English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (3 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
unskilled worker عمله فعله کسی که صرفا" ازنیروی بدنیش و نه مهارتش در انجام کار استفاده میکند
Other Matches
hackney فعله فاحشه
ganger سر عمله
helper عمله
helpers عمله
worker عمله
navvies عمله
laborer عمله
navvy عمله
joss سر عمله
labour کارگر عمله
labors کارگر عمله
labored کارگر عمله
labor کارگر عمله
roustabout عمله ولگرد
straw boss وردست سر عمله
alone صرفا
downright صرفا
merely صرفا"
only صرفا منحصرا
out of mere freak صرفا ازروی بوالهوسی
confucion symbols علاپم کنفسیون که صرفا در فرش چین مشاهده می شود
can not judge a book by its cover <idiom> [چیزی را نمی شود صرفا از روی قیافه قضاوت کرد]
function چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
functioned چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
functions چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
nerds شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
nerd شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
Hanbel [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
subjective فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com