English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
pram قایق کف پهن ته مربع
prams قایق کف پهن ته مربع
scow قایق کف پهن ته مربع
Other Matches
measure مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
rectangle مربع
quadrangle مربع
foursquare مربع
sq مربع
chi square مربع خی
rectangles مربع
squares مربع
squaring مربع
square مربع
quadrangular مربع
quadrangles مربع
squared مربع
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
squarish تقریبا مربع
chi square distribution توزیع مربع خی
whole brick اجر مربع
quadrature مربع سازی
square mil میل مربع
square metre متر مربع
square matrix ماتریس مربع
square foot فوت مربع
square inch اینچ مربع
four-square کاملا مربع
mean square یک مربع حسابی
rectangles مربع مستطیل
rectangle مربع مستطیل
square knot گره مربع
square wave موج مربع
hectares ده هزار متر مربع
squaring مربع توان دوم
sieve الک با سوراخ مربع
hectare ده هزار متر مربع
square مربع توان دوم
pound per square inch پوند بر اینچ مربع
squares مربع توان دوم
sieved الک با سوراخ مربع
sieves الک با سوراخ مربع
sieving الک با سوراخ مربع
ounce per inch square اونس اینچ مربع
square pyramid هرم مربع القاعده
ship rigged دارای بادبان مربع
square toed دارای پنجه مربع
formee دارای انتهای مربع
squared مربع توان دوم
weight zone مربع وزن گلوله
cosecant squared beam اشعه با مربع کوسکانت
color square مربع رنگ نما
diamond charge خرج مربع شکل
box spar تیرکهای با مقطع مربع
square number مربع کامل [ریاضی]
box مربع روی ورقه محاسبه
boxes مربع روی ورقه محاسبه
abaculus قطعه مربع کاشی معرق
basilica [کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
square pyramidal molecule مولکول هرمی مربع القاعده
abaciscus قطعه مربع کاشی معرق
filet توری دارای اشکال مربع
right angled parallelogram مربع مستطیل چارگوش دراز
crotched گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
diamond مربع بزرگ زمین بیس بال
gaff topsail بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
box defence تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
abacus گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
ring محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
anchor هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
footcandle واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
kpsi [واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
anchoring هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchors هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
skim board تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
reefknot گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
millibar واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
acres واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acre واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
langley واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
crotch مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotches مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
coulomb's law نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
sabin واحد جذب صوت معادل قوه جذب در یک فوت مربع
team handball court مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
squares چهارگوش کردن مربع کردن
squaring چهارگوش کردن مربع کردن
square چهارگوش کردن مربع کردن
squared چهارگوش کردن مربع کردن
outboard قایق
boats قایق
boat tail دم قایق
lighter قایق
boatdeck پل قایق
caique قایق
ark قایق
lighters قایق
barges قایق
barge قایق
bilge کف قایق
ferry boat قایق
boat قایق
barged قایق
lattice design طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
ferry قایق موتوری
life float قایق نجات
safety boat قایق نجات
sailboats قایق بادی
sailboats قایق بادبانی
sailboat قایق بادی
sailboat قایق بادبانی
lighter قایق باری
swamping به گل نشستن قایق
crash boat قایق نجات
ferries قایق موتوری
ferried قایق موتوری
motorboats قایق موتوری
motorboat قایق موتوری
coxswain سکان قایق
davit قایق بالابر
schooners قایق دو دگلی
davit جرثقیل قایق
lighters قایق بارکش
to sail avessel راندن قایق
swamped به گل نشستن قایق
The boat sank. قایق غرق شد
fisherman's anchor لنگر قایق
aft عقب قایق
single قایق یک نفره
boat hook هوک قایق
assault boat قایق هجومی
hulls بدنه قایق
lighter قایق بارکش
schooner قایق دو دگلی
tumbrel قایق ته صاف
tumbril قایق ته صاف
lighters قایق باری
rowboats قایق پارویی
rowboat قایق پارویی
hull بدنه قایق
double banked boat قایق دو پارو زن
boat hook چنگک قایق
boat anchor لنگر قایق
boat pool حوضچه قایق
fore جلوی قایق
boat skids گهواره قایق
boat tail پاشنه قایق
yachting قایق رانی
stern عقب قایق
sterner عقب قایق
boat work قایق بری
boat plug پیته قایق
sailing boat قایق بادبانی
boat boom بوم قایق
boat call مخابره با قایق
dinghy قایق تفریحی
boat gang نگهبان قایق
boat hails شناسایی قایق
dinghies قایق تفریحی
boat painter طناب قایق
sailing boats قایق بادبانی
boat your oars پارو به قایق
boatchock زین قایق
life boad قایق نجات
boathouses آشیانهی قایق
chief of boat سکانی قایق
chief of boat فرمانده قایق
coble قایق پارویی
boathouses قایق خانه
boathouse آشیانهی قایق
powerboats قایق موتوری
boathouse قایق خانه
powerboat قایق موتوری
cabin cruiser قایق تفریحی
centerboarder قایق تیردار
sternest عقب قایق
sterns عقب قایق
swamps به گل نشستن قایق
by the stern قایق سربالا در اب
catboat قایق تک بادبان
cabin cruisers قایق تفریحی
beaching gear سرسره قایق
canoeist قایق ران
center board ته قایق بادبانی
ferrying قایق موتوری
icebreaker قایق یخ شکن
grappling irons لنگر قایق
grappling iron لنگر قایق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com