English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
English Persian
nurser شیشه درجه دار برای شیردادن کودک
Other Matches
vitrescence امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
boasts : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
boasted : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
boast : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
vitrescent اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
putty powder گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
jeweller's putty گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
foster شیردادن
fosters شیردادن
fostering شیردادن
fostered شیردادن
optical شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
breast-feeds با پستان شیردادن
breast-fed با پستان شیردادن
breast-feed با پستان شیردادن
dan درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
One point for you. یک درجه امتیاز [ بازی] برای تو.
direct reading dial درجه بندی برای قرائت مستقیم
feeding bottle بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeding-bottle بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeding-bottles بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
greats امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
great go امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
ink bottle شیشه مرکب شیشه جوهر
glassman تاجر شیشه شیشه ساز
plate glass شیشه سنگ شیشه تختهای
windage درجه تنظیم تیر برای پیشگیری اثر باد
little go نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
humidistat اسبابی برای تنظیم ونگاهداری درجه رطوبت درحد معینی
flatbed وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
grader ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
v ring تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
stair stepping روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
tryout ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
kinchin کودک
tyke کودک
toddlers کودک نو پا
infant کودک
infants کودک
bantling کودک
child کودک
it ان کودک
toddler کودک نو پا
tike کودک
baby کودک
babies کودک
chits کودک
chit کودک
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
third class درجه سوم بلیط درجه 3
an fitting رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
nurseries مهد کودک
nursery مهد کودک
kid کودک بچه
pediatrics پزشکی کودک
schoolchild کودک دبستانی
kidded کودک بچه
child law حقوق کودک
rejected child کودک مطرود
child psychiatry روانپزشکی کودک
child psychology روانشناسی کودک
babyish کودک مانند
pedology کودک شناسی
kidding کودک بچه
child study کودک پژوهی
child centered کودک محور
infantilism کودک ماندگی
infanticide کودک کشی
child development رشد کودک
puerilism کودک خویی
puerilism کودک منشی
day care center مهد کودک
carrycot صندلی کودک
kindergartens باغ کودک
kindergarten باغ کودک
carrycots صندلی کودک
suckled کودک شیرخوار
childproof کودک ایمن
feral child کودک وحشی
suckling کودک شیرخواره
suckles کودک شیرخوار
suckle کودک شیرخوار
schoolchildren کودک دبستانی
glass wool پشم یا براده شیشه پشم شیشه
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
enelicomorphism بزرگسال انگاری کودک
pedometer رشد سنج کودک
child abuse بهره کشی از کودک
problem child کودک مشکل افرین
wolf child کودک گرگ پرورده
eros صورت کودک بالدار
backward child کودک عقب مانده
pedimeter رشد سنج کودک
child guidance clinic درمانگاه راهنمایی کودک
suckling کودک شیر خوار
child rearing practices شیوههای پرورش کودک
babes کودک شخص ساده و معصوم
toddles کودک تازه براه افتاده
toddling کودک تازه براه افتاده
toddlers کودک تازه براه افتاده
babe کودک شخص ساده و معصوم
toddled کودک تازه براه افتاده
weanling کودک تازه از شیر گرفته
toddle کودک تازه براه افتاده
pedagogy فن اموزش وپرورش کودک للگی
toddler کودک تازه براه افتاده
dewy eyed معصوم و پاک چون کودک بی گناه
childlike ساده وبی الایش کودک مانند
dewy-eyed معصوم و پاک چون کودک بی گناه
teething ring حلقه لاستیکی مخصوص گازگرفتن کودک تا دندان در اورد
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal. مانند هر کودک، او [زن] وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
Cupid خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
cupids خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
I am thinking of baby number two as I am not getting any younger. من به فکر داشتن کودک شماره دو هستم چون من که جوانترنمی شوم .
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
panes شیشه
plate شیشه
bottle شیشه
bottles شیشه
glass شیشه
pane شیشه
plates شیشه
glazier شیشه گر
glass blower شیشه گر
water glass اب شیشه
glazier شیشه بر
glass cutter شیشه بر
glassblower شیشه گر
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
fiberglass پشم شیشه
case-bottle شیشه چارپر
sight glass شیشه مرئی
colored glass شیشه رنگی
silicate of soda شیشه مایع
safety glass شیشه اطمینان
plate glass شیشه لوحی
glasshouse شیشه گرخانه
glazing شیشه بری
glasshouses شیشه گرخانه
safety glass شیشه ایمنی
glazing شیشه کاری
glassy شیشه مانند
safety glass شیشه نشکن
safety glass شیشه بی خطراتومبیل
vitriform شیشه مانند
glass شیشه الات
glassware شیشه الات
fibreglass پشم شیشه
fibreglass شیشه لیفی
sandiver ریم شیشه
sandiver خلط شیشه
obsidian شیشه معدنی
sheetglass شیشه ورق
obscured glass شیشه مات
sheetglass ورق شیشه
obscured glass شیشه تار
foamglass شیشه اسفنجی
foamglass شیشه کفی
focusing screen شیشه مات
sheet glass شیشه ورقی
lead glass شیشه سربی
glassware فروف شیشه
glaziery شیشه بری
vitrification تبدیل به شیشه
tempered glass شیشه ابداده
vitrification شیشه سازی
hyaline شیشه مانند
anti dazzle screen شیشه ضد نور
anti dazzle screen شیشه نورگیر
opaque glass شیشه کدر
glass شیشه گرفتن
opalline شیشه مات
scent bottle شیشه عطری
optic شیشه عینک
opaline شیشه مات
granulated glass شیشه اج دار
case bottle شیشه چارپهلو
cast glass شیشه ریخته گی
lead work شیشه اندازی
sodium metasilicate شیشه مایع
glass fibers الیاف شیشه
glazes شیشه انداختن
crown glass شیشه گردیاچرخی
glaze شیشه انداختن
glassman شیشه فروشی
mirror glass شیشه اینه
glasswool پشم شیشه
glasswork شیشه سازی
brush شیشه شور
glaze لعاب شیشه
water glass شیشه مایع
stined glass شیشه رنگی
stock bottle شیشه ذخیره
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com