English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
kirchhoff current law قانون جریان کیرشهف
Other Matches
kirchhoff radiation law قانون تابش کیرشهف
kirchhoff voltage law قانون ولتاژ کیرشهف
lenz's law قانون جریان القایی
process جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
processes جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
forced sale فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
legalism رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
the law is not retroactive قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
code قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
declaratory statute قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure قانون اصول محاکمات قانون شکلی
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
canon قانون کلی قانون شرع
penal statute قانون جزایی قانون مجازات
say's law قانون سی . براساس این قانون
canons قانون کلی قانون شرع
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
marginal productivity law قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
current flow سیلان جریان فلوی جریان
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
the law does not apply to him او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
the long arm of the law دست قانون [دست قدرتمند قانون]
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
regulation قانون
law قانون
edict قانون
legal قانون
rule قانون
enacment قانون
nisi قانون
hess's law قانون هس
lex قانون
statutes قانون
regardless of the law به قانون
edicts قانون
act قانون
statute قانون
acted قانون
code قانون
laws قانون
kanoon قانون
canons قانون
legislation قانون
law of constant heat sumation قانون هس
canon قانون
beer's law قانون بیر
status of limitations قانون مرورزمان
absorption law قانون جذب
statutory law قانون مدون
principle قانون علمی
an act of parliament قانون مجلس
abram's law قانون ابرام
abney's law قانون ابنی
say's law of markets قانون بازارهای سی
ampere law قانون لاپلاس
byelaw قانون ویژه
stokes' law قانون استوکس
scofflaw قانون شکن
statue law قانون یا قوانین
applicable law قانون نافذ
laplace law قانون امپر
brabais law قانون براوه
rule of thumb قانون کلی
ampere law قانون امپر
laplace law قانون لاپلاس
bell magendie law قانون بل- ماژندی
rule of thumb قانون عمومی
avogadro's principle قانون اووگادرو
anti trust law قانون ضد تراست
avegadro's principle قانون اووگادرو
bragg's law قانون پراگ
breach of rule نقض قانون
boyle s law قانون بویل
scofflaw ناقض قانون
amagat law قانون اماگات
articles of war قانون نظامی
riot act قانون ضد اغتشاشات
wagners law قانون واگنر
lawyers قانون دان
breach قانون شکنی
breached قانون شکنی
breaches قانون شکنی
the spirit of the law جوهر قانون
legislation قانون گذاری
legislation وضع قانون
article ماده قانون
articles ماده قانون
the spirit of the law روح قانون
the letter of the law عبارت قانون
lawyer قانون دان
to break a law قانون شکنی
acted فرمان قانون
violation of law نقض قانون
unwritten law قانون ننوشته
Parkinson's Law قانون پارکینسون
law-abiding پیرو قانون
law-abiding مطیع قانون
trapezoidal law قانون ذوذنقهای
penal code قانون جزا
penal codes قانون جزا
act فرمان قانون
the letter of the law لفظ یا نص قانون
regulation دستور قانون
jurists قانون دان
constitution قانون اساسی
constitutions قانون اساسی
substantive law قانون ماهوی
statutory طبق قانون
legislative قانون گذار
canon law قانون شرع
jurist قانون دان
legislators قانون گذار
statute قانون موضوعه
statute قانون مدون
statutes قانون موضوعه
statutes قانون مدون
Act of Parliament قانون موضوعه
Acts of Parliament قانون موضوعه
statute book کتاب قانون
tax law قانون مالیاتی
legislator قانون گذار
canon law قانون کلیسایی
legiskative قانون گذار
law of election قانون انتخابات
law of effect قانون اثر
law of demand قانون تقاضا
law of contract قانون قرارداد
law of contiguity قانون مجاورت
law of complimentarity قانون مکملیت
employment act قانون اشتغال
enactment of law وضع قانون
enactor واضع قانون
law of clouser قانون بستار
law of causation قانون علیت
engel's law قانون انگل
engels law قانون انگل
law of analogy قانون تمثیل
law of advantage قانون امتیاز
law merchant قانون تجارت
einstein's law قانون اینشتاین
law of frequency قانون بسامد
left hand rule قانون دست چپ
lawmaker قانون گزار
lawbreaker قانون شکن
law of use قانون استعمال
distribution law قانون توزیع
law of scarcity قانون کمیابی
reflection law قانون بازتاب
law of reflection قانون بازتاب
law of recency قانون تاخر
law of readiness قانون امادگی
law of progression قانون پیشروی
law of primacy قانون تقدم
economic law قانون اقتصادی
law of nations قانون ملل
law of induced current قانون لنتس
law of gravitation قانون گرانش
law fallen into desuetude قانون متروک
law breaker قانون شکن
joiting law قانون ژول
jachson's law قانون جکسون
islamic law قانون شرع
introduce law انشاء قانون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com