Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
gobble
صدای بوقلمون در اوردن
gobbled
صدای بوقلمون در اوردن
gobbles
صدای بوقلمون در اوردن
gobbling
صدای بوقلمون در اوردن
Other Matches
trebling
صدای زیر در اوردن سه برابر
trebled
صدای زیر در اوردن سه برابر
treble
صدای زیر در اوردن سه برابر
trebles
صدای زیر در اوردن سه برابر
alliterate
اوردن کلمات با صدای مترادف مثل :sun the was whensoft season summer in
gobblers
بوقلمون نر
gobbler
بوقلمون نر
turkeys
بوقلمون
turkey
بوقلمون
bubble jock
بوقلمون نر
bearded pink
گل بوقلمون
turkey cock
بوقلمون نر
chameleonic
بوقلمون وار
guinea hen
بوقلمون ماده
donsie
بوقلمون صفت
donsy
بوقلمون صفت
turkey poult
جوجه بوقلمون
cold turkey
بوقلمون سرد
[آشپزی]
poult
جوجه مرغ و بوقلمون
as changeable as a weathercock
<idiom>
مثل بوقلمون
[دمدمی مزاج]
honks
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
ping
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
contralto
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
governmentalize
تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
to press against any thing
بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
chortled
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortles
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
jargonize
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
skirl
صدای زیر صدای نی انبان
grasped
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasps
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasp
بچنگ اوردن گیر اوردن
Susurrus
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanging
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
terrtorialize
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
tu whit tu whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
thump
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumped
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
pads
صدای پا
there is a knock at the door
صدای در
fizz
صدای فش فش
tramp
صدای پا
fizzes
صدای فش فش
tramped
صدای پا
burbling
صدای قل قل
whiz
صدای غژ
stepping
صدای پا
step
صدای پا
knoit
صدای در
hissing
صدای خش خش
hisses
صدای خش خش
crepitation
صدای خش خش
hissed
صدای خش خش
hiss
صدای خش خش
fizzing
صدای فش فش
pad
صدای پا
burbles
صدای قل قل
burble
صدای قل قل
fizzed
صدای فش فش
pings
صدای غژ
rale
صدای خس خس
ping
صدای غژ
knocks
صدای تغ تغ
grave accent
صدای بم
tramps
صدای پا
pinged
صدای غژ
knocked
صدای تغ تغ
pinging
صدای غژ
knock
صدای تغ تغ
burbled
صدای قل قل
purling
صدای شرشر
moos
صدای گاوکردن
crepitate
صدای خش خش کردن
mooing
صدای گاو
peal
صدای پیوسته
phoneme
صدای صوتی
mooing
صدای گاوکردن
purls
صدای شرشر
i hear a tap at the door
صدای در می اید
mooed
صدای گاو
purled
صدای شرشر
purl
صدای شرشر
neutral vowel
صدای له شده
mooed
صدای گاوکردن
drum beat
صدای کوس
pectoriloquy
صدای سینه
moos
صدای گاو
quacks
صدای اردک
quacking
صدای اردک
quacked
صدای اردک
buzzed
صدای بلند
chugged
صدای لوکوموتیو
buzz
صدای بلند
loudly
با صدای بلند
pealed
صدای پیوسته
thunderclaps
صدای تندر
jion
صدای معبد
thunderclap
صدای تندر
he started at my voice
از صدای من از جا پرید
chugging
صدای لوکوموتیو
i , i
ودارای صدای ای
impact sound
صدای برخورد
crackled
صدای انفجار پی در پی
crackles
صدای انفجار پی در پی
chugs
صدای لوکوموتیو
laryngeal
صدای حنجرهای
meaow
صدای گربه
chug
صدای لوکوموتیو
euphony
صدای دلپذیر
quack
صدای اردک
frying of arc
صدای جرقه
raps
صدای دق الباب
rap
صدای دق الباب
fortissimo
صدای بلند
crackle
صدای انفجار پی در پی
metallophonia
صدای زنگدار
peals
صدای پیوسته
sopranos
صدای زیر
soprano
صدای زیر
buzzing
صدای بلند
meow
صدای گربه
buzzes
صدای بلند
pealing
صدای پیوسته
jow
صدای زنگ
crepitant
دارای صدای خش خش
falsettos
صدای تیز
swishing
صدای فش فش کردن
swishes
صدای فش فش کردن
POW
صدای انفجار
swished
صدای فش فش کردن
POW
صدای ضربه
swish
صدای فش فش کردن
booms
صدای غرش
booming
صدای غرش
poop
صدای قلپ
poop
صدای کوتاه
poops
صدای قلپ
falsetto
صدای تیز
grated
صدای تصادم
grates
صدای تصادم
dripping
صدای چکیده
audible
صدای رسا
trumps
صدای شیپور
trump
صدای شیپور
poops
صدای کوتاه
boomed
صدای غرش
boom
صدای غرش
low
صدای گاو
splashing
صدای ریزش
splashing
صدای ترشح
splashes
صدای ریزش
splashes
صدای ترشح
splash
صدای ریزش
squibs
دارای صدای فش فش
splash
صدای ترشح
trebling
صدای زیر
trebles
صدای زیر
POWs
صدای انفجار
POWs
صدای ضربه
diphthongs
صدای ترکیبی
diphthong
صدای ترکیبی
treble
صدای زیر
trebled
صدای زیر
squib
دارای صدای فش فش
flap
صدای چلپ
moo
صدای گاو
clangs
صدای فلز
shrilly
با صدای تیز
birr
صدای چرخیدن
blast
صدای انفجار
birdcall
صدای پرنده
rustler
دارای صدای خش خش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com