Total search result: 202 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
data element |
عناصر اطلاعات |
intelligence data |
عناصر اطلاعات |
|
|
Other Matches |
|
display board |
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر |
combatants |
یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ |
combatant |
یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ |
window |
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری |
associative storage |
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود |
continuously set vector |
عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی |
echo check |
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین |
dow jones information service |
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است |
attributing |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
attributes |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
attribute |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
derived information |
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار |
radar correlation |
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر |
aperture card |
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد |
trapdoors |
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است |
trapdoor |
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است |
automatic data processing |
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری |
distance vector protocols |
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود |
read time |
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری |
regrade |
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت |
connection |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
connexions |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
ingredient |
عناصر |
ingredients |
عناصر |
civilian internee information bureau |
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان |
defense system aquisition |
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع |
data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
known data |
عناصر تیرمعلوم |
target indications |
عناصر هدف |
cantilever elements |
عناصر کنسولی |
conversion of data |
تبدیل عناصر |
transmutation |
تبدیل عناصر |
component operation |
عناصر عملیاتی |
representative elements |
عناصر نماینده |
combat , elements |
عناصر رزمی |
essential elements |
عناصر ضروری |
job elements |
عناصر شغلی |
known data |
عناصر معلوم |
trace elements |
عناصر کمیاب |
clemency |
اعتدال عناصر |
meteorological data |
عناصر هواسنجی |
gft setting |
عناصر خط کش تیر |
minor elements |
عناصر فرعی |
minor elements |
عناصر جزئی |
firing data |
عناصر تیر |
orbital element |
عناصر مداری |
column head |
عناصر سرستون |
helps |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
helped |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
help |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
elemental |
مربوط به عناصر ابتدائی |
treadway |
پل برای عناصر پیاده |
data |
سوابق عناصر داده ها |
transition series |
گروه عناصر واسطه |
constituent elements of crime |
عناصر متشکله جرم |
force augmentation |
عناصر تقویتی یکان |
inner transition elements |
عناصر واسطه داخلی |
head |
عناصر اولیه ستون |
essential elements of information |
عناصر اصلی اخبار |
interrupted |
[عناصر معماری منقطع] |
basic data |
عناصر تیر اولیه |
firing data |
عناصر مربوط به تیراندازی |
combat , elements |
عناصر درگیر در رزم |
antisurface |
ضد عناصر سطحی شناوردشمن |
periocic table |
جدول تناوبی عناصر |
chart data |
عناصر تیر نقشهای |
negative acknowledgement |
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد |
quantification |
معرفی عناصر یک جسم تعریف |
chaines |
[عناصر بنایی شبیه پایه] |
coriolis force |
اثرچرخش زمینی عناصر متحرک |
replot data |
عناصر دوباره بردن هدفها |
computing sight |
وسیله محاسبه عناصر تیر |
computing gunsight |
دوربین محاسب عناصر تیر |
record firing |
عناصر تیر را ثبت کنید |
direct plotting |
تعیین عناصر تیر به طورمستقیم |
windowing |
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره |
gun pointing data |
عناصر مربوط به روانه کردن توپ |
topology |
روش اتصال عناصر مختلف شبکه |
task element |
یکی از عناصر ناوگان ماموراجرای یک ماموریت |
purges |
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه |
filters |
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال |
filter |
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال |
purged |
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه |
aided matching |
سیستم انتقال عناصر تیر به کامپیوتر |
aided matching |
سیستم تبدیل عناصر تیر توپ |
integration |
یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع |
purge |
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه |
searchingly |
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری |
searches |
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری |
searched |
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری |
combinational |
آنچه شماره عناصر جدا را ترکیب میکند |
search |
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری |
bandwidth |
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است |
two-dimensional |
آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند |
circuit |
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند |
circuits |
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند |
articulation |
[ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان] |
centerpiece |
[عناصر تزئینی اصلی درگاه های پیچ و تاب دار] |
neglect |
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید |
cartesian structure |
ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند |
neglected |
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید |
neglecting |
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید |
chart |
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم |
neglects |
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید |
circular |
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند |
charted |
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم |
array |
تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند |
charts |
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم |
charting |
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم |
electrothermal printer |
چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی |
clustering |
مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند |
half thickness |
ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده |
circulars |
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند |
arrays |
تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند |
dichogamic |
دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند |
direct coupled transistor logic |
سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند |
direct plotting |
تعیین عناصر تیربدون استفاده از طرح تیر یاوسایل هدایت اتش |
guerillas |
جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن |
guerrillas |
جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن |
guerrilla |
جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن |
pert chart |
نمودار وابستگیهای داخلی عناصر کاری که نسبت به زمان سنجیده می شوند |
dichogamous |
دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند |
IrDA |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
infra red link |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
selective clock stetching |
تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم |
circuit |
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند |
unit matrix |
ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند |
circuits |
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند |
director |
نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد |
directors |
نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد |
intelligence process |
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات |
arrays |
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه |
array |
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه |
decomposing |
تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب |
repeat |
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو |
universal |
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد |
repeats |
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو |
electrothermal printer |
چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود |
elements of weather |
عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی |
thermal |
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند |
basic data |
دادههای اولیه عناصر اولیه |
leukon |
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون |
intelligence |
اطلاعات |
[pieces of] information |
اطلاعات |
counterintelligence |
ضد اطلاعات |
data |
اطلاعات |
witting |
اطلاعات |
information |
اطلاعات |
information center |
مرکز اطلاعات |
assistant chief of staff,g (intelligenc |
معاونت اطلاعات |
information explosion |
انفجار اطلاعات |
information retrieval |
بازیابی اطلاعات |
information transmission |
انتقال اطلاعات |
information unit |
واحد اطلاعات |
information revolution |
تحول اطلاعات |
information science |
علم اطلاعات |
information service |
خدمات اطلاعات |
information theory |
نظریه اطلاعات |
information processing |
پردازش اطلاعات |
information system |
سیستم اطلاعات |
information source |
منبع اطلاعات |
information bureau |
دفتر اطلاعات |
genetic information |
اطلاعات وراثتی |
data processing |
تهیه اطلاعات |
data communication |
انتقال اطلاعات |
secrets |
اطلاعات سری |
departmental intelligence |
اطلاعات اداری |
secret |
اطلاعات سری |
defense information |
اطلاعات نظامی |
critical intelligence |
اطلاعات مهم |
critical intelligence |
اطلاعات حیاتی |
data base |
مبنای اطلاعات |
communication |
عبور اطلاعات |
data item |
جزئیات اطلاعات |
data input |
اطلاعات ورودی |
data processing |
پرورش اطلاعات |
data processing |
امایش اطلاعات |
combatintelligence |
اطلاعات رزمی |
data bank |
بانک اطلاعات |
data banks |
بانک اطلاعات |
flow of information |
گردش اطلاعات |
financial data |
اطلاعات مالی |
filter center |
مرکزتوزیع اطلاعات |
essential elements of information |
عناصراصلی اطلاعات |
information |
مفروضات اطلاعات |
basic data |
اطلاعات اولیه |
defense information |
اطلاعات دفاعی |
budget data |
اطلاعات بودجه |
dissemination |
پخش اطلاعات |
combat intelligence |
اطلاعات رزمی |
data element |
جزئیات اطلاعات |
public information |
اطلاعات عمومی |
records available |
اطلاعات موجود |
spial |
کسب اطلاعات |
spial officer |
افسرتجسس و اطلاعات |
stationary information |
اطلاعات لایتغیر |
information technology |
تکنولوژی اطلاعات |
pemican |
اطلاعات خلاصه |
pemmican |
اطلاعات خلاصه |
perfect information |
اطلاعات کامل |