English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8 milliseconds)
English Persian
tracer طراح جستجو کننده
tracers طراح جستجو کننده
Other Matches
delineator رسم کننده طراح
searcher جستجو کننده
quester جستجو کننده
searchers جستجو کننده
mouser جستجو کننده
seeker جستجو کننده
snooker بوکش جستجو کننده
occultist جستجو کننده علوم پوشیده
snoop بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooped بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoops بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
linear روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
search روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
backwards جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
distributes سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
designers طراح
draftsman طراح
planners طراح
sketcher طراح
draughtsmen طراح
draughtsman طراح
draftsmen طراح
designer طراح
cartographers طراح
planner طراح
cartographer طراح
design engineer مهندس طراح
machine designer طراح ماشین
programmers طراح برنامه
designment طراح ریزی
haute couturer طراح لباس
machinator طراح نقسه
programmer طراح برنامه
designer شخص طراح
drawer طراح نقاش
play marker طراح حمله
drawers طراح نقاش
designers شخص طراح
machinery designer طراح ماشین الات
logic designer طراح مدارهای منطقی
cads استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
cad استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
right of search حق جستجو
investigation جستجو
rummaged جستجو
quests جستجو
queried جستجو
rummage جستجو
rummages جستجو
rummaging جستجو
seek جستجو
researching جستجو
researches جستجو
researched جستجو
quest جستجو
investigations جستجو
searchingly جستجو
searches جستجو
querying جستجو
query جستجو
queries جستجو
research جستجو
probes جستجو
search جستجو
hunted جستجو
hunt جستجو
prowl جستجو
prowled جستجو
databases جستجو
prowling جستجو
prowls جستجو
inquisition جستجو
on the lurk در جستجو
probe جستجو
probed جستجو
hunts جستجو
look up جستجو
inquisitions جستجو
database جستجو
seeks جستجو
searched جستجو
seeking جستجو
to feel after any thing جستجو کردن
to scratch about جستجو کردن
to smell about جستجو کردن
ransacking جستجو کردن
ransack جستجو کردن
track down <idiom> جستجو کردن
mouses جستجو کردن
mouse جستجو کردن
ransacks جستجو کردن
ransacked جستجو کردن
corrective maintenance عمل جستجو
to search جستجو کردن
search string رشته جستجو
searchable قابل جستجو
surveillance جستجو کردن
search key کلید جستجو
searching time زمان جستجو
searchless بدون جستجو
disquisition تحقیق جستجو
search and replace جستجو و جایگزینی
seach جستجو کردن
snook جستجو کردن
elimination در حین جستجو
search cycle چرخه جستجو
search results نتایج جستجو
search result نتیجه جستجو
search memory حافظه جستجو
hunt after جستجو کردن
to search after جستجو کردن
searches جستجو کردن
to browse through جستجو کردن
to rummage جستجو کردن
seed جستجو کردن
searched جستجو کردن
search جستجو کردن
seek جستجو کردن
seeks جستجو کردن
seeking جستجو کردن
searchingly جستجو کردن
scoured جستجو کردن
scours جستجو کردن
hunt for جستجو کردن
hunt up جستجو کردن
scour جستجو کردن
hunt out با جستجو یافتن
to hunt up جستجو کردن
seeds جستجو کردن
to search گشتن [جستجو کردن]
seeks جستجو برای یافتن
seeking جستجو برای یافتن
to grub جستجو کردن [برای]
HTTPD تصدیق و جستجو باشد
to hunt out جستجو کردن ویافتن
to grub about جستجو کردن [برای]
total search result مجموع نتیجه جستجو
traceable جستجو کردنی یافتنی
to make r. after something چیزی را جستجو کردن
to sift through something با زیر و رو جستجو کردن
search results نتیجه های جستجو
go through <idiom> جستجو وکنکاش کردن
had searched اگر جستجو میکردید
global search and replace جستجو و جایگزینی سراسری
average seek time مدت متوسط جستجو
fibonacci search جستجو فیبو ناجی
exhaustive search جستجو هر رکورد در پایگاه
wild goose chase <idiom> ناامیدانه جستجو کردن
seek جستجو برای یافتن
to prospect [for] جستجو کردن [برای]
grubs زمین کندن جستجو کردن
grubbed زمین کندن جستجو کردن
searches جستجو برای یک موضوع داده
searched جستجو برای یک موضوع داده
grub زمین کندن جستجو کردن
search جستجو برای یک موضوع داده
search and clear جستجو و پاک کردن دشمن
searchingly جستجو برای یک موضوع داده
to seek somebody out جستجو برای پیدا کردن کسی
to dig up با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن
They searched the whole town . تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
inscrutably چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
omission factor تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
browses جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
browsed جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
to seek a remedy for something چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
matches جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
browse جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
scavenging جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
match جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
area جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
areas جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
factor در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
dichotomizing search روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
factors در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
head-hunting <idiom> جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
occidentalist کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
seeking بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seek بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeks بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
globally تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
global تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
case sensitive search جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
trapdoors روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoor روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
WAIS سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com