English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
womanliness صفات زنانه
Other Matches
peignoir قطیفه لباسی زنانه لباس خانگی زنانه
feminality طبیعت زنانه زیورهایاچیزهای بی بهای زنانه
feminize زنانه کردن زنانه شدن
modiste کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
makings صفات یا
sportmanlike صفات ورزشکارانه
paternity صفات پدری
secondary qualities صفات ثانوی
pattern الگو صفات فردی
patterns الگو صفات فردی
germanity صفات ویژه المانی
osculation تماس اشتراک صفات
interosculate صفات مشترک داشتن
homozygote واجد صفات پدرومادر
qualities inhering in a person صفات جبلی شخص
epithetical دارای صفات یا القال
attributes of god صفات یا اسامی خدا
animalization واجد صفات حیوانی
characterization توصیف صفات اختصاصی
admirable qualitics صفات پسندیده یاستوده
osculate صفات مشترک داشتن
ethos صفات وشخصیت انسان
quantitative بیان شده بر حسب صفات
quantitatively بیان شده بر حسب صفات
dehumanization از دست دادن صفات انسانی
to p any one's good qualities صفات نیک کسی راستودن
racy دارای صفات اصلی و نژادی
lineaments خطوط چهره صفات مشخصه
lineament خطوط چهره صفات مشخصه
whorish دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
well conditioned نیکو خصال دارای صفات حسنه
disfeature صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
dysgenic مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
recapitulate صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulated صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
echinoid دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
recapitulates صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulating صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
cacogenesis فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
autosexing دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
These qualities are esteemed by managers. مدیران این [نوع] صفات را ارجمند می شمارند.
character صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
recombinant موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
characters صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
gene عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
genes عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
incross اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
telegony انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
womanish زنانه
wifely زنانه
gynaecic زنانه
femininely زنانه
unmanly زنانه
feminine زنانه
womanly زنانه
gynecic زنانه
cosmetology ارایش زنانه
couturiere زنانه دوز
cymar زیرپیراهنی زنانه
petticoat زیرپوش زنانه
cestus کمربند زنانه
camisole زیرپوش زنانه
petticoats زیرپوش زنانه
bandeau نوارکلاه زنانه
distaff side طرف زنانه
dress goods قماشهای زنانه
tunc بلوز زنانه
mantua maker زنانه دوز
mantua maker خیاط زنانه
sidesaddle بازین زنانه
sidesaddle زین زنانه
shirtwaist بلوز زنانه
scanties شورت زنانه
womanlike مثل زن زنانه
women's apartments قسمت زنانه
scanties تنکه زنانه
dress making زنانه دوزی
unisex زنانه - مردانه
handbag کیف زنانه
feminineness حالت زنانه
feminity حالت زنانه
feminization زنانه شدن
ladies' room مستراح زنانه
handbags کیف زنانه
pelisse خرقه زنانه
hen parties مهمانی زنانه
hairdos ارایشگر زنانه
hen party مهمانی زنانه
dressmaker خیاط زنانه
headdresses روسری زنانه
seamstresses خیاط زنانه
smocks روپوش زنانه
couture خیاط زنانه
side saddle زین زنانه
mantle شنل زنانه
seamstress خیاط زنانه
dressmakers خیاط زنانه
head-dresses روسری زنانه
mantles شنل زنانه
couturiers خیاطخانه زنانه
hairdo ارایشگر زنانه
side-saddle زین زنانه
couturier خیاطخانه زنانه
pillion زین زنانه
headdress روسری زنانه
smock روپوش زنانه
androgen هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
mantilla یک جور روسری زنانه
footstall رکاب زین زنانه
victorine خز گردن بلند زنانه
smock روپوش زنانه دوختن
postillion نوعی کلاه زنانه
gynecology دانش امراض زنانه
corset شکم بند زنانه
gynarcologist ویژه کاردرناخوشیهای زنانه
gynaecological وابسته بناخوشیهای زنانه
juliet کفش راحتی زنانه
pedal pushers شلوار کوتاه زنانه
robes جامه بلند زنانه
robe جامه بلند زنانه
corsets شکم بند زنانه
paletot بالاپوش گشادمردانه یا زنانه
simar ردا یاشنل زنانه
old womanish or manly پیر زنانه ترسو
muliebrity وفایف زنانه زنانگی
mother hubbard لباس گشاد زنانه
sunbonnet کلاه افتابی زنانه
surcoat ژاکت زنانه قرن 61
smocks روپوش زنانه دوختن
poplin پارچه زنانه پوپلین
gown جامه بلند زنانه
manteau لباس روپوش زنانه
gowns جامه بلند زنانه
kirtle جامه بلند زنانه
postilion نوعی کلاه زنانه
jumper استین کوتاه زنانه
chatelain کمربند زنجیری زنانه
riding habit جامه سواری زنانه
to make a curtsy سلام زنانه کردن
capeline نوعی کلاه زنانه
riding habits جامه سواری زنانه
corsages نیم تنه زنانه
basque دامن کوتاه زنانه
barrette نوعی سنجاق سر زنانه
corsage نیم تنه زنانه
wifely دارای نگاه زنانه
petticoats زیر پیراهنی زنانه
habits لباس سواری زنانه
petticoat زیر پیراهنی زنانه
habit لباس سواری زنانه
jumpers استین کوتاه زنانه
lingerie زیر پوش زنانه
powder rooms مستراح یا توالت زنانه
eton crop موی کوتاه زنانه
gynaecologist متخصص امراض زنانه
gynaecology علم امراض زنانه
hen parties مجلس رقص زنانه
powder room مستراح یا توالت زنانه
hen party مجلس رقص زنانه
bustier پیراهن کوتاه زنانه
female زنانه جانور ماده
humanizing انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanises انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizes انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanised انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanized انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
professionalism صفات وعادات مخصوص اهل حرفه حرفه یی
voile پارچه نازک لباسی زنانه
picture hat کلاه زنانه لبه پهن
milliners زنی که کلاه زنانه میدوزد
coiffure مردی که سلمانی زنانه باشد
to put up زنانه درست کردن جادادن
coiffures مردی که سلمانی زنانه باشد
toque کلاه زنانه کوچک و بی لبه
stocking جوراب زنانه ساقه بلند
stockings جوراب زنانه ساقه بلند
milliner زنی که کلاه زنانه میدوزد
capuchin جامه باشلق دار زنانه
midi پیراهن زنانه با دامن متوسط
feminize دارای خصوصیات زنانه شدن
mantelet نوعی شنل زنانه کوتاه
corsetiere فروشنده شکم بند زنانه
gynecologist متخصص علم ناخوشیهای زنانه
maxi پیراهن زنانه دامن بلند
tiepin سنجاق مدال وزینت الات زنانه
improver لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
tricolette پارچه ابریشم مصنوعی لباس زنانه
chemise لباس خواب یا زیر پیراهن زنانه
bonnets نوعی کلاه بی لبه زنانه ومردانه
bonnet نوعی کلاه بی لبه زنانه ومردانه
dress improver لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
curvacious دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
collarette یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
collaret یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
curvaceous دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
peplos یکجور روسری زنانه دریونان باستان
stomacher پیش دامنی قدیمی زنانه ومردانه
prim buffa سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com