English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
western roll غلطیدن افقی از روی میله
Other Matches
rollover غلطیدن روی یا غلطیدن به پهلو
horizontal crossbar میله افقی
bar میله افقی در پرش
bars میله افقی در پرش
bowled باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
spreader میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
title میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
rolls غلطیدن
rolled غلطیدن
roll غلطیدن
rolls غلطیدن ناو
rolled غلطیدن ناو
roll غلطیدن ناو
planes افقی سطح افق افقی کردن
levels تراز سطح افقی افقی کردن
levelled تراز سطح افقی افقی کردن
planed افقی سطح افق افقی کردن
plane افقی سطح افق افقی کردن
leveled تراز سطح افقی افقی کردن
level تراز سطح افقی افقی کردن
planing افقی سطح افق افقی کردن
backspin چرخش و غلطیدن گوی بعقب
sliding wedge گاوه افقی یاکولاس افقی
tenpin میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feints حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted حرکت از میله بالا به میله پایین
feint حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting حرکت از میله بالا به میله پایین
hug the rail غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
shafts میله ستون میله چاه
shaft میله ستون میله چاه
standards دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
horizontal افقی
laterad افقی
lateral افقی
abscissa بعد افقی
putlog or lock تیر افقی
abscissa محور افقی
crosscut saw اره افقی بر
horizontal combination ترکیب افقی
cross level افقی کردن
cross hatch هاشور افقی
cross head تیر افقی
horizontal hook قلاب افقی
cross beam تیر افقی
tier ردیف افقی
rhumb دایره افقی
tiers ردیف افقی
horizontal boring سوراخکاری افقی
horizontal candlepower شمع افقی
horizontally بطور افقی
horizontal سطح افقی
brise-soleil کرکره افقی
horizontal disparity ناهمخوانی افقی
brise-soleil پرده افقی
horizontal scrolling حرکت افقی
horizontal section برش افقی
jack arch طاق افقی
horizontal taping مساحی افقی
horizontal wedge کولاس افقی
horizontal wedge گاوه افقی
landscape orientation تمایل افقی
trunnion مفصل افقی
plain coordinates مختصات افقی
transom الت افقی
straightest افقی بطورسرراست
straighter افقی بطورسرراست
ordinate حور افقی
straight افقی بطورسرراست
transom وادار افقی
horizontal pump پمپ افقی
horizontal polarization قطبش افقی
horizontal integration ادغام افقی
horizontal integration انضمام افقی
cross-beam تیر افقی
trunnion پاشنه افقی
horizontal cornice رخ بام افقی
horizontal loading کولاس افقی
horizontal mobility تحرک افقی
horizontal plane صفحه افقی
transverse plane صفحه افقی
yardarm بازوی افقی
horizontal growth رشد افقی
horizontal integration تمرکز افقی
x plates صفحات انحراف افقی
roof tree کش دیرک افقی چادر
transverse abduction دور کردن افقی
transverse adduction نزدیک کردن افقی
transom الت افقی کمرکش
advection جابجایی افقی هوا
lateral واقع درخط افقی
grand piano پیانوی بزرگ و افقی
x axis بردار افقی گراف
crossbars تیرک افقی دروازه
surges حرکات افقی اب دریا
surge حرکات افقی اب دریا
X coordinate مختصات بردار افقی
surged حرکات افقی اب دریا
elevators مکان افقی متحرک
grand pianos پیانوی بزرگ و افقی
elevator مکان افقی متحرک
crossbar تیرک افقی دروازه
ridge pole کش دیرک افقی چادر
cross grinder شاه تیر افقی
vertical loom دار افقی [قالی]
lateralrelationship نسبت در خط افقی از پهلو
laterad واقع درخط افقی
spar ستون افقی [کشتی]
horizontal labor mobility تحرک افقی کارگر
horizontal synchronizing همزمان ساز افقی
horizontal stabilizer مکان افقی ثابت
horizontal loading بارگیری افقی کشتیها
horizontal phase control تنظیم فاز افقی
horizontal shearing stress تنش برش افقی
horizontal social mobility تحرک افقی اجتماعی
horizon system of coordinates دستگاه مختصات افقی
horizontal arch element حلقه افقی قوس
boom ستون افقی [کشتی]
mean horizontal candlepower شمع افقی متوسط
horizontal loom دار افقی [قالی]
cross level حباب تراز افقی
common roof تیرچه افقی خرپا
dragon-tie تیر افقی گوشه ها
breastsummer تیر افقی سردر
horizontal event numbering شماره گذاری افقی وقایع
horizontal loading پر کردن مهمات به طور افقی
adjustment for horizontal-circle image تنظیم افقی مرکز تصویر
booming تیر افقی وصل به بادبان
x axis محور افقی مختصات یا محورطولها
yards بازوی افقی دکل ناو
yard بازوی افقی دکل ناو
ledgers تیر افقی جلو چوبست
ledger تیر افقی جلو چوبست
transit compass الت سنجش گوشههای افقی
booms تیر افقی وصل به بادبان
boomed تیر افقی وصل به بادبان
boom تیر افقی وصل به بادبان
wale تیر افقی انتخاب کردن
scan یکی ازخط وط افقی فسفری
scanned یکی ازخط وط افقی فسفری
windowsill قسمت افقی لبه پنجره
scans یکی ازخط وط افقی فسفری
chitary jireugi ضربه مشت موازی یا افقی
crosspiece قسمت افقی وعرضی هر چیزی
axis برای مختصات افقی در گراف
bar چوب افقی بالای مانع
bars چوب افقی بالای مانع
racing dive شیرجه افقی دراغاز مسابقه
crossbars چوب افقی بالای مانع
crossbar چوب افقی بالای مانع
foward speed همنه سرعت در صفحه افقی
x axis محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
warp beam چوب افقی بالای دار [قالی]
horizontal tab حرکت مکان نما به صورت افقی
validity بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
twists دوران حول محور افقی پیچش
trabeation ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
sliding wedge تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
trabeated ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
x amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
mid span مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
breast چوب افقی پایین دار [قالی]
row مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
twisting دوران حول محور افقی پیچش
twist دوران حول محور افقی پیچش
rowed مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
lateral افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
rows مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
bail چوب کوتاه افقی روی پایه
horizontal drilling and milling machine دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
chimney-mantle [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
advection حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
purlin قسمت افقی روی شاه تیر یاستونها
adjustable stabilizer تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
side cast پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
purline قسمت افقی روی شاه تیر یا ستونها
planche وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
orientation جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
raster scan graphics نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
high tailed aircraft هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
treadmills چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
treadmill چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
outhaul طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
jetstream باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
planimetric نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
blade flapping حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
panning حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
two-dimensional آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
ledger board تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
scanned حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
potter wheel صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
dish rag حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
scans حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
femur [نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
scan حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
topping lift طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
variation زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com