Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8 milliseconds)
English
Persian
verge
شانه خاکی جاده
verges
شانه خاکی جاده
Other Matches
shouldered
دو طرف خاکی جاده
shouldering
دو طرف خاکی جاده
shoulder
دو طرف خاکی جاده
shoulders
دو طرف خاکی جاده
moto cross
مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
tractor group
گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
assault craft
ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
antiamphibious minefield
میدان مین ضد اب خاکی یا ضدعملیات اب خاکی دشمن
naval landing party
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
divided highway
[American E]
شاهراه چند خطی
[جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpass
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpasses
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic
جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
hackle
شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
amphibious task group
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
road screen
پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
merging traffic
ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
reed
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
service road
جاده کناری جاده سرویس
going
وضع جاده زمین جاده
head to head
رقابت شانه به شانه
road distance
مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
track clearer
جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
mundane
خاکی
earthen
خاکی
earthly
خاکی
terrene
خاکی
terrestrial
خاکی
embankments
سد خاکی
earth-bound
خاکی
embankment
سد خاکی
wood louse
خر خاکی
embankment dam
سد خاکی
earth fill dam
سد خاکی
earth dam
سد خاکی
dust colour
خاکی
edaphic
خاکی
tellurian
خاکی
earthy
خاکی
worldly
خاکی
amphibious
اب خاکی
amphibious pack
تک اب خاکی
earthborn
خاکی
khaki
خاکی رنگ
vault formed in the earth
طاق خاکی
landing party
گروه اب خاکی
vallation
دیوار خاکی
earthworks
عملیات خاکی
landing forces
قوای اب خاکی
embankments
دیوار خاکی
adaphic organism
زیستمند خاکی
warping tug
یدک کش اب خاکی
dust color
رنگ خاکی
amphibian
وسیله اب و خاکی
amphibian
هواپیمای اب و خاکی
amphibious
خاکی و ابی
amphibian
ابی خاکی
earthworm
کرم خاکی
homogeneous earth dam
سد خاکی همگن
embankment
دیوار خاکی
ground ivy
پاپیتال خاکی
geophyte
گیاه خاکی
fuse plug
سرریز خاکی
dun
سمند خاکی
amphibious operation
عملیات اب خاکی
zoned earth dam
سد خاکی ناهمگن
terrestrial
زمین خاکی
earthworms
کرم خاکی
soils
خاکی کردن
terricolous
خاکزی خاکی
border
پشته خاکی
lobworm
کرم خاکی
amphibious tank
تانک اب خاکی
amphibious reconnaissance
شناسایی اب خاکی
milleped
جنس خر خاکی
earth work
عملیات خاکی
earth work
کارهای خاکی
rain worm
کرم خاکی
bordered
پشته خاکی
bordering
پشته خاکی
pulverulence
حالت خاکی
amphibious vehicle
خودروی اب خاکی
mold etc
خاکی کردن
angleworm
کرم خاکی
amphibious transport ship
ترابر اب خاکی
earthiness
خاکی بودن
earthiness
طبیعت خاکی
earth road
راه خاکی
amphibious lift
ترابری اب و خاکی
semiterrestrial
نیمه خاکی
milliped
جنس خر خاکی
earthwork
ختل خاکی
earth born
خاکی فانی
dew worm
کرم خاکی
alkaline earth
قلیایی خاکی
earethliness
خاکی بودن
soil
خاکی کردن
soiling
خاکی کردن
earth dam
بند خاکی
amphibious pack
بارهای اب خاکی
staging
تمرین اب خاکی
amphibious force
نیروی اب خاکی
pitchforks
شانه
combed
شانه
epaule
شانه
pitchfork
شانه
comb
شانه
master slave manipulator
یک شانه
beater
شانه
boek bou
شانه
harrower
شانه زن
omoplate
شانه
scapula
شانه
scapulas
شانه
combings
دم شانه
shouldered
شانه
shouldering
شانه
shoulders
شانه
shoulder
شانه
combing
شانه
iekke
شانه ها
amphibious demonstration
عملیات نمایشی اب خاکی
amphibious demonstration
عملیات اب خاکی نمایشی
amphibious control group
گروه کنترل اب خاکی
amphibious assault ship
ناو هجومی اب و خاکی
beach party
گروه پیشرو اب خاکی
amphibian floats
شناورهای ابی خاکی
alkaline earth oxide
فلز قلیایی خاکی
alkaline earth metal
فلز قلیایی خاکی
establishing authority
فرماندهی نیروهای اب خاکی
navvy
کارگر کارهای خاکی
navvies
کارگر کارهای خاکی
assault ships
ناوهای هجومی اب خاکی
amphibious squadron
گردان عملیات اب خاکی
benching
جان پناه خاکی
boat team
تیم قایق اب خاکی
amphibious striking forces
نیروهای ضربتی اب خاکی
amphibious task force
گروه رزمی اب خاکی
amphibious tractor
خودروشنی دار اب خاکی
advance force
نیروی جلودار اب خاکی
amphibious lift
حمل ونقل اب خاکی
amphibious transport dock
ناومخصوص ترابری اب خاکی
brandling
یکجور کرم خاکی
amphibious assault ship
ناومخصوص هجوم اب و خاکی
borrow area
محل قرضه سد خاکی
joint amphibious operations
عملیات مشترک اب خاکی
vales
زمین جهان خاکی
vale
زمین جهان خاکی
landing threshold
استانه فرود اب خاکی
landing ship dock
اسکله فرود اب خاکی
man of mould
انسان خاکی یا فانی
verges
شانه راه
shoulders
شانه راه
unkempt
شانه نکرده
clippings
شانه فشنگ
raised shoulder
شانه برجسته
lapwings
شانه بسر
hackle
شانه کردن
lapwing
شانه بسر
hard shoulder
شانه استوار
arch spring line
شانه طاق
epauliere
شانه پوش
harness
بند شانه
hoopoe
شانه بسر
harnessed
بند شانه
rack type cutter
شانه رنده
Comb ( brush ) your hair .
موهایت را شانه کن
curries
شانه یا قشوکردن
brushed
شانه خورده
clip
شانه فشنگ
flax comb
شانه کتان
harnessing
بند شانه
shouldered
شانه راه
verge
شانه راه
shoulder
شانه راه
verge
شانه نااستوار
cop-out
شانه خالی
cop-outs
شانه خالی
curry
شانه یا قشوکردن
fly comb
شانه ارهای
shouldering
شانه راه
rake comb
شانه شیاری
Afro pick
شانه مخصوص فر
flush shoulder
شانه همکف
flush shoulder
شانه همسطح
clipped
شانه فشنگ
verges
شانه نااستوار
teazle
شانه زدن
hard shouder
شانه راست
honeycomb
شانه عسل
hatchel
شانه کتان
shoulder balance
بالانس شانه
boughs
شانه حیوان
bough
شانه حیوان
shoulder brace
شانه بند
pectinated
شانه دار
shoulder of road
شانه راه
honeycombs
شانه عسل
shoulder blades
استخوان شانه
shoulder blade
استخوان شانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com