English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (4 milliseconds)
English Persian
bourdon عصای زوار
Other Matches
pilgrims زوار
bolexion زوار در
bolection زوار در
pilgrim زوار
angel-bead تسمه ی زوار نبش
ovolo زوار تخم مرغی
wear down <idiom> زوار شخصی ازخستگی در رفتن
enrichment [هر تزئین شبیه زوار تخم مرغ]
sheep hook عصای
pigstick عصای دکل
scepter عصای سلطنتی
tipstaff عصای سرفلزی
the rod of moses عصای موسی
the staff of old age عصای پیری
tip staff عصای سر فلزی
sceptres عصای سلطنتی
sceptre عصای سلطنتی
scepters عصای سلطنتی
crook عصای سرکج
baton عصای افسران
crutch عصای زیربغل
divining rod عصای اب یاب
caduceus عصای چاووش
bamboos عصای خیزران
bamboo عصای خیزران
crooks عصای سرکج
crooking عصای سرکج
batons عصای افسران
crutches عصای زیربغل
sceptered دارای عصای سلطنتی
alpenstock عصای قدیمی کوهنوردی
crozier عصای اسقفی یاکشیشی
staddle عصای زیر بغل
crosier عصای اسقفی یاکشیشی
stilt چوب پا عصای زیر بغل
trident نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
stilts چوب پا عصای زیر بغل
malacca cane عصای چوب خیز ران
tridentate نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
caduceus [عصای بلند بالدار با دو مار بزرگ در اطرافش]
divining rod میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
swagger cane عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
palmer زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند
electronic قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com