Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
command destruct signal
علامت تخریب موشک با فرمان دور
Other Matches
command destruct signal
علامت به کار افتادن سیستم تخریب کننده موشک
command signal
علامت فرمان
underwater demolition
تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
destruction site
منطقه تخریب مهمات محل تخریب
demolition target
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
sprint
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
missilry
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
missilery
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
celestial guidance
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
ctrl break
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna carta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
sound off
فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
controlled stick steering
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
subroc
موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
stand fast
فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering
فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
forward march
فرمان قدم رو فرمان پیش
symbol
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
guide on me
فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
symbol
علامت ترسیمی علامت فرمولی
character
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
demolition
تخریب
demolitions
تخریب
rupture
تخریب
degradation
تخریب
destruction
تخریب
vandalism
تخریب
fail soft
تخریب
destroyed
تخریب شد
rupturing
تخریب
ruptures
تخریب
ruination
تخریب
fail-safe
تخریب امن
destruct system
سیستم تخریب
fail soft
تخریب تدریجی
underwater demolition
تخریب زیرابی
subversion
انهدام تخریب
hard core
مصالح تخریب
demolishes
تخریب کردن
demolishing
تخریب کردن
fail safe
تخریب امن
demolished
تخریب کردن
demolish
تخریب کردن
rheodestruction
تخریب جریان
destruct
تخریب کردن
criminal damage
تخریب جزائی
destructor
تخریب کننده
destructivity
قدرت تخریب
bomb disposal
تخریب بمب
demolition kit
جعبه تخریب
rubble hard core
مصالح تخریب
destruction site
منطقه تخریب
oxidative degradation
تخریب اکسایشی
demolition belt
نوار تخریب
demolition target
هدف تخریب
destruction fire
تیر تخریب
cratering charge
خرج تخریب
ruptures
تخریب کردن
demolition
تخریب کردن
rupture
تخریب کردن
destruction radius
حداکثرشعاع تخریب
demolitions
تخریب کردن
rupturing
تخریب کردن
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
close interval
فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
close ranks
فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
demolition belt
کمربند تخریب منطقهای
destruction area
منطقه تخریب مهمات
concussion detonation
خرج اماده به تخریب
destruction radius
شعاع تخریب مین
demolition firing party
گروه مسئول تخریب
concussion detonation
خرج تخریب ضربتی
demolition kit
جعبه وسایل تخریب
dismantling shot
تیر تخریب کننده
vasto
حکم یا دستور تخریب
demoralization
تخریب روحیه کردن
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
xylotomous
دارای قابلیت تخریب چوب
destroyed
ازبین رفت تخریب شده
petard
خرج تخریب دیواره و پایه پل
guide left
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
inert ammunition
مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
countermine
سیستم تخریب مین به طور خودکار
bomb cemetery
محل تخریب بمبهای عمل نکرده
cratering charge
خرج مخصوص تهیه چاله تخریب
property disposition
ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
mudcapping
نوعی روش تخریب صخرههای بزرگ به وسیله موادمنفجره
intruder operation
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
charged demolition
مواد منفجره خرج گذاری شده و اماده تخریب
creptation
تخریب خلل و فرج بتن همراه با صدای درهم شکستن
cancel check firing
فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
ballistic missiles
موشک
rocketed
موشک
missile
موشک
rocketing
موشک
antimissile missile
موشک ضد موشک
rockets
موشک
missiles
موشک
ballistic missile
موشک
rocket
موشک
tactical missile
موشک جنگی
archer
موشک صوتی
rocket control
کنترل موشک
ballistic missiles
موشک بالیستیکی
missile
گلوله موشک
styx
موشک استایکس
corporals
موشک کورپورال
corporal
موشک کورپورال
archers
موشک صوتی
atom rocket
موشک اتمی
sky rocket
موشک هوایی
dizgig
موشک یکجورفرفره
tactical missile
موشک رزمی
rocket engine
موتور موشک
rocket fuel
سوخت موشک
ogive
پرتابه یا موشک
adm 0
موشک کویل
torpedoing
موشک ضد زیردریایی
skyrockets
موشک هوایی
skyrocketing
موشک هوایی
aerodynamic missile
موشک ایرودینامیکی
air a
موشک جنی
skyrocketed
موشک هوایی
skyrocket
موشک هوایی
torpedoes
موشک ضد زیردریایی
rocketry
فن پرتاب موشک
rocket sonde
موشک هواشناسی
torpedoed
موشک ضد زیردریایی
torpedo
موشک ضد زیردریایی
lacrosse
موشک لاکروس
hercules
موشک هرکولس
projectile
مرمی موشک
hawks
موشک هاوک
hawked
موشک هاوک
tow
کشیدن موشک تو
free flight
موشک ازاد
free rocket
موشک ازاد
redeye
موشک ردای
flare
موشک منور
flares
موشک منور
rocket launchers
موشک انداز
ram
موشک رام
boosted rocket
موشک ازاد
bomarc
موشک بومارک
rammed
موشک رام
missile launcher
موشک انداز
missile man
موشک انداز
ballistic missile
موشک بالیستیکی
cruise missile
موشک کروز
tows
کشیدن موشک تو
hawk
موشک هاوک
missiles
گلوله موشک
rams
موشک رام
rocket launcher
موشک انداز
cruise missiles
موشک کروز
tinfish
موشک ضد زیردریایی
dragons
اژدها موشک دراگون
rocketing
موشک وار رفتن
warheads
کلاهک موشک سر جنگی
missile launch rail
ریل فراگیرنده موشک
sustainer
خرج تکمیلی موشک
warhead
کلاهک موشک سر جنگی
dragon
اژدها موشک دراگون
stage
مراحل مختلف یک موشک
motor tube
استوانه موتور موشک
rocket launchers
سکوی پرتاب موشک
launching pads
سکوی پرتاب موشک
launching pad
باند پرتاب موشک
launching pad
سکوی پرتاب موشک
stages
مراحل مختلف یک موشک
nike x
موشک نایک ایکس
launching site
سکوی پرتاب موشک
missile destroyer
ناوشکن موشک انداز
launching area
محل پرتاب موشک
launcher
وسیله پرتاب موشک
guided missile
موشک هدایت شونده
guided missiles
موشک هدایت شونده
rocket launcher
سکوی پرتاب موشک
rocketed
موشک وار رفتن
nose
دماغه کلاهک موشک
rocket
موشک وار رفتن
noses
دماغه کلاهک موشک
launching pads
باند پرتاب موشک
landing
فرود
[هواپیما یا موشک]
rocket propulsion
فشارعقب نشینی موشک
honest john
موشک هانست جان
liquid propellant
سوخت مایع موشک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com