Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
night operations
عملیات شبانه
Other Matches
black out
حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
parlour boarder
شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
to live en pension
شبانه روزی شدن درمهمانخانه شبانه روزی زندگی کردن
night vision
دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagate
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
عملیات کنترل زمین عملیات
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
nocturnally
شبانه
nocturnal
شبانه
nightly
شبانه
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
night order
دستورات شبانه
night interception
رهگیری شبانه
hostel
شبانه روزی
hostelry
شبانه روزی
night interception
کمین شبانه
quotidian
شبانه روزی
night schools
اموزشگاه شبانه
night landing
فرود شبانه
nocturnal
نمایش شبانه
overnight
در مدت یک شب شبانه
nocturnal prayer
نماز شبانه
night school
اموزشگاه شبانه
nighttide
جزر و مد شبانه
night order
دستور شبانه
he went by night
شبانه رفت
moonshiner
قاچاقچی شبانه
cracksman
دزد شبانه
night and day
شبانه روز
circadian
شبانه روزی
vespertine
مربوط به شب شبانه
vespertinal
شبانه عشایی
hostels
شبانه روزی
nightlife
تفریحات شبانه
round-the-clock
شبانه روزی
burglarize
شبانه دزدیدن
burglarized
شبانه دزدیدن
burglarizes
شبانه دزدیدن
burglarizing
شبانه دزدیدن
d. and night
شبانه روز
pavor nocturnus
وحشت شبانه
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
battle lights
چراغ خاموشی شبانه
night interception
استراق سمع شبانه
watch and ward
حق نگهبانی روزانه و شبانه
first post
شیپور خبر شبانه
floorshow
نمایش باشگاههای شبانه
nightlife
شرکت در تفریحات شبانه
hosteler
مقیم شبانه روزی
moonlight fliting
اسباب کشی شبانه
infrared viewer
دوربین دیدبانی شبانه
boarder
شاگرد شبانه روزی
boarding schools
اموزشگاه شبانه روزی
boarding school
اموزشگاه شبانه روزی
nights
شب هنگام برنامه شبانه
nocturn
سحر خوانی شبانه
schoolwork
تکلیف شبانه دانشجو
boarders
شاگرد شبانه روزی
night
شب هنگام برنامه شبانه
circadian rythm
ریتم شبانه روزی
night cap
گشتی رزمی هوایی شبانه
night line
ریسمان ماهی گیری شبانه
sennight
یکهفته هفت شبانه روز
witch moth
پروانه بید شبانه شب پره
boarding
مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
se'nnight
یکهفته هفت شبانه روز
friars lantern
روشنایی شبانه بر روی باطلاق
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
whippoorwill
مرغ شبانه پشه خوارمشرق امریکا
public school
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
honky tonk
محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
night clothes
لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
starlight scope
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
serenaded
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
juniorate
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
serenading
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
time resolution
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
cover charge
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charges
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
operation
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
ignisfatuus
روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
vigil
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
vigils
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
youth hostel
شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
youth hostels
شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
to fly with the owl
کارهای شبانه کردن شبگردی کردن
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
op
عملیات
operations
عملیات
treatment
عملیات
treatments
عملیات
operation
عملیات
offence
عملیات تعرضی
arithmetic operation
عملیات حسابی
action
جنگ عملیات
action deferred
تامل در عملیات
air operations
عملیات هوایی
action
عملیات جنگی
offenses
عملیات افندی
area of operation
منطقه عملیات
airborne battlefield
عملیات هوابرد
airmobile operations
عملیات هوارو
rescue operation
عملیات نجات
offenses
عملیات تعرضی
offence
عملیات افندی
amphibious operation
عملیات اب خاکی
actions
جنگ عملیات
actions
عملیات جنگی
sabotage
عملیات تخریبی
counter-espionage
عملیات ضدجاسوسی
counter espionage
عملیات ضدجاسوسی
sabotaged
عملیات تخریبی
sabotages
عملیات تخریبی
offensives
عملیات افندی
sabotaging
عملیات تخریبی
earthworks
عملیات خاکی
closing
خاتمه عملیات
flow chart
شمای عملیات
flow charts
شمای عملیات
subversive
عملیات براندازی
hostility
عملیات خصمانه
hostilities
عملیات خصمانه
radius
شعاع عملیات
terrain
زمین عملیات
phase
مرحله عملیات
phased
مرحله عملیات
phases
مرحله عملیات
subversives
عملیات براندازی
offensive
عملیات افندی
Construction works .
عملیات ساختمانی
operations room
اتاق عملیات
operations research
تحقیق در عملیات
operations personal
پرسنل عملیات
operationally ready
حاضر به عملیات
operation overlay
کالک عملیات
operation map
نقشه عملیات
operation manager
مدیر عملیات
operation center
مرکز عملیات
operating program
برنامه عملیات
string operation
عملیات رشتهای
nature of the operation
ماهیت عملیات
manual operation
عملیات دستی
logical operations
عملیات منطقی
limiting operation
عملیات محدودکننده
immediate action
عملیات فوری
hot dogging
عملیات نمایشی
over the beach operations
عملیات ساحلی
over the beach operations
عملیات کرانهای
parallel operation
عملیات موازی
Military operations.
عملیات نظامی
Counter – espionage operations k.
عملیات ضد جاسوسی
war room
اتاق عملیات
thermal treatment
عملیات گرمایی
theater of operations
صحنه عملیات
terminal operations
عملیات اسکلهای
terminal operations
عملیات بارانداز
synchronous operation
عملیات همزمان
surface treatment
عملیات سطحی
spial
عملیات جاسوسی
serial operation
عملیات سری
scene of action
صحنه عملیات
psychological operations
عملیات روانی
pseudooperation
شبه عملیات
process chart
نقشه عملیات
preliminary treatment
عملیات مقدماتی
plan of action
طرح عملیات
heat treatment
عملیات حرارتی
harassing actions
عملیات ایذایی
conversational operation
عملیات محاورهای
continuity of operations
تسلسل عملیات
continuity of operations
مداومت عملیات
concrete operations
عملیات عینی
concept of operations
تدبیر عملیات
computer operation
عملیات کامپیوتر
combat information center
اطاق عملیات
chemical operations
عملیات شیمیایی
centre of activities
مرکز عملیات
business type operation
عملیات کامپیوتری
business type operation
عملیات تجارتی
building operations
عملیات ساختمانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com