Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
justiciar
قاضی عالیرتبهء دادگاههای عالی قرون وسطایی انگلیس دادرس عالیرتبه
Other Matches
mediaeval
قرون وسطی قرون وسطایی
medieval
قرون وسطی قرون وسطایی
medievalism
عقاید قرون وسطایی
medievalism
دارای وضعیت قرون وسطایی
backsteingotit
[آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
judging
قاضی دادرس
judge
قاضی دادرس
judged
قاضی دادرس
judges
قاضی دادرس
puisne judge
قاضی پایین رتبه دادرس جز
cross-wing
[بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
High Commissioner
نماینده عالیرتبه عضو عالیرتبه
High Commissioners
نماینده عالیرتبه عضو عالیرتبه
garter
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
legislative council
هیئت عالی مقننه در انگلیس مجلس مقننه
archon
یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
commercial court
دادگاههای صنفی
judicial court
دادگاههای دادگستری
benefit of clergy
مصونیت روحانیون ازمحاکمه شدن در دادگاههای عرفی
arrest of judgment
سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
distinguished
عالیرتبه
advanced level
پایه مهارت عالی در سطح عالی
mandarins
مامورین عالیرتبه
top-level
افراد عالیرتبه
mandarin
مامورین عالیرتبه
High Commissioners
مامور عالیرتبه
High Commissioner
مامور عالیرتبه
official
عالیرتبه رسمی
top-level
توسط افراد عالیرتبه
justiciar
مامور قضایی عالیرتبه
High Commissioner
نماینده عالیرتبه کشوری درکشور دیگر
High Commissioners
نماینده عالیرتبه کشوری درکشور دیگر
judged
دادرس
judging
دادرس
judge
دادرس
magistrate
دادرس
magistrates
دادرس
to crv for mercy
دادرس
justicer
دادرس
judges
دادرس
impeachment of a judge
رد دادرس
on an even keel
<idiom>
به ترتیب عالی یا محیطی عالی
exception of judgl
ردکردن داوریا دادرس
Justice of the Peace
امین صلح دادرس دادگاه بخش
Justices of the Peace
امین صلح دادرس دادگاه بخش
be raise to the bench
بر مسند قضاوت تکیه زدن دادرس شدن
medival ages
قرون وسطی
mediaeval ages
قرون وسطی
after ages
قرون آتیه
d. ages
قرون دور
Middle Ages
قرون وسطی
the dark ages
قرون وسطی
medizeval history
تاریخ قرون وسطی
galligaskins
نوعی جوراب یا پاپوش قرون 61 و 71
mediaevalism
رسم ها وعقیدههای قرون میانه
dromond
کشتی جنگی یا بازرگانی قرون وسطی
galleass
کشتی بادبانی و پارویی بزرگ قرون 71 و 81
longbow
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
longbows
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
galley
کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی
medievalist
متخصص درتاریخ وهنروفرهنگ قرون وسطی
pennon
پرچم مثلثی شکل قرون وسطی
rigaudon
رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigadoon
رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
wimple
روسری زنان قرون وسطی چرخ
schoolastic
پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
scholasticism
شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
schoolman
پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
chien-assis
[پنجره زیر شیروانی مینیاتوری در قرون وسطی]
templar
عضو فرقهای ازصلیبیون نظامی قرون وسطی
minuet
رقص گام اهسته قرون 71 و81 میلادی
balistraria
[قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
ballistraria
[قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
cadi
قاضی
judging
قاضی
judges
قاضی
judge
قاضی
judged
قاضی
bencher
قاضی
recusatio judicis
رد قاضی
magistracy
قاضی
pretorian
قاضی
kadi or kadee
قاضی
pretor
قاضی
canterius
[تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
tower house
قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
goliard
دانجشوی اواره قرون 21 و31 که اشعار هجایی میخوانده
cantherius
[تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
albion
انگلیس
the english
انگلیس ها
Britain
انگلیس
chaplain
قاضی عسگر
Chief Justice
قاضی القضات
personal knowledge of the judge
علم قاضی
arbitrators
قاضی تحکیم
Chief Justice
قاضی اعظم
provost marshal
قاضی نظامی
interrogator
قاضی تحقیق
interrogators
قاضی تحقیق
arbiters
قاضی داور
the chief justice
قاضی القضات
Justice of the Peace
قاضی صلحیه
Justices of the Peace
قاضی صلحیه
stylist
قاضی سلیقه
stylists
قاضی سلیقه
Chief Justices
قاضی اعظم
Chief Justices
قاضی القضات
holy joe
قاضی عسکر
judicial interrogator
قاضی تحقیق
examing magistrate
قاضی تحقیق
examinating magistrate
قاضی تحقیق
arbiter
قاضی داور
before the jvdges
در حضور قاضی
padres
قاضی عسکر
judge advocate
قاضی عسکر
padre
قاضی عسکر
chaplains
قاضی عسگر
arbitrator
قاضی تحکیم
troubadours
شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
troubadour
شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
englishism
انگلیس مابی
Whitehall
دولت انگلیس
Downing Street
دولت انگلیس
Britons
خاک انگلیس
the british legation
سفارت انگلیس
Great Britain
کشور انگلیس
englander
اهل انگلیس
Britisher
تبعه انگلیس
Briton
خاک انگلیس
British
اهل انگلیس
Britishers
تبعه انگلیس
british possessions
متصرفات انگلیس
to be broken on the wheel
روی چرخ گاری مردن
[نوعی مجازات اعدام در قرون وسطی]
Soc
اصل استقلال قاضی
magistrates
قاضی دادگاه جنحه
magistrate
قاضی دادگاه جنحه
samson
قاضی قدیم اسرائیل
king's counsel
قاضی دادگاه پادشاه
coram judice
در حضور قاضی اصاع
county magestrate
قاضی دادگاه استان
to reckon with out one's host
تنها به قاضی رفتن
ruffe
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
excalibur
شمشیرارتورپادشاه افسانهای انگلیس
john bull
لقب ملت انگلیس
Union Jacks
پرچم ملی انگلیس
half sovereign
سکه زر ده شیلینکی انگلیس
briticism
اصطلاحات خاص انگلیس
regiment
گردان در ارتش انگلیس
subject to the british rule
تابع حکومت انگلیس
terry
سربازمدافع مرزی انگلیس
he was sent to england
به انگلیس اعزام کردند
white hall
هیئت حاکمه انگلیس
C. of E
مخفف کلیسای انگلیس
Union Jack
پرچم ملی انگلیس
regiments
گردان در ارتش انگلیس
hundredweights
وزنهای که در انگلیس با 211رطل
hundredweight
وزنهای که در انگلیس با 211رطل
tunics
کت کوتاه سربازان انگلیس
farthing
پول خرد انگلیس
farthings
پول خرد انگلیس
tunic
کت کوتاه سربازان انگلیس
Anglican
وابسته بکلیسای انگلیس
Anglicans
وابسته بکلیسای انگلیس
House of Lords
مجلس لردهای انگلیس
House of Commons
مجلس عوام انگلیس
circuit
حوزه قضایی یک قاضی دور
circuits
حوزه قضایی یک قاضی دور
praetor
قاضی یاافسر مادون کنسول
to bring somebody before the judge
کسی را در حضور قاضی آوردن
to bring the matter before a court
[the judge]
دعوایی را در حضور قاضی آوردن
calf's tongue
[برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
duke
لقب موروثی اعیان انگلیس
plantagenet
خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
fusilier
هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
fusileer
هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
prince royal
پسر ارشد پادشاه انگلیس
anglicanism
اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
subject to the british rule
تحت تسلط دولت انگلیس
shilling
شیلینگ واحد پول انگلیس
HMS
مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
dukes
لقب موروثی اعیان انگلیس
princessroyal
بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
shillings
شیلینگ واحد پول انگلیس
pict
مردمان غیر سلتی انگلیس
The judge remained an honest man all his life .
قاضی تمام عمرش درستکار ماند
chaplaincy
مقام یا محل کار قاضی عسگر
chaplaincies
مقام یا محل کار قاضی عسگر
Test match
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Whigs
عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
pennies
کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
crown glass
شیشه پنجره
[در قرن نوزدهم انگلیس]
florins
پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
penny
کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
Free Classicism
[سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
shaken
وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
Whig
عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
florin
پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com