English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (7 milliseconds)
English Persian
silver spoon قاشق نقره
Other Matches
silver نقره پوش کردن نقره فام شدن
silvers نقره پوش کردن نقره فام شدن
spoons قاشق
spooned قاشق
spooning قاشق
a spoon یک قاشق
spoon قاشق
spoon ful یک قاشق
dessert spoons قاشق دسرخوری
bowl of a spoon گودی قاشق
dessert spoons قاشق مرباخوری
tablespoon قاشق سوپخوری
tablespoons قاشق سوپخوری
spoonful باندازه یک قاشق
I don't have a spoon. من قاشق ندارم.
spoonfuls باندازه یک قاشق
table spoonful قاشق سوپخوری
pouring cup قاشق ریزش
one spoonful a day روزی یک قاشق
spoon با قاشق برداشتن
spooned با قاشق برداشتن
spoons با قاشق برداشتن
spooning با قاشق برداشتن
split spoon قاشق نمونه برداری
tea spoon قاشق چای خوری
teaspoons قاشق چای خوری
pouring cup قاشق ریخته گری
plate basket سبد قاشق و چنگال
table spoon قاشق سوپ خوری
two table spoonful a day روزی دو قاشق سوپخوری
teaspoon قاشق چای خوری
teaspoonsful بقدر یک قاشق چای خوری
teaspoonful بقدر یک قاشق چای خوری
tablespoonsful بقدر یک قاشق سوپ خوری
tea spoon قاشق چایخوری [غذا و آشپزخانه]
teaspoon قاشق چایخوری [غذا و آشپزخانه]
tablespoonful بقدر یک قاشق سوپ خوری
tablespoonfuls بقدر یک قاشق سوپ خوری
teaspoonfuls بقدر یک قاشق چای خوری
teaspoons قاشق های چایخوری [غذا و آشپزخانه]
tea spoons قاشق های چایخوری [غذا و آشپزخانه]
argent نقره
silvering اب نقره
argentine نقره
silver plate اب نقره
argentum نقره
silver نقره
silvers نقره
silver plate نقره اندود
silver nitrate نیترات نقره
silver foil ورق نقره
silver extraction استخراج نقره
shiner پول زر یا نقره
queen of night سیم نقره
silver bar شمش نقره
silver <adj.> رنگ نقره ای
silver plate فرف نقره
silver medal نشان نقره
silver medal مدال نقره
silver medals مدال نقره
silveriness نقره فامی
silver medals نشان نقره
silverer نقره کار
silver vessels فروف نقره
silver standard استاندارد نقره
silvern نقره فام
conductive silver نقره هادی
silversmiths نقره کار
argentous نقره دار
argentometry نقره سنجی
argentometer نقره سنج
argentiferous نقره دار
argentation نقره کاری
argentation اب نقره دادن
argent پول نقره
silverware فروف نقره
desilverize نقره گرفتن از
silversmiths نقره ساز
electrolytic silver refining الکترولیز نقره
silversmith نقره ساز
ingots silver نقره شمش
impure nitric acid تیزاب نقره
hessite تلورید نقره
silverware نقره الات
silversmith نقره کار
flat silver فروف نقره
silvery نقره فام
vases گلدان نقره وغیره
vase گلدان نقره وغیره
bullion شمش طلا و نقره
silver standard واحد پول نقره
silver fox روباه نقره فام
silverfish انواع ماهیان نقره فام
drachmae پول نقره یونان باستان
drachma پول نقره یونان باستان
krone مسکوک نقره دانمارک و نروژ
bonanzas رگه بزرگ طلا یا نقره
silvern دارای صدای نقره سیمین
platinum blonde دارای موی نقره فام
free silver مقدار نقره ازاد یک مسکوک
drachmas پول نقره یونان باستان
rupee واحد پول نقره هندوستان
bonanza رگه بزرگ طلا یا نقره
lunar caustic نیترات نقره بفرمول 3NO Ag
galvanizes با برق اب طلا یا نقره دادن به
galvanize با برق اب طلا یا نقره دادن به
galvanising با برق اب طلا یا نقره دادن به
galvanises با برق اب طلا یا نقره دادن به
galvanised با برق اب طلا یا نقره دادن به
rupees واحد پول نقره هندوستان
groat سکه نقره چهار پنسی
thaler یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
plating اب نقره یااب طلا روکش کاری
white crappie ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
sodium فلز نرم ومومی شکل نقره فام
trick or treat قاشق زنی وکاسه زنی دم درب خانههای مردم
silver thread نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
gold lace [braids] گلابتون [نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
glid تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com