English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
irreticent فاش کننده کتمان نکننده
Other Matches
imperceptive درک نکننده
inerrable معصوم خطا نکننده
mealymouthed کتمان گر
reserve کتمان حقیقت
reserving کتمان حقیقت
understatements کتمان حقیقت
understatement کتمان حقیقت
suppressio veri کتمان حقیقت
reserves کتمان حقیقت
under pledge of secrecy با قول کتمان مطلب
irreticence افهار عدم کتمان
reservation رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservations رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
doers کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
doer کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
solvents اب کننده
solvent اب کننده
attenuant اب کننده
rebutter رد کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
repudiationist رد کننده
refuser رد کننده
refutative رد کننده
refutatory رد کننده
catterer پچ پچ کننده
attacking تک کننده
noncommittal رد کننده
renunciant رد کننده
ear-splitting کر کننده
puffer پف کننده
renunciant کننده
commulator یک سو کننده
trackers پی کننده
fillets پر کننده
prater پچ پچ کننده
prattfall پچ پچ کننده
bender خم کننده
whisperer پچ پچ کننده
bandwidth یچ کننده
tracker پی کننده
benders خم کننده
fillet پر کننده
filleted پر کننده
filleting پر کننده
fluxing oil اب کننده
solver حل کننده
sensor حس کننده
crepitant خش خش کننده
abjurer or abjuror کننده
crusher له کننده
bidder کننده
bidders کننده
filler پر کننده
fizzy کف کننده
mitigative کم کننده
mitigatory کم کننده
deflective کج کننده
fillers پر کننده
mumbler من من کننده
squelcher له کننده
skittish رم کننده
jaberer پچ پچ کننده
syncopator غش کننده
mauler له کننده
swooner غش کننده
hopper لی لی کننده
percutient دق کننده
spurner رد کننده
hoppers لی لی کننده
thinner کم کننده
deletive حک کننده
surfy کف کننده
squasher له کننده
dispatcher اعزام کننده
dilutor رقیق کننده
diriment باطل کننده
evaporator تبخیر کننده
discriminator تفکیک کننده
evacuant تخلیه کننده
dispersive متفرق کننده
eruptive فوران کننده
estimator تخمین کننده
discriminant مشخص کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com