English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (1 milliseconds)
English Persian
sleeve emblem علایم سراستین
Other Matches
air signal علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
conventional sign علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
datum dan buoy علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
cuffs سراستین
cuffing سراستین
cuff سراستین
wristband سراستین
cuffed سراستین
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
civision رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
fog signal علایم مه
load lines علایم بارگیری
plimsol mark علایم بارگیری
control markings علایم کنترل
informative signs علایم اخباری
indication signs علایم راهنمایی
draught marks علایم ابخور
indication of masculinity علایم رجولیت
fiducial marks علایم پوشاننده
hazard signs علایم خطر
identification markings علایم شناسایی
qualifying symbols علایم توصیفی
reflecting stud علایم شبنما
traffic sign تابلو علایم
visual signal علایم بصری
morse code علایم مورس
cipher text علایم رمز
emblems با علایم نشان دادن
ghost signals علایم راداری سرگردان
symbolic logic زبان علایم یاعلامتی
hazard signs علایم امکان تولیدخطر
base symbol علایم قراردادی مبنا
accounting symbol علایم مشخصه حساب
signal علایم مخابراتی مخابرات
military symbols علایم قراردادی نظامی
signalled علایم مخابراتی مخابرات
emblem با علایم نشان دادن
legal assistance علایم قراردادی نقشه
signaled علایم مخابراتی مخابرات
sign off علایم ختم مخابرات یامکالمات
signal area منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
radar echo علایم روی صفحه رادار
r.m.a. color code علایم رنگی جامعه رادیوسازان
break up مرز علایم مشخصه هدف
break up حد فاصل علایم مشخصه هدف
legal assistance کمکهای قضایی شرح علایم
descriptive name شرح علایم روی نقشه
grid ticks علایم شبکه بندی نقشه
ghost signals علایم راداری بدون منبع
fiducial marks علایم منطبق شونده در صفحه رادار
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
berne list کتاب علایم شناسایی بین المللی
procedure sign علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
contacting ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacted ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacts ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
service chevron علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
contact ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
blinker چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
symbolic form علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
signed route جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
grid ticks علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
pipped هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pips هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pip هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
sanitize حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
meaconing گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
target echo علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
position light علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
to watch for certain symptoms توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
skin paint نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
spurious signal علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
shoulder mark نشان سردوشی علایم سردوشی
landmark دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmarks دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
radar return انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
flag semaphore سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com