English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (9 milliseconds)
English Persian
nuclear chemistry شیمی هستهای
Other Matches
biochemist متخصص شیمی حیاتی والی ویژه گر زیست شیمی
biochemists متخصص شیمی حیاتی والی ویژه گر زیست شیمی
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
biochemical مربوط به شیمی حیاتی یازیست شیمی
biochemistry شیمی حیات [زیست شیمی]
geochemistry شیمی خاک زمین شیمی
biological chemistry شیمی حیات [زیست شیمی]
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
atomic هستهای
potential barrier سد هستهای
mononuclear یک هستهای
nuclear strike تک هستهای
nuclear هستهای
mononuclear سلول یک هستهای
nuclear engineering تکنولوژی هستهای
nuclear technology تکنولوژی هستهای
nuclear fission انشقاق هستهای
nuclear fission شکافت هستهای
nuclear forces نیروهای هستهای
nuclear fusion ذوب هستهای
nuclear fusion گداز هستهای
nuclear fusion گداخت هستهای
nuclear fusion همجوشی هستهای
fission reactor واکنشگاه هستهای
necleo synthesis سنتز هستهای
fission bomb بمب هستهای
nucleonics فیزیک هستهای
nuclear configuration ترکیب هستهای
nuclear corrosion فرسایش هستهای
nuclear detector اشکارساز هستهای
core storage انباره هستهای
core memory حافظه هستهای
nuclear electricity الکتریسیته هستهای
nuclear energy انرژی هستهای
nuclear pile پیل هستهای
nuclear reactors واکنشگاه هستهای
nuclear number عدد هستهای
nuclear families خانواده هستهای
nuclear structure ساختار هستهای
nuclear reactors راکتور هستهای
nuclear reactor واکنشگاه هستهای
nuclear reactor راکتور هستهای
thermonuclear گرمای هستهای
fission شکافت هستهای
transmutation تبدیل هستهای
nuclear family خانواده هستهای
nuclear power نیروی هستهای
nuclear power انرژی هستهای
nuclear transformation تبدیل هستهای
nuclear power station نیروگاه هستهای
nuclear radiation تشعشع هستهای
fusion جوش هستهای
nuclear reaction فرایند هستهای
fusions جوش هستهای
nuclear reaction واکنش هستهای
fission شکاف هستهای
nuclear binding energy انرژی اتصال هستهای
nuclear biological chemical شیمیایی میکربی هستهای
nuclear fusion energy انرژی ذوب هستهای
nuclear power production تولید انرژی هستهای
nuclear power plant تاسیسات انرژی هستهای
internuclear distance فاصله بین هستهای
slugs میزان سازی هستهای
fusion عمل ترکیب هستهای
slugged میزان سازی هستهای
fusions عمل ترکیب هستهای
thermonuclear reaction واکنش گرما- هستهای
thermonuclear بمب هستهای حرارتی
slug میزان سازی هستهای
fusion energy انرژی همجوشی هستهای
attack nuclear carrier ناو هواپیمابر افندی هستهای
radiological رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
contingent effects اثرات احتمالی انفجار هستهای
dwarf dud جنگ افزار هستهای عمل نکرده
fusion reactor راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
lymphocytosis ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
nuclear submarine زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
fission تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
nominal weapon جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
elodea جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
endomixis تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
chemistry شیمی
induced 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
photographic chemistry شیمی عکاسی
phamaceutical chemistry شیمی دارویی
physical chemistry شیمی فیزیک
polymer chemistry شیمی بسپار
pure chemistry شیمی محض
theoretical chemistry شیمی نظری
thermochemistry گرما شیمی
zoochemistry شیمی حیوانی
thermochemistry شیمی گرمایی
petrochemistry شیمی نفت
concentration غلظت [شیمی]
biological chemistry زیست شیمی
chemical engineering مهندسی شیمی
electrochemistry برق شیمی
curdling chemistry شیمی لخته
biochemistry زیست- شیمی
coordination chemistry شیمی کوئوردیناسیون
chemistry علم شیمی
chemotherapy شیمی درمانی
agrochemistry شیمی زراعی
analytical chemistry شیمی تجزیه
applied chemistry شیمی کاربردی
astrochemistry اختر شیمی
chemical abstracts چکیدههای شیمی
biochemistry زیست شیمی
food chemistry شیمی غذا
chemist شیمی دان
iatrochemistry شیمی پزشکی
component جزء در شیمی
chemists شیمی دان
geometrical isomer همپار شیمی
industrial chemistry شیمی صنعتی
petrochemical شیمی نفت
inorganic chemistry شیمی الی
organic chemistry شیمی الی
components جزء در شیمی
neurochemistry شیمی اعصاب
geochemistry زمین شیمی
radioactivity قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
fission products عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
biogeochemistry زمین شیمی زیستی
biological chemistry بیوشیمی [زیست شیمی]
bioinorganic chemistry شیمی معدنی زیستی
organic وابسته به شیمی الی
acetify اسیدی شدن [شیمی]
elemental analysis فراکافت عنصری [شیمی]
biochemistry بیوشیمی [زیست شیمی]
amylum نشاسته [زیست شیمی]
elemental analysis آنالیز عنصری [شیمی]
physio chemical وابسته به شیمی فیزیکی
host guest chemistry شیمی میزبان- میهمان
histochemistry شیمی بافتی وسلولی
stereo chemistry مبحث شیمی فضایی
hood گنبد دودکش [شیمی]
dome گنبد دودکش [شیمی]
hood کلاهک دودکش [شیمی]
dome کلاهک دودکش [شیمی]
macromolecular chemistry شیمی درشت مولکول
inductor قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
parts per million [ppm] بخش در میلیون [فیزیک] [شیمی]
quantum state حالت کوانتومی [فیزیک] [شیمی]
to acidify something چیزی را اسیددار کردن [شیمی]
to acidify something چیزی را اسیدی کردن [شیمی]
controlled thermonuclear reaction جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
charge carrier حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
to remain suspended معلق ماندن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
leach [liquid formed by leaching] مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
leachate مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
to stay floating معلق ماندن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
starch [Amylum] نشاسته [زیست شیمی] [غذا و آشپزخانه]
zymurgy مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
dimensionless quantity کمیت بدون بعد [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
statcoulomb [statC] استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
franklin [Fr] استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
electrostatic unit of charge [esu] استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
coulomb [C] کولن [یکای بار الکتریکی در اس آی] [فیزیک] [شیمی]
to suspend معلق نگه داشتن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
actinochemistry مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
radiochemistry یک شاخه از شیمی که بااثرات شیمیایی رادیواکتیوسرو کار دارد
photochemistry رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
inferior figures حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
radiological monitoring ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
european unclear a energy agency اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
background radiation تشعشعات هستهای محیطی تشعشعات محیطی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com