Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
chalk commander
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
Other Matches
chalk number
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk troops
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
commodores
فرمانده یکان هوایی
commodore
فرمانده یکان هوایی
commodore
فرمانده پایگاه هوایی
commodores
فرمانده پایگاه هوایی
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
chalking
سریال حرکت سریال بار
chalk
سریال حرکت سریال بار
chalked
سریال حرکت سریال بار
chalks
سریال حرکت سریال بار
tactical air commander
فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
area air defense commander
فرمانده منطقه پدافند هوایی
sector commander
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
port
مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
interfaces
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
skippering
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippered
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippers
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skipper
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
chalks
شماره سریال حرکت
chalked
شماره سریال حرکت
chalking
شماره سریال حرکت
chalk
شماره سریال حرکت
section chief
فرمانده رسد فرمانده قبضه
army commander
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
commander
فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commanders
فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
blue commander
فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
convoy commodore
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
antiair warfare
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
line chief
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air movement column
ستون حرکت هوایی
launch time
زمان حرکت هوایی
fly through
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
serial
سریال
serials
سریال
air pilots
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
situation comedy
کمدی سریال
serials
ارسال سریال
serial number
شماره سریال
serial numbers
شماره سریال
serial
ارسال سریال
situation comedies
کمدی سریال
fiscal station
تاسیسات سریال
serialist
داستان نویس سریال
liner
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liners
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
carrier air group
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch
قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
airs
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
ماتریل هوایی وسایل هوایی
air
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
serial
سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serials
سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
wingman
خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
serials
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
serial
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
musical instrument digital interface
واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
commander in chief
فرمانده کل
commander of d.
فرمانده
commander in chief
فرمانده کل
oldman
فرمانده کل
commanders
فرمانده
commandant
فرمانده
generalissimo
فرمانده کل
commander-in-chief
فرمانده کل
commandants
فرمانده
generalissimos
فرمانده کل
imperator
فرمانده
chiefs
فرمانده
commanders-in-chief
فرمانده کل
chief
فرمانده
commander
فرمانده
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
officer in tactical command
فرمانده تاکتیکی
leaders
راهنما فرمانده
hetman
فرمانده لهستانی
prefect
رئیس فرمانده
brigadier
فرمانده تیپ
brigadiers
فرمانده تیپ
prefects
رئیس فرمانده
divisional officer
فرمانده یگان
army commander
فرمانده ارتش
division commander
فرمانده لشگر
admiral
امیرالبحر فرمانده
corps commander
فرمانده سپاه
battery commander
فرمانده اتشبار
commanding officers
افسر فرمانده
chevroner
فرمانده گروه
chief of boat
فرمانده قایق
commandant
افسر فرمانده
platoon leader
فرمانده دسته
fleet commander
فرمانده ناوگان
flight leader
فرمانده پرواز
exercise commander
فرمانده مانور
regiment commander
فرمانده هنگ
admirals
امیرالبحر فرمانده
commanding officer
افسر فرمانده
commandants
افسر فرمانده
sector commander
فرمانده ناحیه
battalion commander
فرمانده گردان
company commander
فرمانده گروهان
captain
فرمانده ناو
leader
راهنما فرمانده
drum major
فرمانده طبالان
captained
فرمانده ناو
captains
فرمانده هواپیما
captains
فرمانده ناو
captained
فرمانده هواپیما
skippering
فرمانده ناو
captaining
فرمانده ناو
skippers
فرمانده ناو
governors
حکمران فرمانده
territorial commander
فرمانده سرزمینی
governor
حکمران فرمانده
skippered
فرمانده ناو
brigade commander
فرمانده تیپ
captaining
فرمانده هواپیما
skipper
فرمانده ناو
leaders
فرمانده دسته
commander's concept
تدبیر فرمانده
pendragon
فرمانده کل قوا
captain
فرمانده هواپیما
drum majors
فرمانده طبالان
leader
فرمانده دسته
penteconter
فرمانده پنجاه تن
packet
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packets
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
modem
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
null
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
photogrammetry
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
personal staff
ستاد خصوصی فرمانده
phylarch
فرمانده سواره نظام
official visit
بازدید رسمی فرمانده
privateer
فرمانده کشتی بازرسی
commodores
افسر فرمانده دریایی
commander in chief
فرمانده کل قوا سر فرماندهی
chief of naval operations
فرمانده عملیات دریایی
warlord
فرمانده ارتشی فرمانروا
alternate command authority
افسر جانشین فرمانده
commander's concept
تدبیر عملیاتی فرمانده
commission pennant
پرچم فرمانده ناو
flag captain
فرمانده ناو سرفرماندهی
executive order
فرمانده دوم ناو
sea captain
فرمانده نیروی دریایی
commodore
افسر فرمانده دریایی
section leader
فرمانده رسد یا جوخه
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
airlift capacity
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
aux
مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
byte
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
bytes
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
division officer
فرمانده قسمت افسر رسته
drillmaster
فرمانده تمرین نظامی سردسته
slip
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com