English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (3 milliseconds)
English Persian
substitvtionary عوضی جای چیزدیگرگذاشته شده
Other Matches
to run riot رد عوضی
substitutional عوضی
mishear عوضی شنیدن
misdeal برگ عوضی
mistook عوضی گرفتن
elf child بچه عوضی
misnomers نام عوضی
misnomer نام عوضی
mishears عوضی شنیدن
mishearing عوضی شنیدن
misheard عوضی شنیدن
misplace درجای عوضی گذاشتن
lain اختفاء در لباس عوضی
incog پوشیده بانام عوضی
misplacement وضع چیزی در جای عوضی
parostosis پیدایش استحوان در جای عوضی
wrongshipped محمولهای که عوضی ارسال شده
You gave me the wrong key . کلیدی که به من دادی عوضی بود
personate در لباس عوضی رل نمایش را بازی کردن
She mistook me for somebody else . مرا با یکی دیگر عوضی گرفت
belying خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belies خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belied خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belie خیانت کردن به عوضی نشان دادن
I often confuse the twin brothers . من این دوقلوها رااغلب باهم عوضی می گیرم
paranomia اشفتگی دماغی که نشانه ان عوضی نامیدن چیزها است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com