English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
English Persian
corps commander فرمانده سپاه
Other Matches
skippering فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skipper فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippers فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippered فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
section chief فرمانده رسد فرمانده قبضه
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
commander فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commanders فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
blue commander فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
legions سپاه
army corpa سپاه
Corp سپاه
legion سپاه
host troop سپاه
corps سپاه
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
chalk commander فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
corps troops یکانهای سپاه
rears عقبه سپاه
rearing عقبه سپاه
hosting سپاه میزبان
reared عقبه سپاه
rear عقبه سپاه
legion سپاه رومی
rearguard عقبهی سپاه
legions سپاه رومی
corps artillery توپخانه سپاه
o o line خط دیدبانی سپاه
Peace Corps سپاه صلح
volunteer corps سپاه داوطلب
armies سپاه گروه
volunteers سپاه داوطلب
host سپاه میزبان
hosted سپاه میزبان
hosts سپاه میزبان
army سپاه گروه
corps artillery توپخانه همراه سپاه
reserve army of unemployed سپاه ذخیره بیکاران
rear barrier حد عقب سپاه یا لشگر
deaputy chief of staff رئیس رکن از رده سپاه به بالا
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
oldman فرمانده کل
commanders فرمانده
chief فرمانده
imperator فرمانده
commander of d. فرمانده
commander in chief فرمانده کل
commander in chief فرمانده کل
commanders-in-chief فرمانده کل
chiefs فرمانده
commander فرمانده
generalissimos فرمانده کل
generalissimo فرمانده کل
commander-in-chief فرمانده کل
commandants فرمانده
commandant فرمانده
pendragon فرمانده کل قوا
skipper فرمانده ناو
officer in tactical command فرمانده تاکتیکی
skippered فرمانده ناو
skippering فرمانده ناو
skippers فرمانده ناو
hetman فرمانده لهستانی
flight leader فرمانده پرواز
fleet commander فرمانده ناوگان
exercise commander فرمانده مانور
divisional officer فرمانده یگان
division commander فرمانده لشگر
captain فرمانده ناو
captain فرمانده هواپیما
penteconter فرمانده پنجاه تن
brigadier فرمانده تیپ
commandants افسر فرمانده
platoon leader فرمانده دسته
commandant افسر فرمانده
admiral امیرالبحر فرمانده
prefects رئیس فرمانده
admirals امیرالبحر فرمانده
territorial commander فرمانده سرزمینی
drum major فرمانده طبالان
sector commander فرمانده ناحیه
drum majors فرمانده طبالان
prefect رئیس فرمانده
regiment commander فرمانده هنگ
brigadiers فرمانده تیپ
commanding officer افسر فرمانده
captained فرمانده ناو
governor حکمران فرمانده
leaders راهنما فرمانده
leader راهنما فرمانده
leader فرمانده دسته
chief of boat فرمانده قایق
chevroner فرمانده گروه
army commander فرمانده ارتش
leaders فرمانده دسته
battery commander فرمانده اتشبار
brigade commander فرمانده تیپ
battalion commander فرمانده گردان
captains فرمانده ناو
captaining فرمانده هواپیما
commander's concept تدبیر فرمانده
company commander فرمانده گروهان
captains فرمانده هواپیما
commanding officers افسر فرمانده
captaining فرمانده ناو
governors حکمران فرمانده
captained فرمانده هواپیما
commodores فرمانده پایگاه هوایی
alternate command authority افسر جانشین فرمانده
commodores فرمانده یکان هوایی
commodore فرمانده پایگاه هوایی
commodore فرمانده یکان هوایی
commodore افسر فرمانده دریایی
warlord فرمانده ارتشی فرمانروا
commodores افسر فرمانده دریایی
official visit بازدید رسمی فرمانده
commander in chief فرمانده کل قوا سر فرماندهی
chief of naval operations فرمانده عملیات دریایی
personal staff ستاد خصوصی فرمانده
phylarch فرمانده سواره نظام
commander's concept تدبیر عملیاتی فرمانده
privateer فرمانده کشتی بازرسی
flag captain فرمانده ناو سرفرماندهی
commission pennant پرچم فرمانده ناو
executive order فرمانده دوم ناو
section leader فرمانده رسد یا جوخه
sea captain فرمانده نیروی دریایی
drillmaster فرمانده تمرین نظامی سردسته
division officer فرمانده قسمت افسر رسته
tactical air commander فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
sector commander فرمانده ناحیه پدافند هوایی
area air defense commander فرمانده منطقه پدافند هوایی
constable of france فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
commander's guidance دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
leader هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
leaders هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
budget item اقلامی که به دستور فرمانده قیمت ان ازبودجه یکان کسر میشود
warlock جادوگر مرد که فرمانده زنان جادوگر است
visit of courtesy بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
support command فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
planning guidance راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com