English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
prong شاخه رودیانهر
prongs شاخه رودیانهر
Other Matches
hierarchical communications system شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
branch شاخه شاخه شدن
ramify شاخه شاخه شدن
branches شاخه شاخه شدن
arborization شاخه شاخه شدگی
forkedly بطور شاخه شاخه
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bifurcate چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
receding leg شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
branch line شاخه
trifurcation سه شاخه
trifid سه شاخه
ramulose شاخه شاخه
three way سه شاخه
ramulous شاخه شاخه
ramus شاخه
limb شاخه
limbs شاخه
variation شاخه
variations شاخه
pinning در شاخه
pinned در شاخه
nid شاخه
acaulescent بی شاخه
branch cutter شاخه بر
plugs دو شاخه
plugging دو شاخه
embranchment شاخه
plug دو شاخه
nibs شاخه
nib شاخه
furcate شاخه شاخه
branch lines شاخه
intersection leg شاخه
boughs شاخه
bough شاخه
connection plug دو شاخه
knag ته شاخه
limbless بی شاخه
bifurcation شاخه
pin در شاخه
forking سه شاخه
fork سه شاخه
branch شاخه
branches شاخه
fork شاخه
forking شاخه
Br شاخه
arm شاخه
virga شاخه
doddered بی شاخه
triradiate سه شاخه سه شعاعی
easing out line شاخه شل کننده
line of business شاخه پیشه
female plug دو شاخه ماده
twigged شاخه دار
traverse leg شاخه پیمایش
fork of ... river شاخه رودخانه ...
dog leg شاخه فرعی
distributary رود شاخه
disbranch بی شاخه کردن
biramous دارای دو شاخه
boughed شاخه دار
branch شاخه [دانشی]
branchy شاخه دار
field شاخه [دانشی]
area شاخه [دانشی]
branching شاخه گزینی
branchlet شاخه کوچک
cable connector دو شاخه کابل
division شاخه [دانشی]
tow level forked junction دو شاخه دو ترازه
spriggy شاخه دار
outbranch شاخه گستردن
passerine شاخه نشین
provine شاخه خوابانده
ramiform شاخه مانند
Dont break that branch off. آن شاخه رانشکن
ramify شاخه دادن
ramify شاخه بستن
secateur شاخه قطع کن
linear portion شاخه خطی
subshrub شاخه کوچک
ram's horn hook قلاب دو شاخه
tow level forked junction دو شاخه ناهمکف
gray ramus شاخه خاکستری
insessorial شاخه نشین
twiggy شاخه دار
intersection leg شاخه یک همبر
three arm protractor نقاله سه شاخه
twing شاخه کوچک
lamin شاخه پردهای
lamina شاخه پردهای
viminal شاخه دهنده
bifurcate دو شاخه شدن
sprays شاخه کوچک
branch شاخه دراوردن
twig : شاخه کوچک
twigs : شاخه کوچک
tuning fork دو شاخه صوتی
branches شاخه دراوردن
tuning forks دو شاخه صوتی
blind alley شاخه بن بست
tributaries شاخه انشعاب
tributaries شاخه رود
tributary شاخه انشعاب
tributary شاخه رود
sprout جوانه شاخه
crotches تیر دو شاخه
sprigs شاخه کوچک
spraying شاخه کوچک
crotch تیر دو شاخه
sprayed شاخه کوچک
spray شاخه کوچک
alleyways شاخه ماز
alleys شاخه ماز
alley شاخه ماز
grain شاخه چنگال
blind alleys شاخه بن بست
coppices شاخه زاد
coppice شاخه زاد
sprig شاخه کوچک
sprouted جوانه شاخه
sprouts جوانه شاخه
banana pin دو شاخه رادیو
link شاخه رابط
affluent شاخه رود
battery charging plug دو شاخه باتری پر کن
wing شاخه شعبه
ramifications شاخه شاخگی
ramification شاخه شاخگی
forked شاخه دار
arborescent شاخه مانند
toppers شاخه زن سوهان
topper شاخه زن سوهان
offshoot شاخه نورسته
offshoots شاخه نورسته
winging شاخه شعبه
sprit جوانه یا شاخه کوچک
To cut off a branch . شاخه ای را قطع کردن
strick شاخه درخت کتان
tine نوک شاخه یاسیخ
pruning knife چاقوی شاخه زنی
wind component شاخه سمتی باد
cluster bomb اویز چند شاخه
bifurcation تقسیم بدو شاخه
tri corn کلاه سه گوشه سه شاخه
clusters اویز چند شاخه
two pin plug دو شاخه وسایل برقی
bifurcation شکاف گاه شاخه
bayou شاخه فرعی رودخانه
cluster اویز چند شاخه
utensil plug دو شاخه وسایل برقی
dog-leg [شاخه فرعی پله]
layer رگه شاخه خوابانده
cluster bombs اویز چند شاخه
leg شاخه مسیر حرکت
twin plug دو شاخه وسایل برقی
deflection component of trail شاخه سمتی مسیر
deadwood شاخه خشکیده درخت
percher مرغ شاخه نشین
pricket شمعدان شاخه دار
hierarchical communications system شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
layers رگه شاخه خوابانده
legs شاخه مسیر حرکت
to lop off a branch [from a tree] شاخه ای را [از درختی] بریدن
pallet jack جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
lifting cart جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
pallet truck جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
truncated شاخه زدن ناقص کردن
unplug خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugged خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugs خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugging خارج کردن دو شاخه از سوکت
vimineous دارای شاخه وترکههای خم شونده
trifurcate بسه شاخه تقسیم شدن
candelabrum شمع دان چند شاخه
divided magnetic circuit مدار مغناطیسی چند شاخه
descending branch شاخه نزولی مسیر گلوله
legs خط واصل بین دو نقطه شاخه
cultrated بشکل چاقوی شاخه زنی
cultrate بشکل چاقوی شاخه زنی
subshrub شاخه فرعی گیاه کوچک
the tree shoot out brances ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
deflection component of trail شاخه سمتی معبر حرکت
tridentate نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
trident نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
truncating شاخه زدن ناقص کردن
truncates شاخه زدن ناقص کردن
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
truncate شاخه زدن ناقص کردن
leg خط واصل بین دو نقطه شاخه
randie branching index شاخص شاخه زنی رندیچ
chandelier شمع دان چند شاخه لوستر
forking محل انشعاب چند شاخه شدن
crotch محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
chandeliers شمع دان چند شاخه لوستر
fork محل انشعاب چند شاخه شدن
crotches محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com