Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
radar alimeter |
فرازیاب رادار |
|
|
Other Matches |
|
chaff |
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار |
skin paint |
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود |
gadget |
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما |
gadgets |
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما |
radar scan |
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار |
railing |
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود |
railings |
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود |
altimeter |
فرازیاب |
altimeters |
فرازیاب |
radio alimeter |
فرازیاب رادیویی |
radar return |
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار |
radar prediction |
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار |
directional radar prediction |
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار |
blips |
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است |
blip |
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است |
trapping |
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار |
radar comouflage |
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار |
crystal ball |
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار |
radar tracking |
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار |
crystal balls |
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار |
guided propagation |
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار |
interlook dormant period |
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار |
clatters |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
clattering |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
clattered |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
clatter |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
radar discrimination |
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار |
radar locating |
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار |
search jammer |
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت |
radar picket |
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار |
radar |
رادار |
doppler radar |
رادار داپلر |
radar beam |
پرتو رادار |
radar beacon |
راهنمای رادار |
search radar |
رادار تجسسی |
sidelooking airborne radar |
رادار جانبی |
radome |
اطاق رادار |
corner reflector |
پریکسوپ رادار |
surveillance radar |
رادار مراقبتی |
counter circuit |
کنتور رادار |
teleran |
رادار تلویزیونی |
doppler radar |
رادار دوپلر |
radome |
برج رادار |
radarman |
متصدی رادار |
radar trapping |
اختلال رادار |
radar operator |
متصدی رادار |
radar network |
شبکه ی رادار |
radar man |
متصدی رادار |
radar location |
موقعیت رادار |
radar installation |
تاسیسات رادار |
radar equipment |
تجهیزات رادار |
radar engineering |
مهندسی رادار |
radar countermeasures |
اقدامات ضد رادار |
radar boresight |
محوریابی رادار |
radar quardship |
نگهبانی رادار |
radar ranging |
میدان رادار |
radar scope |
صفحه رادار |
radar trace |
علامت رادار |
crystal ball |
انتن رادار |
aircraft gun laying |
رادار هواپیما |
crystal balls |
انتن رادار |
radar |
دستگاه رادار |
sensor |
رادار مراقبتی |
acquisition radar |
رادار هدفیاب |
agl |
رادار هواپیما |
aerial radar |
رادار هوایی |
acquisition radar |
رادار هدفیابی |
fire control radar |
رادار کنترل اتش |
radar screen |
صفحه تصویر رادار |
radar beacon |
برج دیدبانی رادار |
active sonar |
رادار دریایی فعال |
radome |
گنبد انتن رادار |
radar scope |
صفحه دید رادار |
echo |
برگشت امواج رادار |
radar boresight |
تطابق خط دید رادار |
radar clutter |
منطقه کور رادار |
echoes |
برگشت امواج رادار |
radar countermeasures |
پیش گیریهای ضد رادار |
radar beacon |
برج مراقبت رادار |
radar measurement |
اندازه گیری رادار |
echoing |
برگشت امواج رادار |
echoed |
برگشت امواج رادار |
acquisition radar |
رادار اکتشاف هدف |
radar scan |
مراقبت بوسیله رادار |
raydit |
رادار اقیانوس نگار |
surveillance radar |
رادار تجسس هدف |
b scope |
صفحه کاتد رادار |
sidelobe |
بیم جانبی رادار |
warning radar |
رادار هشدار دهنده |
seeker |
رادار تجسس هدف |
sector of search |
منطقه تجسس رادار |
sector of search |
منطقه مراقبت رادار |
beam width |
عرض بیم رادار |
sidelooking airborne radar |
رادار با دید جانبی |
airborne sensor |
رادار مراقبتی هوابرد |
sbend distortion |
لرزش تصویر رادار |
screening elevation |
تراز مانع رادار |
clutters |
برفک انداختن صفحه رادار |
radar echo |
علایم روی صفحه رادار |
aspect |
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی |
clutter |
برفک انداختن صفحه رادار |
cluttered |
برفک انداختن صفحه رادار |
radar clutter |
منطقه پوشیده از دید رادار |
unattended ground sensor |
رادار مراقبت زمینی خودکار |
rawinsonde |
دستگاه راوین رادار هواسنجی |
scans |
یک دور گردش انتن رادار |
scanned |
یک دور گردش انتن رادار |
radar imagery |
عکاسی به وسیله امواج رادار |
blip |
تصویری بر روی صفحه رادار |
radar trapping |
اختلال پیدا کردن رادار |
shoran |
شورن رادار اب نگار بردکوتاه |
blips |
تصویری بر روی صفحه رادار |
radar ranging |
تنظیم تیر به وسیله رادار |
clara |
منطقه رادار پاک است |
surface reverbration |
امواج برگشتی سطحی رادار |
radar prediction |
کسب اطلاعات به وسیله رادار |
aspects |
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی |
tactical air navigation |
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی |
scan |
یک دور گردش انتن رادار |
aspect angle |
زاویه انحراف مسیرگلوله از رادار |
beam width |
عرض ستون امواج رادار |
helical scanning |
بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار |
azimuth stabilized ppi |
صفحه رادار با سمت ثابت |
aspect change |
تغییرمنظر هدف از دید رادار |
loran |
رادار مسافت سنج دریایی |
altitude delay |
افت ارتفاع امواج رادار |
people sniffer |
رادار کشف افراد دشمن |
plan position indicator |
صفحه رادار ناو یا هواپیما |
radar altimetry |
ارتفاع سنجی به وسیله رادار |
corner reflector |
پریکسوپ تنظیم هدف رادار |
scurve distortion |
لرزش تصویر رادار در اثرحرکت انتن |
screening elevation |
زاویه تراز مانع ایستگاه رادار |
radar picket cap |
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار |
image degradation |
کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار |
domes |
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی |
radome |
پوشش محافظ روی رادار یاانتن |
radome |
پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما |
fiducial marks |
علایم منطبق شونده در صفحه رادار |
fixed echo |
انعکاس ثابت روی صفحه رادار |
hunting |
نوسان دادن انتن رادار درردیابی |
sea return |
امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار |
carrier wave |
موج حامل امواج رادار یا بی سیم |
aspect angle |
زاویه انحراف گلوله از بیم رادار |
altitude hole |
ناحیه کور در منطقه دید رادار |
railing |
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار |
railings |
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار |
sidelobe |
ستونهای جانبی انرژی انتن رادار |
dome |
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی |
acquire |
کشف و تعیین محل هدف با رادار |
carrier frequency |
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار |
in the dark |
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست |
doppler radar |
رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک |
snow blink |
تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار |
range marker |
شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار |
burn through range |
مسافتی که رادار در ان میتواند هدفها را کشف کند |
snow |
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت |
snowed |
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت |
snowing |
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت |
keying interval |
فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار |
snows |
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت |
ground waves |
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی |
intercepting search |
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری |
inserted grouping |
میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط |
transponder india |
رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی |
electromagnetic profile |
مجموعه اطلاعات مربوط به وسایل الکترومانیتکی والکترونیکی و رادار |
sbend distortion |
لرزش تصویر دراثر حرکت زیگزاکی انتن رادار |
check port/starboard |
جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما |
terrain return |
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار |
radar danning |
ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین |
influence sweep |
پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی |
pipping |
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار |
pipped |
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار |
discrimination |
حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار |
pip |
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار |
pip matching |
روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت |
pips |
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار |
fixer network |
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار |
cardinal points effect |
اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین |
rope chaff |
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود |
people sniffer |
رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها |
intermediate area |
منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر |
asdic |
دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب |
homing |
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان |
hunting |
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار |
homing device |
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها |
beacon double |
اسم رمز برای انتخاب روش تعقیب هدف با استفاده از دونوع موج رادار |
display controlled |
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود |
lobes |
یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده |
lobe |
یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده |
ground return |
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین |
target discrimination |
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف |
consol |
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار |
beamrider |
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود |
homing guidance |
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی |
range resolution |
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی |
spoking |
تولید نور و یا جرقههای نوربه طور گاه به گاه روی صفحه رادار |
radar correlation |
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر |
goldie lock |
فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است |
sector scan |
کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای |
disruptive pattern |
اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار |