Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 204 (3 milliseconds)
English	Persian
class b amplifier	فزون ساز درجه ب
Search result with all words
class a amplifier	فزون ساز درجه ا
class ab amplifier	فزون ساز درجه ا ب
class c amplifier	فزون ساز درجه سی
Other Matches
over graze	فزون چر
trans-	فزون
beam attack	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
overgrown	فزون رسته
amplifier	فزون ساز
amplifiers	فزون ساز
amplification	فزون سازی
polyuria	فزون ادراری
over irrigation	فزون ابیاری
overactive	فزون کار
overreacted	فزون واکنش کردن
overreacting	فزون واکنش کردن
cathode follower	فزون ساز کاتدی
cascode amplifier	فزون ساز کاسکودی
hypersexuality	فزون خواهی جنسی
triode amplifier	فزون ساز سه قطبی
video amplifier	فزون ساز ویدئو
electron multiplier	فزون ساز الکترون
overreact	فزون واکنش کردن
voltage amplification	فزون سازی ولت
overreacts	فزون واکنش کردن
sweep amplifier	فزون ساز روبنده
oversell	فزون فروشی کردن
self consequence	خود فزون شماری
abundancy motive	انگیزه فزون خواهی
amplifier tube	لامپ فزون ساز
overvalues	فزون ارج کردن
overvaluing	فزون ارج کردن
overvalued	فزون ارج کردن
overselling	فزون فروشی کردن
oversells	فزون فروشی کردن
oversold	فزون فروشی کردن
overvalue	فزون ارج کردن
overly	به طور مفرط فزون کارانه
power amplifier stage	مرحله فزون ساز توان
microphone pre amplifier	پیش فزون ساز میکروفون
radio frequency amplifier	فزون ساز بسامد رادیویی
voltage factor	ضریب فزون سازی دو الکترد
chrominance amplifier	فزون ساز رنگ تابی
modulated amplifier	مرحله فزون ساز تحمیلی
public address amplifier	فزون ساز بلندگوی اجتماعات
gas amplification factor	ضریب فزون سازی گاز
elevation indicator	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch	درجه روی بازوی درجه داران
sighting bar	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation	درجه ارتفاع درجه بلندی
third class	درجه سوم بلیط درجه 3
third-class	درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
brevet	درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
flood discharge	بده فزون ابی بده سیل
division police petty officer	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms	درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
length	درجه
ranked	درجه
elevation	درجه
elevations	درجه
classy	درجه یک
third rate	درجه سه
grades	درجه
top-notch	درجه یک
ranks	درجه
slap-up	درجه یک
proportion	درجه
lengths	درجه
aquastat	درجه
proportions	درجه
second class	درجه 2
third-rate	درجه سه
echelon	درجه
high-class	درجه یک
topnotch	درجه یک
tophole	درجه یک
top hole	درجه یک
degrees	درجه
degree	درجه
number one	درجه یک
run of the mine	بی درجه
echelons	درجه
gauge	درجه
rank	درجه
gauged	درجه
gauges	درجه
scalage	درجه
grade	درجه
mark	درجه
marks	درجه
equally <adv.>	به یک درجه
top	درجه یک
gage	درجه
rates	درجه
clinical thermometer	درجه
rate	درجه
chinical t.	درجه
gage=gauge	درجه
copacetic	درجه یک
just as well <adv.>	به یک درجه
second rate	درجه دو
second-rate	درجه دو
scale	درجه
first string	درجه یک
kyu	درجه
titles	درجه
title	درجه
gauge glass	درجه اب
pitch	درجه
gauge=gage	درجه
nobby	درجه یک
pitches	درجه
first class	درجه یک
second class	درجه دو
copesetic	درجه یک
low grade	کم درجه
degree of curve	درجه انحناء
berates	خلع درجه
berated	خلع درجه
rear sight	شکاف درجه
reversible elbow	زانوی 09 درجه
berating	خلع درجه
degree of freedom	درجه ازادی
ninth	درنهمین درجه
royal honor	درجه سلطنتی
degree of crystalinity	درجه بلورینگی
dan	درجه درکاراته
degree of advancement	درجه پیشرفت
berate	خلع درجه
degree of dissociation	درجه تفکیک
degree of centralization	درجه تمرکز
whither	بکدام درجه
degree of compaction	درجه تراکم
salinity	درجه شوری
ninths	درنهمین درجه
second degree of readiness	امادگی درجه دو
inferiors	درجه دوم
inferior	درجه دوم
stages	درجه مرحله
stage	درجه مرحله
eldership	ارشدیت درجه
electrical degree	درجه الکتریکی
elevating arc	قطاع درجه
elevation circle	قطاع درجه
first rate	درجه اول
elevation scale	مقیاس درجه
elevation scale	طبلک درجه
elevation stop	حد نهایی درجه
first class brick	اجر درجه یک
first class	درجه اول
secondary amine	امین 2 درجه
first rate	نخستین درجه
efficacity	درجه تاثیر
third rate	درجه سوم
second class	درجه دوم
degree of polymerization	درجه بسپارش
baccslavreate	درجه شوالیه
third-rate	درجه سوم
degree of precision	درجه دقت
degree of relationship	درجه خویشاوندی
second class	دومین درجه
degree of saturation	درجه اشباع
degree opulence	درجه توانگری
gaduate	درجه دار
fuel grade	درجه سوخت
dot pitch	درجه نقطه
first water	درجه اول
secondary carbon	کربن 2 درجه
oil guage	درجه روغن
kelvin degree	درجه کلوین
bar sight	شکاف درجه
bar sight	ستون درجه
supremely	با علی درجه
battle sight	درجه جنگی
primary alcohol	الکل 1 درجه
battle sight	شکاف درجه
baume degree	درجه بومه
brick layer	بنای درجه دو
calibration	درجه بندی
primary carbon	کربن 1 درجه
primery amine	امین 1 درجه
baccalaureate	درجه باشلیه
octan rating	درجه اکتان
lieutenancy	درجه ستوانی
quantum	درجه میزان
pinnacles	منتهی درجه
pinnacle	منتهی درجه
puny	درجه پست
minimum elevation	حداقل درجه
adjustability	درجه انطباق
oxidation degree	درجه اکسایش
measuring glass	درجه دار
adjusted elevation	درجه تنظیمی
advancement in rating	ارتقاء درجه
magna cum laude	با درجه عالی
penetration point	درجه نفوذ
permanent rank	درجه دایمی
angle of elevation	زاویه درجه
anti knock property	درجه اکتان
fluidity	درجه سفتی
to the utmost	به منتها درجه
quadratic	درجه دوم
honor	درجه نشان

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com