English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
larding pin سیخی که باان پیه خوک رالای گوشت میگ ذارند
Other Matches
head board تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
horrent سیخی
gad شلاق سیخی
therewith باان
momentarily ان باان
salami گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
combatable قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
goffer اهنی که باان توری راچین میدهند
wimble هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
pantograph دستگاهی که باان مقیاس یک نقشه را تغییرمی دهند
wet classifler سرندی که باان شن و ماسه را جهت دانه بندی شستشومیدهند
pomace گوشت سیب گوشت میوه
misericord یکجورقمه نوک تیزکه ضربه مرگ را باان میزدندکه زخمی زودتراسوده شودئهسث
club steak قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
aircraft arresting hook مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
megilp روغن بذرک یا چیز دیگری که رنگ زن ها رنگ را باان می امیزند
triple option بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
meat گوشت
meats گوشت
brawn گوشت
basting گوشت
flesh-and-blood گوشت
flesh and blood گوشت
granulation tissue گوشت نو
preserved meat گوشت
viand گوشت
flesh گوشت
proud flesh گوشت نو
pulpless بی گوشت
masher گوشت کوب
pemmican گوشت خشکانده
ham گوشت ران
pulpous گوشت دار
mangler گوشت خرد کن
meatier گوشت دار
rib گوشت دنده
veal گوشت گوساله
pemican گوشت خشکانده
meatman گوشت فروش
dripping چکیده گوشت
mince گوشت قیمه
murrain گوشت مرده
minces گوشت قیمه
outgrowth گوشت زیادی
emaciated گوشت رفته
beefy گوشت الو
horseflesh گوشت اسب
meatiest گوشت دار
meaty گوشت دار
french chop گوشت دنده
beef tea جوهریاشیره گوشت
blowfly مگس گوشت
meat fly مگس گوشت
brisket گوشت سینه
fleshmonger گوشت فروش
flesher گوشت فروش
butchery business گوشت فروشی
flesh hook قلاب گوشت کش
carneous گوشت مانند
carnification گوشت سازی
carnosity گوشت زیاد
flash hook قلاب گوشت
caruncle گوشت پاره
diastasc اب خوش گوشت
fruit pulp گوشت میوه
fuzz ball گوشت زیادی
lenten بی گوشت لاغر
leal meat گوشت لخم
lappet گوشت اویخته
lamb گوشت بره
lambs گوشت بره
killcalf گوشت فروش
incarnant گوشت نو اور
pancreas خوش گوشت
pancreases خوش گوشت
carrion گوشت گندیده
haslet گوشت کبابی
green meat گوشت کهنه
spareribs گوشت دنده
collop برش گوشت
gambrel قلاب گوشت
consomme اب گوشت تنگاب
shin گوشت قلم پا
shoulder گوشت سردست
leg گوشت ران
mutton گوشت گوسفند
red meat گوشت گاووگوسفند
chop گوشت کتلت
venison گوشت گوزن
chopping board تختهسبزیو گوشت
white meat گوشت سفید
sirloin گوشت راسته
chop گوشت دنده
shins گوشت قلم پا
stringer چنگک گوشت
stringers چنگک گوشت
goose گوشت غاز
top round گوشت کبابی
flab گوشت شل و آویزان
pot roasts گوشت اب پزشده
gravy شیره گوشت
the pulp of an apple گوشت سیب
sarcophagous گوشت خوار
beef گوشت گاو
beefed up گوشت گاو
surloin گوشت مازه
grill گوشت کباب کن
grilling گوشت کباب کن
grills گوشت کباب کن
pot roast گوشت اب پزشده
sirloins گوشت راسته
luncheon meat گوشت ساندویچی
pork گوشت خوک
flab گوشت اضافی
spare ribs گوشت دنده با استخوان
outgrwth برامدگی گوشت زیادی
parve بدون گوشت وشیر
short ribs گوشت با استخوان دنده
schnitzel کتلت گوشت گوساله
pork butcher گوشت خوک فروش
ecchymosis کبودشدگی گوشت از کوفتگی
Scotch egg تخم مرغ آب پز و گوشت
luncheon meat گوشت پیش آماد
masticator چرخ گوشت خردکنی
roast beef گوشت گاوکباب شده
foreshank گوشت ساق گاو
meat tea چایی یا عصرانه با گوشت
cold cuts گوشت پخته سرد
westphalian ham گوشت دودزده خوک
luncheon meat گوشت پخته و آماده
putrid flesh گوشت گندیده یا بو گرفته
to carven meat گوشت رادرسرسفره خردکردن
granulet گوشت نوبالا اورده
Firm muscles ( flesh ) . عضلات (گوشت ) محکم
Frozen meat ( food ) . گوشت ( غذای ) یخ زده
omophagia گوشت خام خوری
tenderloin گوشت پشت مازو
omophagic گوشت خام خور
Her flesh is flabby. گوشت بدنش شل است
pareve بدون گوشت وشیر
omophagous گوشت خام خور
fry سرخ کردن [گوشت]
growth گوشت زیادی تومور
haunches گوشت ران وگرده
abscission قطع پوست و گوشت
lobbing گوشت یا پوست اویخته
fricassees راگوی گوشت پرنده
sirloin گوشت کمرگوسفند یا خوک
frying گوشت سرخ کرده
at the but cher's در دکان گوشت فروشی
ball of toe گوشت زیر پنجه پا
haunch گوشت ران وگرده
fries گوشت سرخ کرده
fry گوشت سرخ کرده
steaks باریکه گوشت کبابی
steak باریکه گوشت کبابی
mince pies کلوچه گوشت دار
mince pie کلوچه گوشت دار
mincemeat گوشت قیمه شده
lobs گوشت یا پوست اویخته
gobbet تکه گوشت خام
gobbets تکه گوشت خام
lobbed گوشت یا پوست اویخته
fricassee راگوی گوشت پرنده
dainty گوشت یا خوراک لذیذ
pies کلوچه گوشت پیچ
bullied گردن کلفت گوشت
beefsteak گوشت ران گاو
pie کلوچه گوشت پیچ
pap تفاله گوشت یاسیب
growths گوشت زیادی تومور
cicatrize گوشت نو بالا اوردن
carunculate دارای گوشت پاره
grating گوشت ریز ساینده
collop تکه کوچک گوشت
gratings گوشت ریز ساینده
sirloins گوشت کمرگوسفند یا خوک
bullying گردن کلفت گوشت
bully گردن کلفت گوشت
beef steak گوشت ران گاو
broiled meat گوشت سرخ کرده
bullies گردن کلفت گوشت
lob گوشت یا پوست اویخته
polypus گوشت زیادی ساقه دار
piece deresistance مثلا تیکه بزرگی از گوشت
The meet is underdone. این گوشت آبدار است.
The meet is salty. این گوشت شور است.
tenderized ترد کردن خواباندن گوشت
tenderizes ترد کردن خواباندن گوشت
tenderizing ترد کردن خواباندن گوشت
venison گوشت اهو شکارگوزن واهو
tenderising ترد کردن خواباندن گوشت
to chop meat گوشت خردکردن یاقیمه کدرن
pot roasts گوشت سرخ شده در دیگ
pot roast گوشت سرخ شده در دیگ
sowbelly گوشت خوک نمک زده
shepherd's pie بریانی گوشت و سیب زمینی
shepherd's pies بریانی گوشت و سیب زمینی
fritter خاگینه گوشت دار پاره
fritters خاگینه گوشت دار پاره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com