English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
fungoid قارچ مانند
fungiform قارچ مانند
Search result with all words
mushroom anchor لنگر قارچ مانند
Other Matches
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
mushrooms قارچ
fungi قارچ
mushroomed قارچ
mushroom قارچ
fungus قارچ
fungicide قارچ کس
mushrooming قارچ
fungicid قارچ کش
fuzz ball قارچ
fungicides قارچ کش
fungicide قارچ کش
fungicides قارچ کس
toadstools قارچ سمی
fungivorous قارچ خور
truffle قارچ دنبلان
deadly poisonous mushroom: destroying angel قارچ سمی
fairy ring حلقه قارچ
clouds قارچ اتمی
fungicidal کشنده قارچ
toadstool قارچ سمی
cloud قارچ اتمی
clouding قارچ اتمی
spore تخم قارچ
mycophagy قارچ خواری
mycology قارچ شناسی
truffles قارچ دنبلان
mycetophagous قارچ خوار
mycetozoan قارچ لجنی
fairy ring قارچ حلقوی
fungus قارچ سماروغ
tuber قارچ دنبلان
tubers قارچ دنبلان
mucor قارچ کپک
fungiform بشکل قارچ وسماروغ
truffle قارچ خوراکی دنبلان
truffles قارچ خوراکی دنبلان
penicillium قارچ کپکی سبز
ketchup or catchup سوس قارچ یا سماروغ
mycelium رشته رشدکننده قارچ
mycetozoan وابسته به قارچ لجنی
chanterelle قارچ زرد خوردنی
mushrooms on toast نان تست با قارچ
morel قارچ مورکلای خوراکی
mold قارچ انگلی گیاهان
meadow mushroom قارچ خوراکی معمولی
mycologist ویژه گر قارچ شناسی
marasmus قارچ کوچک سفیدهاگ
champignon نوعی قارچ خوراکی
morelle قارچ مورکلای خوراکی
base surge ابر پایه قارچ اتمی
lower fungus قارچ بدون کلاهک هاگ
cloud top height ارتفاع صعود قارچ اتمی
fungicide ماده دافع یا نابودکننده قارچ
verticillium قارچ ناقص افت گیاهی
cantarellus نوعی قارچ کوهی خوراکی
fungicides ماده دافع یا نابودکننده قارچ
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
hymeneal وابسته به سطح هاگدارومیوه اور قارچ
schizomycete ارگانیسمهای ریز فاقدکلروفیل که جزء قارچ محسوبند
mycelium توده بهم بافته مولد قارچ وباکتری
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
hymeneal سطح هاگدار ومیوه اور قارچ سرود عروسی
teleutospore هاگ کامل وبالغ قارچ در اخر دوره باروری
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
dry rot پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
similiar مانند
without an e. بی مانند
womanlike زن مانند
uniquely بی مانند
unique بی مانند
feathery پر مانند
incomparable بی مانند
plumose پر مانند
inimitable بی مانند
unprecedented بی مانند
unprecedentedly بی مانند
capitate مانند سر
capillaceous مانند نخ
liplike لب مانند
after the example of مانند
vide مانند
fulidal اب مانند
foggy مانند مه
toughest پی مانند
tougher پی مانند
tough پی مانند
foggiest مانند مه
foggier مانند مه
frothy کف مانند
pipelike نی مانند
goatish بز مانند
myrtle formed اس مانند
analogues مانند
analogue مانند
string نخ مانند
lambdoid مانند
unparalleled بی مانند
mammilliform مانند
unequalled بی مانند
inapproachable بی مانند
impish جن مانند
unapproachable بی مانند
plumelike پر مانند
penniform پر مانند
blotchy لک مانند
analogous مانند
gypsiferous گچ مانند
reedier نی مانند
reediest نی مانند
reedy نی مانند
similar مانند
etc و مانند آن
mammilary مانند
castellated دژ مانند
thready نخ مانند
nearer مانند
and so on و مانند ان
analog مانند
arundinaceous نی مانند
argillaceous رس مانند
floriform گل مانند
anthoid گل مانند
etcetera و مانند ان
argillaceous گل مانند
filiform نخ مانند
unequaled بی مانند
aquiform اب مانند
encephaloid مخ مانند
fluty نی مانند
nearest مانند
as مانند
nearing مانند
nears مانند
simulant مانند
near مانند
neared مانند
threadlike نخ مانند
near- مانند
icily یخ مانند
tendinous بی مانند
culicoid پشه مانند
hyaline شیشه مانند
ensample مانند نظیر
inimitably بطوربی مانند
in his own similitude مانند خودش
epidermoid بشره مانند
plantlike گیاه مانند
discoidal قرص مانند
herby مانند بوته
hoggish خوک مانند
haemoid خون مانند
haematoid خون مانند
hamiform قلاب مانند
herblike گیاه مانند
herbescent گیاه مانند
insectile حشره مانند
januslike جانوس مانند
elephantoid پیل مانند
lamblike بره مانند
lamblkin بره مانند
coriaceous چرم مانند
lactescent شیر مانند
coralloid مانند مرجان
lam dacism مانند لام
disklike صفحه مانند
coralline مرجان مانند
lanceolate نیشتر مانند
lateritious اجر مانند
ligniform چوب مانند
columniform ستون مانند
liliaceous یاس مانند
leatheroid چرم مانند
corneous شاخ مانند
coroniform تاج مانند
cucullated مانند خودیاباشلق
fossate گودال مانند
ctenoid شانه مانند
eburnian عاج مانند
drossy تفاله مانند
cryptand حجره مانند
dreamful خواب مانند
crinoid زنبق مانند
cowish گاو مانند
dollish عروسک مانند
ghosty شبح مانند
corvine کلاغ مانند
corpuscular گویچه مانند
ke lighning مانند برق
guttiform قطره مانند
foliate برگ مانند
dermoidal پوست مانند
leaflike برگ مانند
dermoid پوست مانند
parchmenty پوست مانند
dermatoid پوست مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com