English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
English Persian
lymph شیره غذایی
Other Matches
juiceless بی شیره
sapped شیره
dietetical غذایی
alimentary غذایی
sap شیره
oozes شیره
oozed شیره
ooze شیره
extracts شیره
extracting شیره
saps شیره
alimental غذایی
molasses شیره
messes هم غذایی
mess هم غذایی
syrups شیره
syrup شیره
emulsions شیره
emulsioning شیره
emulsioned شیره
extracted شیره
sirup شیره
sapless بی شیره
trophic غذایی
oozing شیره
emulsion شیره
juice شیره
juices شیره
extract شیره
diets برنامه غذایی
nutritiveness خاصیت غذایی
diets رژیم غذایی
indican شیره نیل
dieting رژیم غذایی
dieting برنامه غذایی
soy sauce شیره یا سس سویا
dieted رژیم غذایی
dieted برنامه غذایی
food poisoning مسمویت غذایی
diet رژیم غذایی
diet برنامه غذایی
sap wood شیره گیاهی
gentian bitter شیره کوشاد
gastric juice شیره معده
almond emulsion شیره بادام
spiel شیره مالی
food packet بسته غذایی
food industries صنایع غذایی
food dtufe stuff ماده غذایی
viscosity شیره داری
food deprivation محرومیت غذایی
extract of rhubard شیره ریوند
food perference رجحان غذایی
food preference پسند غذایی
food web شبکه غذایی
food pyramid هرم غذایی
food chain زنجیره غذایی
food chains زنجیره غذایی
molasses شیره قند
food program برنامه غذایی
extract of malt شیره سمنوی جو
regimens پرهیز غذایی
saps شیره گیاهی
sapped شیره کشیده از
milking شیره گیاهی
sapped شیره گیاهی
sap شیره کشیده از
sap شیره گیاهی
foodstuffs ماده غذایی
gravy شیره گوشت
foodstuff ماده غذایی
milks شیره گیاهی
milked شیره گیاهی
milk شیره گیاهی
sappy <adj.> شیره دار
saps شیره کشیده از
juicy شیره دار
rations جیره غذایی
rationed جیره غذایی
ration جیره غذایی
latex شیره گیاهی
juicier شیره دار
treacle شیره قند
juiciest شیره دار
regimen پرهیز غذایی
grazing food chain زنجیره غذایی چرندگان
provision room انبار مواد غذایی
sucked شیره کسی را کشیدن
sucks شیره کسی را کشیدن
theriac پادزهر شیره قند
sirup شیره یاشهد زدن به
botulism مسمومیت غذایی حاد
dietary مربوط به رژیم غذایی
pancreatin دیاستاز شیره لوزالمعده
maple syrup عصاره یا شیره افرا
micronutrient عنصر غذایی کم مصرف
macronutrient عنصر غذایی پر مصرف
milk دوشیدن شیره کشیدن از
suck شیره کسی را کشیدن
milked دوشیدن شیره کشیدن از
dietetic وابسته به رژیم غذایی
syrup شیره یاشهد زدن به
Adulterated foodstuff. مواد غذایی تقلبی
annual food plan برنامه غذایی سالیانه
dietetics برنامه ریزی غذایی
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
dailgy food allowance جیره غذایی روزانه
syrups شیره یاشهد زدن به
milks دوشیدن شیره کشیدن از
milking دوشیدن شیره کشیدن از
spiel شیره مالی کردن
maple syrup شیره افرا [غذا و آشپزخانه]
table of food equivalents جدول ارزش جیره غذایی
sitology علم تغذیه ورژیم غذایی
steapsin لیپاز شیره لوز المعده
stirabout غذایی شبیه اش جو جنب وجوش
stum شیره انگور باده تازه
that is no bed of roses شیره گلو سوزی نیست
ration factor ضریب اماد جیره غذایی
master menu برنامه غذایی اصلی یکان
nutrient ماده مقوی از لحاظ غذایی
chylaceous شیره مانند قیلوس وار
distillation شیره کشی عصاره گیری
ration basis مبنای محاسبه جیره غذایی
nutrients ماده مقوی از لحاظ غذایی
convenience food غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
convenience foods غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
dietetics فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
cure meat نمک سود کردن مواد غذایی
to have the munchies for something یکدفعه هوس چیزی [غذایی] را کردن
maple syrup شیره درخت افرا [غذا و آشپزخانه]
I musn't eat food containing ... من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم.
To pull the wool over someones eyes . سر کسی را شیره مالیدن ( فریب دادن )
master menu لیست مبنای جیره غذایی اصلی
commissary store annex شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
peptic gland دژ پبهی که شیره معده از ان تراوش میکند
maple sugar شکری که از جوشاندن شیره افرا می سازند
self digestion جذب خود بخود مواد غذایی
orgeat شربت بهار نارنج با شیره بادام
malnutrition تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
on tap <adj.> همیشه آماده [برای ریختن از شیره بشکه]
maple candy آب نبات شیره درخت افرا [غذا و آشپزخانه]
toddies شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
toddy شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
packed lunch غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید
ration credit تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
gastrin هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
emulsion injection تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
lactuarium شیره تریاک مانندی که از یک جورکاهوی خارداربدست می اید
pulsatilla شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
kino شیره یکجورگیاه که ماننداست بکات هندی ودرداروسازی و....بکارمیرود
alburnum طبقه دوم شیره برکه که انراsapwood نیزمی گویند
commissaries فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissary فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
k ration بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
In the long run fatty food makes your arteries clog up. در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
cereals حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
cereal حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
fudge غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudged غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudging غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudges غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
carthamin رنگینه زرد که از شیره گیاه سفلاور بدست می آید این رنگ گیاهی بیشتر در هند و چین مصرف می شود
agrobiology مطالعهء مواد غذایی خاک زیست شناسی خاک
carminic acid اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
brunches غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
jointer صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
brunch غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com