Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (2 milliseconds)
English
Persian
sole
شالوده تنها
soles
شالوده تنها
Other Matches
erection
شالوده
kernels
شالوده
kernel
شالوده
pier foundation
شالوده پی
infrastructure
شالوده
ground plan
شالوده
ground plans
شالوده
foundation trench
شالوده
textures
شالوده
texture
شالوده
foundation
شالوده
footing
شالوده
skeleton
شالوده
erections
شالوده
skeletons
شالوده
substructure
شالوده
nitty-gritty
شالوده
substructures
شالوده
pedestal
شالوده
pedestals
شالوده
foundation
شالوده اصل
base course
لایه شالوده
combined footing
شالوده مرکب
skeletonizer
شالوده ریز
strip footing
شالوده نواری
earthquake proof foundation
شالوده ضد زلزله
road foundation
شالوده راه
footstone
سنگ شالوده
pile foundation
شالوده شمعی
foot stone
سنگ شالوده
investigation of foundation conditions
تحقیق شرایط شالوده
pedestal
پایه مجسمه شالوده
pedestals
پایه مجسمه شالوده
flexible footing
شالوده انعطاف پذیر
skeletonize
شالوده چیزی راریختن
bearing pressure on foundation
فشار تکیه گاهی شالوده
ill founded
دارای شالوده یا اساس بد بی پروپا
dumbarton oaks conference
شوروی و چین ضمن مذاکراتی شالوده سازمان ملل متحد را ریختند
lonelier
تنها
recluse
تنها
recluses
تنها
solitarily
تنها
single line
خط تنها
exclusive
تنها
out in the cold
<idiom>
تنها
single handed
تنها
by yourself
تنها
by oneself
تنها
solus
تنها
by one,s self
تنها
by it self
تنها
siolus
تنها
unaccompanied
تنها
single-handed
تنها
solitary
تنها
lonely
تنها
loneliest
تنها
single
تنها
alone
تنها
solos
تنها
uniquely
تنها
unique
تنها
mere
تنها
merest
تنها
just
تنها
only
تنها
lone
تنها
solo
تنها
sole
تنها
soles
تنها
leave alone
تنها گذاردن
he alone went
تنها اورفت
Do not leave me alone.
من را تنها نگذار.
sole
تنها انحصاری
fly by the seat of one's pants
<idiom>
دست تنها
lone electron
الکترون تنها
soles
تنها انحصاری
wirte only
تنها نوشتن
to pull a lone oar
تنها کارکردن
soli
تنها خوانان
sole argument
تنها دلیل
single haneded
دست تنها
read only
تنها خواندنی
asides
صحبت تنها
strand
تنها گذاشتن
bare handed
دست تنها
strands
تنها گذاشتن
lonesome
تنها وبیکس
singly
تنها انفرادا
aside
صحبت تنها
single
تنها یک نفری
bread alone
تنها نان
to live to oneself
تنها زندگی کردن
to reckon with out one's host
تنها به قاضی رفتن
lone pair electron
زوج الکترون تنها
monological
تنها سخن گو خودگووخودشنو
not only he came but
نه تنها امد بلکه
out of pure mischief
تنها از روی بدجنسی
adhoc
تنها به این منظور
but
نه تنها بطور محض
leave in the lurch
<idiom>
دست تنها گذاشتن
to pull a lone oar
تنها پارو زدن
kick back
<idiom>
تنها استراحت کردن
To go alone to the judge .
<proverb>
تنها به قاضى رفتن.
lonely hearts
تنها و جویای همدم
photon
تنها یک الکترون تابش شود
rat race
<idiom>
رها کردن ،تنها گذاشتن
zoon
تنها محصول یک نطفه واحد
par for the course
<idiom>
تنها چیزیکه انتظار داشته
lip service
<idiom>
تنها زبونی موافقت کردن
fair-weather friend
<idiom>
شخصی که تنها دوست است
Come along and keep me company.
بامن بیا تا تنها نباشم
one-track mind
<idiom>
تنها به یک چیز فکر کردن
bare king
شاه تنها یا بی یاور شطرنج
baring the king
تنها کردن شاه شطرنج
i was reserved for it
تنها برای من مقدر شده بود
i rely solely on god...
تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
i did it only for your sake
تنها به خاطرشما این کار را کردم
Leave her alone.
اورا تنها (بحال خود ) بگذار
His only aim and object is to make afortune .
تنها قصدش پولدار شدن است
endorsement in blank
فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
live out of a suitcase
<idiom>
تنها بایک چمدان زندگی کردن
tapping
ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tapped
ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tap
ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
monarch
پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
only death does not tell lies
تنها مرگ است که دروغ نمی گوید
My only problem is money .
تنها گرفتاریم پول است ( محتاج آن هستم )
You alone can help me.
تنها (فقط )شما می توانید کمکم کنید
monarchs
پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
This is the only way to guarantee that ...
تنها راه برای تضمین این است که ...
peripheral
و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
tuner
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
tuners
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
I am obsessed by fear of unemployment .
تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
HD
ارسال داده تنها در یک جهت روی کانال یک سویه
letter-box company
شرکتی
[درپناهگاه مالیاتی]
که تنها صندوق پستی دارد
You should always be careful walking alone at night.
همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
sleeping partners
شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
unilateral contract
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
sleeping partner
شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
to disturb any one's privacy
کسیرا تنها یا اسوده نگذاشتن مخل اسایش کسی شدن
latchkey child
[کودکی که معمولا در خانه بخاطر مشغله پدر مادر تنها است]
cantilever
تیرکی که تنها در یک انتهابصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
slanders
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slander
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandering
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
This is important, not only today, but also and especially for the future.
این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
front de liberation national
فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
restricted propellant
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
physiocratic system
روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
child
یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
identity
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
undamped
نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
identities
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
paced
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
open cycle reactor system
سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
ground adjustable propeller
ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
helmzhold resonator
محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
band project filter
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
gyrodyne
رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند
a chromatic
[معماری بدون رنگ یعنی تنها با رنگ سیاه و سفید با آلروماتیک]
play by ear
<idiom>
توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
falangisme
نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
primary
تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
lift fan
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
This was the one time he did such a thing and it proved to have fateful consequences.
این تنها باری بود که او دست به چنین کاری زد و نتیجه اش فاجعه انگیز بود.
Laugh and the world laughs with you , weep and you wepp alone.
<proverb>
بخند تا دنیا با تو بخندد گریه کن تا تنها گریه کنى.
serial
فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serials
فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
liftjet
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
solos
پروازبه طور مستقل یا راندن به طور تنها
if and only if
اگر و تنها اگر
[ریاضی]
[منطق]
[کامپیوتر]
solo
پروازبه طور مستقل یا راندن به طور تنها
aileron spar
تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
lay off
<idiom>
به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
constant displacement pump
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
parallels
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
mirror carpet
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
programmable read only memory
حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com