English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
over the beach operations عملیات کرانهای
Other Matches
long shore کرانهای
near shore کرانهای
littoral کرانهای
coast ناوبری کرانهای
continental plateau کفه کرانهای
coastal dune تپه کرانهای
shore terrace تختان کرانهای
coastal area پهنک کرانهای
martello برج کرانهای
coasts ناوبری کرانهای
contour analysis تجزیه و تحلیل کرانهای
sublittoral zone نوار زیر کرانهای
coastal mine sweeper مین روب کرانهای
coasting ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagate خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation عملیات کنترل زمین عملیات
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
time resolution جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
operation 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
operations عملیات
treatment عملیات
treatments عملیات
operation عملیات
op عملیات
actions جنگ عملیات
earth work عملیات خاکی
offence عملیات تعرضی
offence عملیات افندی
operation manager مدیر عملیات
offenses عملیات تعرضی
espial عملیات جاسوسی
operation overlay کالک عملیات
offenses عملیات افندی
operation map نقشه عملیات
external operation عملیات خارجی
action جنگ عملیات
electrochemical treatment عملیات الکتروشیمایی
actions عملیات جنگی
action عملیات جنگی
f.of operations حوزه عملیات
flight operations عملیات پرواز
formal operations عملیات صوری
night operations عملیات شبانه
limiting operation عملیات محدودکننده
nature of the operation ماهیت عملیات
manual operation عملیات دستی
infiltration عملیات نفوذی
immediate action عملیات فوری
logical operations عملیات منطقی
heat treatment عملیات حرارتی
business type operation عملیات کامپیوتری
global operation عملیات سراسری
delays عملیات تاخیری
delaying عملیات تاخیری
harassing actions عملیات ایذایی
operation center مرکز عملیات
operating program برنامه عملیات
phasing مراحل عملیات
hot dogging عملیات نمایشی
delay عملیات تاخیری
dry run عملیات جنگی
area of operation منطقه عملیات
chemical operations عملیات شیمیایی
hostility عملیات خصمانه
hostilities عملیات خصمانه
combat information center اطاق عملیات
computer operation عملیات کامپیوتر
radius شعاع عملیات
concept of operations تدبیر عملیات
subversives عملیات براندازی
subversive عملیات براندازی
flow charts شمای عملیات
centre of activities مرکز عملیات
business type operation عملیات تجارتی
arithmetic operation عملیات حسابی
amphibious operation عملیات اب خاکی
airmobile operations عملیات هوارو
air operations عملیات هوایی
assistant chief of staff, g (operations معاونت عملیات
autonomous operation عملیات مستقل
autonomous operation عملیات ازاد
base of operations پایگاه عملیات
base operation عملیات پایگاهی
action deferred تامل در عملیات
block operation عملیات بلوک
building operations عملیات ساختمانی
flow chart شمای عملیات
counter-espionage عملیات ضدجاسوسی
counter espionage عملیات ضدجاسوسی
earthworks عملیات خاکی
counter battery عملیات ضد اتشبار
counter military ضد عملیات نظامی
countermine عملیات ضد مین
covert operations عملیات مخفی
terrain زمین عملیات
covert operations عملیات پنهانی
delay action عملیات تاخیری
delaying action عملیات تاخیری
denial operations عملیات ممانعتی
deputy for operations معاونت عملیات
destructive operation عملیات مخرب
conversational operation عملیات محاورهای
phase مرحله عملیات
concrete operations عملیات عینی
offensives عملیات افندی
offensive عملیات افندی
closing خاتمه عملیات
sabotaging عملیات تخریبی
sabotages عملیات تخریبی
sabotaged عملیات تخریبی
sabotage عملیات تخریبی
continuity of operations مداومت عملیات
continuity of operations تسلسل عملیات
phases مرحله عملیات
phased مرحله عملیات
divert action عملیات مخالف
rehearsal تکرار عملیات
operations personal پرسنل عملیات
theater of operations صحنه عملیات
operationally ready حاضر به عملیات
spial عملیات جاسوسی
scope منظور از عملیات
scope هدف عملیات
airborne battlefield عملیات هوابرد
pseudooperation شبه عملیات
synchronous operation عملیات همزمان
process chart نقشه عملیات
surface treatment عملیات سطحی
operations research تحقیق در عملیات
Counter – espionage operations k. عملیات ضد جاسوسی
thermal treatment عملیات گرمایی
rehearsals تکرار عملیات
war room اتاق عملیات
parallel operation عملیات موازی
terminal operations عملیات بارانداز
serial operation عملیات سری
over the beach operations عملیات ساحلی
plan of action طرح عملیات
finishing عملیات تکمیل
preliminary treatment عملیات مقدماتی
scene of action صحنه عملیات
operations room اتاق عملیات
campaign عملیات جنگی
initiative ابتکار عملیات
Construction works . عملیات ساختمانی
regions ناحیه عملیات
initiatives ابتکار عملیات
campaigning عملیات جنگی
region ناحیه عملیات
string operation عملیات رشتهای
campaigned عملیات جنگی
terminal operations عملیات اسکلهای
campaigns عملیات جنگی
Military operations. عملیات نظامی
rescue operation عملیات نجات
psychological operations عملیات روانی
chief of naval operations فرمانده عملیات دریایی
ceased قطع کردن عملیات
ceases قطع کردن عملیات
heat treating equipment تاسیسات عملیات حرارتی
espial officer افسر عملیات جاسوسی
data transfer operations عملیات انتقال داده
exercise code word رمز عملیات مانور
d day روز شروع عملیات
black market operations عملیات بازار سیاه
ceasing قطع کردن عملیات
guide کشتی فرماندهی عملیات
road reconnaissance عملیات شناسایی جاده ها
reconnoitre عملیات اکتشافی کردن
reconnoitred عملیات اکتشافی کردن
reconnoitering عملیات اکتشافی کردن
reconnoitered عملیات اکتشافی کردن
early resupply تجدیداماد در حین عملیات
reconnoitres عملیات اکتشافی کردن
reconnoitring عملیات اکتشافی کردن
direction center مرکز هدایت عملیات
electroplating shop کارگاه عملیات گالوانیزهای
retrograde movement عملیات عقب روی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com