Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
stagnation thesis |
فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها |
|
|
Other Matches |
|
life cycle hypothesis |
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است . |
economic nationalism |
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد |
theorized |
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن |
theorize |
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن |
theorizing |
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن |
theorising |
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن |
theorises |
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن |
theorizes |
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن |
theorised |
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن |
economic maturity |
بلوغ اقتصادی |
slump |
رکود اقتصادی |
slumping |
رکود اقتصادی |
slumped |
رکود اقتصادی |
depression |
رکود اقتصادی |
economic recession |
رکود اقتصادی |
downturn |
رکود اقتصادی |
recessions |
رکود اقتصادی |
downturns |
رکود اقتصادی |
recession |
رکود اقتصادی |
slumps |
رکود اقتصادی |
depressions |
رکود اقتصادی |
decline |
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی |
declined |
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی |
declines |
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی |
declining |
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی |
deflationary gap |
لطمه ناشی از رکود اقتصادی |
stagnation thesis |
ایجاد رکود اقتصادی اجتناب ناپذیر خواهد بود |
permanent income hypothesis |
این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی |
marxist economics |
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد |
e c e |
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است |
slumped |
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی |
slumping |
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی |
slumps |
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی |
slump |
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی |
natural rate hypothesis |
فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری |
strategies |
خط مشی نظامی و سیاسی و اقتصادی واجتماعی یا ملی کشور |
strategy |
خط مشی نظامی و سیاسی و اقتصادی واجتماعی یا ملی کشور |
Utopias |
دولت یا کشور کامل و ایده الی |
Utopia |
دولت یا کشور کامل و ایده الی |
inflationary gap |
وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده |
slutsky theorem |
براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است |
inflationary recession |
رکود همراه باتورم تورم رکود |
text |
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد |
texts |
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد |
feasability study |
مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری |
mercantilists |
مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد |
reciprocal agreement |
قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند |
reaganomics |
اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود |
substantialize |
اساس دادن یا اساس پیدا کردن |
base course |
لایه اساس قشر اساس |
republics |
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد |
republic |
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد |
quick format |
که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد |
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] |
حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است] |
economic aggregates |
مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی |
economic liberalism |
مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی |
reject a hypothesis |
فرضیهای را رد کردن |
stagflation |
تورم + رکود تورم همراه با رکود |
Burundi |
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر |
secession |
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه |
extraditing |
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن |
extradites |
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن |
extradited |
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن |
extradite |
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن |
economic imperialism |
جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی |
dynamic condition |
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت |
provincialism |
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور |
edlin |
در DOS-MS امکان سیستمی که به کاربر امکان می ددهد تغییرات را خط به خط در هر لحظه بر فایل اعمال کند |
scheduler |
امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد. |
empircism |
روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد |
business cycle |
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی |
quarterly journal of economics |
مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود |
pantheism |
فرضیهای که خدا را مرکب ازکلیه نیروها و پدیدههای طبیعی میداند |
plutonism |
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند |
theory of preformation |
فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود |
full mobilization |
تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل |
due to |
بعلت |
by reason of |
بعلت |
on account of |
بعلت |
owing to |
بعلت |
innocent passage |
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد |
economic and social council |
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل |
plutonic theory |
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند |
whenas |
بعلت اینکه |
on |
بعلت بطرف |
economic order quantity |
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش |
historcicism |
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود |
solipsism |
فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد |
maturity |
بلوغ |
puberty |
بلوغ |
puberty |
سن بلوغ |
of age <idiom> |
بلوغ |
adult age |
سن بلوغ |
maturation |
بلوغ |
nubility |
بلوغ |
adultness |
بلوغ |
pubescence |
بلوغ |
adolescence |
بلوغ |
age |
سن بلوغ |
pubescence |
سن بلوغ |
growth |
بلوغ |
ages |
سن بلوغ |
growths |
بلوغ |
pubetry |
بلوغ |
guardian by nurture |
قیم بعلت پرورش |
posteriori |
با پی بردن ازمعلول بعلت |
full annealing |
بازپخت کامل تاباندن کامل |
full scale |
باندازه کامل بمقیاس کامل |
completed case |
جعبه کامل خشاب کامل |
letter of recall |
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند |
pubertas praecox |
بلوغ زودرس |
social maturity |
بلوغ اجتماعی |
impuberty |
عدم بلوغ |
pubertal |
وابسته به بلوغ |
minority |
عدم بلوغ |
nonage |
عدم بلوغ |
lack of sufficient age |
عدم بلوغ |
minorities |
عدم بلوغ |
grow up |
به سن بلوغ رسیدن |
puberal |
وابسته به بلوغ |
sexual maturity |
بلوغ جنسی |
mental maturity |
بلوغ ذهنی |
puberty |
بلوغ جنسی |
emotional maturity |
بلوغ هیجانی |
conk out <idiom> |
بعلت خستگی به خواب رفتن |
time honored |
مورد احترام بعلت قدمت |
wage fund theory of wages |
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد |
mixed capitalism |
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد |
prepuberty |
دوره قبل از بلوغ |
drive to maturity |
حرکت بسوی بلوغ |
To attain puberty. |
بسن بلوغ رسیدن |
immaturity |
عدم بلوغ و رشد |
finality |
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت |
seizes |
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد |
seized |
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد |
seize |
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد |
Windows Explorer |
امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد |
Winsock |
امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد |
preadolescence |
دوره قبل از بلوغ انسان |
prebubertal |
وابسته بدوره قبل از بلوغ |
over a |
گذشته ازسن بلوغ یا12سال |
prepuberal |
وابسته بدوره قبل از بلوغ |
vineland social maturity scale |
مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند |
preadolescent |
شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده |
autarky |
خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی |
inactivity |
رکود |
depressions |
رکود |
slump |
رکود |
inertia |
رکود |
depression |
رکود |
recessions |
رکود |
slumped |
رکود |
dormancy |
رکود |
slumping |
رکود |
slumps |
رکود |
stagnation |
رکود |
recession |
رکود |
inaction |
رکود |
stagnancy |
رکود |
deflation |
رکود |
california tests of mental maturity |
ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی |
imfancy |
عدم بلوغ نخستین دوره رشد |
columbia mental maturity scale |
مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی |
gonogenesis |
کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه |
power play |
وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر |
take over |
بدست اوردن توپ از چنگ حریف بعلت خطا |
aphonia |
فقدان صدا یا خفگی ان بعلت فلج تارهای صوتی |
blows |
ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی |
cenogenesis |
تغییراتی که بعلت عادت به محیط وهمزیستی درجنس یانژاد |
blow |
ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی |
hydrogen embrittleness |
فقدان چقرمگی بعلت وجودهیدروژن در داخل جسم میباشد |
aposteriori |
از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی |
market socialism |
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد |
hypothesis |
فرضیه |
Q.E.D |
فرضیه |
postulation |
فرضیه |
accidentalism |
فرضیه |
hypotheses |
فرضیه |
theory |
فرضیه |
theories |
فرضیه |
inflationary recession |
رکود تورمی |
great depression |
رکود بزرگ |
average latency |
رکود متوسط |
academic inhibition |
رکود تحصیلی |
secular stagnation |
رکود مزمن |
shake-outs |
لرزاندن رکود |
shake-out |
لرزاندن رکود |
shake out |
لرزاندن رکود |
stagflation |
رکود تورمی |
latency time |
مدت رکود |
latency |
رکود نهفتگی |
stagnation thesis |
نظریه رکود |
stagflation |
تورم رکود |
sluggish year |
سال رکود |
season cracking |
ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود |
attaint |
محکومیت قاضی یا عضوهیئت منصفه بعلت دادن رای غلط |
nominative appositive |
اسمی که بعلت بدل شدن حالت فاعلیت پیدا کند |
frozen assets |
دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد |
man down |
بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر |
avianize |
ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه |