English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
to write up an accident شرح واقعهای را بتفضیل نوشتن
Other Matches
to write out بتفضیل نوشتن
large n بتفضیل
at length بتفضیل
slated واقعهای راثبت کردن
slate واقعهای راثبت کردن
slates واقعهای راثبت کردن
sexantenary شصتمین سال واقعهای
red letter day <idiom> روزی که به علت واقعهای روز تاریخی است
photodigital memory سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
scrawls با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
encipher برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
in detail بتفضیل جزء جزء
erasable قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
pen نوشتن
inscribes نوشتن
inscribing نوشتن
pt down نوشتن
to set down نوشتن
to reduce to writing نوشتن
inscribe نوشتن
inscribed نوشتن
scrawled بد نوشتن
set down نوشتن
pens نوشتن
superscrible نوشتن
penning نوشتن
to drive a pen or quill نوشتن
penned نوشتن
to put down نوشتن
write head هد نوشتن
scribbles بد نوشتن
scribble بد نوشتن
scribbled بد نوشتن
scrawls بد نوشتن
indite نوشتن
scribbling بد نوشتن
scrawling بد نوشتن
writes نوشتن
scrawl بد نوشتن
put down <idiom> نوشتن
write نوشتن
note نت موسیقی نوشتن
notes نت موسیقی نوشتن
tabling در فهرست نوشتن
editorialised سرمقاله نوشتن
noting نت موسیقی نوشتن
tabled در فهرست نوشتن
itemizes به اقلام نوشتن
table در فهرست نوشتن
editorialized سرمقاله نوشتن
itemizing به اقلام نوشتن
tables در فهرست نوشتن
editorializes سرمقاله نوشتن
editorializing سرمقاله نوشتن
enlist درفهرست نوشتن
enlisting درفهرست نوشتن
prefacing دیباچه نوشتن
annotate حاشیه نوشتن
annotate یادداشت نوشتن
annotate تفسیر نوشتن
annotated حاشیه نوشتن
annotated یادداشت نوشتن
annotated تفسیر نوشتن
annotates حاشیه نوشتن
prefaces دیباچه نوشتن
editorialising سرمقاله نوشتن
prefaced دیباچه نوشتن
enlists درفهرست نوشتن
editorialises سرمقاله نوشتن
preamble مقدمه نوشتن
write up به تفصیل نوشتن
preambles مقدمه نوشتن
preface دیباچه نوشتن
tablets بر لوح نوشتن
tablet بر لوح نوشتن
annotates یادداشت نوشتن
pen خامه نوشتن
prose نثر نوشتن
circumscribing نوشتن در دور
penmanship طرز نوشتن
circumscribes نوشتن در دور
circumscribed نوشتن در دور
circumscribe نوشتن در دور
autographs دستخط نوشتن
autographing دستخط نوشتن
autographed دستخط نوشتن
autograph دستخط نوشتن
editorialize سرمقاله نوشتن
commentating تقریظ نوشتن
commentated تقریظ نوشتن
commentate تقریظ نوشتن
write-offs زود نوشتن
rewrites دوباره نوشتن
write off زود نوشتن
rewrite دوباره نوشتن
rewrite باز نوشتن
itemised به اقلام نوشتن
itemized به اقلام نوشتن
penned خامه نوشتن
itemize به اقلام نوشتن
penning خامه نوشتن
rewritten دوباره نوشتن
pens خامه نوشتن
itemising به اقلام نوشتن
write-up به تفصیل نوشتن
commentates تقریظ نوشتن
write-ups به تفصیل نوشتن
rewrote باز نوشتن
rewrote دوباره نوشتن
rewritten باز نوشتن
itemises به اقلام نوشتن
rewriting باز نوشتن
rewriting دوباره نوشتن
rewrites باز نوشتن
write-off زود نوشتن
invoiced فاکتور نوشتن
wirte only تنها نوشتن
tired of writing خسته از نوشتن
read/write head هدخواندن- نوشتن
read/write خواندن- نوشتن
r/w خواندن- نوشتن
precis خلاصه نوشتن
poetize شعر نوشتن
to write off به اسانی نوشتن
poeticize شعر نوشتن
overwrite جای نوشتن
overwrite زیاد نوشتن
overwrite دومرتبه نوشتن
over write جای نوشتن
write head نوک نوشتن
invoices فاکتور نوشتن
invoicing فاکتور نوشتن
scribble باشتاب نوشتن
scribbled باشتاب نوشتن
scribbles باشتاب نوشتن
scribbling باشتاب نوشتن
invoice فاکتور نوشتن
write out به تفصیل نوشتن
list در فهرست نوشتن
program برنامه نوشتن
programs برنامه نوشتن
miswrite اشتباه نوشتن
inscroll در طومار نوشتن
hyphenate با خط پیوند نوشتن
graphic وابسته به فن نوشتن
annotating تفسیر نوشتن
handwrite بادست نوشتن
scroll کتیبه نوشتن
graphomania شهوت نوشتن
scrolls کتیبه نوشتن
engross درشت نوشتن
to dip ones pen in gall سخت نوشتن
demythologize تفسیر نوشتن
gloss حاشیه نوشتن بر
elegize قصیده نوشتن
i am weary of writing از نوشتن خسته
annotates تفسیر نوشتن
annotating حاشیه نوشتن
jot با شتاب نوشتن
jots با شتاب نوشتن
annotating یادداشت نوشتن
double space یک خط درمیان نوشتن
jotted با شتاب نوشتن
impanel در صورت نوشتن
allegorize تمثیل نوشتن
protocol مقاوله نامه نوشتن
misspells بااملای غلط نوشتن
dyslexic ناتواندر یادگیریخواندنو نوشتن
write protect ring حلقه حفافت از نوشتن
anglicization تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
write inhibit ring حلقه ممانعت از نوشتن
misspelt بااملای غلط نوشتن
capitalization نوشتن با حروف بزرگ
characterization نوشتن بیوگرافی افراد
protocols مقاوله نامه نوشتن
misspelled بااملای غلط نوشتن
paeans پیروزی نامه نوشتن
paean پیروزی نامه نوشتن
to draw up a report به تفصیل نوشتن گزارشی
to make out a report به تفصیل نوشتن گزارشی
to write out a report به تفصیل نوشتن گزارشی
to write up a report به تفصیل نوشتن گزارشی
type با ماشین تحریر نوشتن
typed با ماشین تحریر نوشتن
misspell بااملای غلط نوشتن
to write an exam امتحان کتبی نوشتن
to do a test امتحان کتبی نوشتن
to make out نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
to draw up نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
types با ماشین تحریر نوشتن
send away for something <idiom> تقاضا نامه نوشتن
direct read after write خواندن مستقیم پس از نوشتن
read write privilege امتیاز خواندن- نوشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com