Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (7 milliseconds)
English
Persian
organ eroticism
شهوت اندامی
Other Matches
voluptuous
شهوت پرست شهوت انگیز
two limbed
دو اندامی
graced
خوش اندامی
graces
خوش اندامی
grace
خوش اندامی
gracing
خوش اندامی
posture
وضع اندامی
postured
وضع اندامی
postures
وضع اندامی
posturing
وضع اندامی
organ pleasure
لذت اندامی
gracefulness
خوش اندامی
heteromorphosis
نابجایی اندامی
puniness
کوچک اندامی
organ inferiority
حقارت اندامی
pulchritude
خوش اندامی
set-ups
خوش اندامی بدن
autotopagnosia
ادراک پریشی اندامی
set-up
خوش اندامی بدن
secernent
اندامی که چیزی ازان تراوش کند
tromsillumination
معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
hottentot
یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
desires
شهوت
desire
شهوت
passion
شهوت
conoupiscence
شهوت
rut
شهوت
appetite
شهوت
ruts
شهوت
appetites
شهوت
carnality
شهوت
concupiscence
شهوت
desiring
شهوت
eros
شهوت
lust
شهوت
oral eroticism
شهوت دهانی
lustfully
از روی شهوت
graphomania
شهوت نوشتن
genital eroticism
شهوت تناسلی
erotism
شهوت گرایی
orality
شهوت دهانی
salaciousness
شهوت رانی
urolagnia
شهوت ادراری
voluptuate
شهوت انگیزکردن
red-hot
<adj.>
شهوت انگیز
sexiness
شهوت انگیزی
tasty
<adj.>
شهوت انگیز
satyriasis
شهوت پرستی
salacity
شهوت رانی
juicy
<adj.>
شهوت انگیز
urethral erotism
شهوت میزراهی
anaphrodisiac
کاهنده شهوت
liking
شهوت ومیل
lewdness
شهوت پرستی
sensuality
شهوت پرستی
voluptuousness
شهوت رانی
flesh
جسم شهوت
eroticism
شهوت گرایی
lascivious
شهوت انگیز
obscene
شهوت انگیز
alloerotism
شهوت دگرگرا
anal eroticism
شهوت مقعدی
anal erotism
شهوت مقعدی
alloeroticism
شهوت دگرگرا
salacious
شهوت پرست
lecherous
شهوت پرست
anaphrodisia
کاهش شهوت
anality
شهوت مقعدی
passionately
بطور شهوت امیز
lusty
قوی شهوت انگیز
libido
شهوت جنسی هوس
burn
دراتش شهوت سوختن
to gratify ones passions
شهوت رانی کردن
lustiest
قوی شهوت انگیز
voluptuously
از روی شهوت پرستی
voluptuously
بطور شهوت انگیز
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.
شهوت کلام دارد
Lust for power and riches.
شهوت قدرت وثروت
lustier
قوی شهوت انگیز
luscious
دلپذیر شهوت انگیز
ruts
مست شهوت شدن
rut
مست شهوت شدن
libidos
شهوت جنسی هوس
to provoke passion
شهوت انگیز بودن
burns
دراتش شهوت سوختن
lasciviously
از روی شهوت پرستی
oestrum
شهوت ومستی جانوران
voyeurism
اطفاء شهوت با نگاه
libidinous
وابسته به شهوت جنسی
salaciously
از روی شهوت رانی
impassion
برسر شهوت اوردن
libidinously
از روی شهوت رانی
libidinal
وابسته به شهوت جنسی
pornography
نوشته شهوت انگیز
bawdry
شهوت پرستی
[غیر مصطلح]
voyeur
اطفا کننده شهوت بانگاه
She is blinded by passion .
شهوت او را کور کرده است
voyeurs
اطفا کننده شهوت بانگاه
lust
حرص واز شهوت داشتن
lesbianism
دفع شهوت زنی با زن دیگر
lewd
ناشی از هرزگی شهوت پرست
venery
شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
lesbians
وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
lesbian
وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
satyriasis
نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
to g. with passion
دراتش شهوت یاعشق سوختن
he has a rage for money
برای گرد کردن پول شهوت
sapphic vice
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
pornographer
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
sexier
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
She is passionately fond of tennis .
شهوت تنیس باز ی کردن دارد
sexiest
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
pornographic
وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
sexy
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
peeping Tom
اطفا کننده شهوت بانگاه
[اصطلاح روزمره]
to pander any one's lust
وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
peeper
اطفا کننده شهوت بانگاه
[اصطلاح روزمره]
poeeping tom
ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...