Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (9 milliseconds)
English
Persian
red
<adj.>
قرمز
redder
قرمز
reddest
قرمز
reds
قرمز
bloodshot
قرمز
vermilion
قرمز
aka
قرمز
coralline
قرمز
cramoisy
قرمز
erythrean
قرمز
erythroid
قرمز
gules
قرمز
laky a
قرمز
ponceau
قرمز
sanguineous
قرمز
vermeil
قرمز
vermillion
قرمز
vinaceous
قرمز
Other Matches
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
raddle
گل قرمز
red line
خط قرمز
rubrics
خط قرمز
redhead
مو قرمز
redheads
مو قرمز
rubric
خط قرمز
minium
اکسید قرمز
kidney bean
لوبیا قرمز
ladyfinger
فلفل قرمز
minium
شنجرف قرمز
methyl red
قرمز متیل
martagon
سوسن قرمز
red card
کارت قرمز
body brick
اجر قرمز
bright red
قرمز روشن
Cayenne
فلفل قرمز
chlorophennol red
قرمز کلروفنول
congo red
قرمز کنگو
cresol red
قرمز کرزول
dressed inred
قرمز پوش
encrimson
قرمز کردن
first class brick
اجر قرمز
gorcock
با قرقره قرمز
hot pepper
فلفل قرمز
infera red
مادون قرمز
infrared
مادون قرمز
infrared
زیر قرمز
murrey
قرمز ارغوانی
nacarat
قرمز روشن
rubious
قرمز یاقوتی
ruby of arsenic
زرنیخ قرمز
ruffous
قرمز کم رنگ
rufous
قرمز کم رنگ
safflower carmine
قرمز کافیشه
staring red
قرمز زننده
hot line
تلفن قرمز
hot lines
تلفن قرمز
red pepper
فلفل قرمز
red peppers
فلفل قرمز
kidney beans
لوبیا قرمز
crimson
قرمز روناسی
scarlet
قرمز لاکی
scarlet
قرمز جگری
rubescent
قرمز شونده
rubefy
قرمز کردن
neutral red
قرمز خنثی
oxide of copper
توتیای قرمز
phenol red
قرمز فنول
red brick
اجر قرمز
red lead
سرب قرمز
red letter
با حروف قرمز
red lips
لبهای قرمز
red nucleus
هسته قرمز
redlining
خط قرمز کشیدن
rel pole
قطب قرمز
ripe lips
لبهای قرمز
rosily
برنگ قرمز
roucou
قرمز بویا
rubefacient
قرمز کننده
rubefaction
قرمز سازی
chilli pepper
فلفل قرمز
reddening
قرمز شدن
reddens
قرمز کردن
flushing
قرمز کردن
flushes
قرمز کردن
cochineal
قرمز شراب کش
flush
قرمز کردن
Red chilli
فلفل قرمز
cochineal
قرمز دانه
goldfish
ماهی قرمز
ruddy
قرمز رنگ
redden
قرمز کردن
reddening
قرمز کردن
reddens
قرمز شدن
elm
نارون قرمز
elms
نارون قرمز
angrier
قرمز شده
angry
قرمز شده
reddened
قرمز شدن
reddened
قرمز کردن
redden
قرمز شدن
gold fish
ماهی قرمز
infra red
زیر قرمز
infra-red
زیر قرمز
caramel
مایل به قرمز
angriest
قرمز شده
red lights
چراغ قرمز
red light
چراغ قرمز
caramels
مایل به قرمز
crimson
قرمز سیر
purple red
قرمز مایل به ارغوانی
vermeil
لعل قرمز رنگ
pyrope
لعل قرمز سیر
near infrared
زیر قرمز نزدیک
zincite
اکسید قرمز روی
scarlet
قرمز مایل به زرد
pharaoh ant
مورچه قرمز کوچک
ochreish
قرمز چون گل اخری
carmine
نوعی رنگ قرمز
Indianred
<adj.>
<noun>
نوعی رنگ قرمز
rubella
قرمز کننده پوست
light red
رنگ قرمز روشن
auburn
قهوهای مایل به قرمز
bloody
خون الود قرمز
rubicund
رنگ مایل به قرمز
red clause credit
اعتبار با ماده قرمز
strawberry roan
اسب قرمز رنگ
rubricize
قرمز نشان دادن
redshank
مرغ پا قرمز کرانه زی
redstart
بلبل دم قرمز اروپایی
bloodiest
خون الود قرمز
roset
رنگ نفاشی قرمز
bloodier
خون الود قرمز
rudd
ماهی گول قرمز
rubiginous
برنگ قرمز اجری
spatalite
اکسید قرمز روی
ruby zinc
اکسید قرمز روی
red tape
نوار باریک قرمز
ultrared
انطرف اشعه قرمز
magenta
یکجور رنگ قرمز
to tinge with red
کمی قرمز کردن
red oxide of zinc
اکسید قرمز روی
red shift
جابجایی به سوی قرمز
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
red zinc ore
اکسید قرمز روی
rubricate
قرمز نشان دادن
kermes
قرمزدانه :کرم قرمز
infrared viewer
دوربین مادون قرمز
dunlin
ابیای پشت قرمز
plover page
ابیای پشت قرمز
bayed
سرخ مایل به قرمز
baying
سرخ مایل به قرمز
bays
سرخ مایل به قرمز
hemolysis
تحلیل گویچههای قرمز
far infrared
زیر قرمز دور
farouche
یونجه گل قرمز کمرو
fireback
قرقاول پشت قرمز
carbuncled
مزین به یاقوت قرمز
hubble effect
جابجایی به سوی قرمز
sepia
رنگ قرمز قهوه ای
hot pepper
بوته فلفل قرمز
infrared spectrum
طیف زیر قرمز
claret
نوعی شراب قرمز
infrared absorption
جذب زیر قرمز
clarets
نوعی شراب قرمز
chianti
نوعی شراب قرمز
bay
سرخ مایل به قرمز
incarnadine
رنگ قرمز گوشتی
crimson
لاکی قرمز کردن
sanguine
قرمز برنگ خون
rubrication
نشان گذاری برنگ قرمز
sangaree
باده قرمز ادویه زده
mahogany
رنگ قهوهای مایل به قرمز
raisins
رنگ قرمز مایل به ابی
carbuncle
رنگ نارنجی مایل به قرمز
carbuncles
رنگ نارنجی مایل به قرمز
ruddle
گل اخری زدن به قرمز کردن
pansies
رنگ قرمز مایل به ابی
carrots
زردک مانند موی قرمز
rubrication
خط یا چاپ یا نشان قرمز تذهیب
fezzes
کلاه قرمز منگوله دار فس
fez
کلاه قرمز منگوله دار فس
raisin
رنگ قرمز مایل به ابی
carrot
زردک مانند موی قرمز
sard
نوعی عقیق قرمز سیر
primary colour
رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
cedar
رنگ قرمز مایل به زرد
auburn
رنگ قرمز مایل به زرد
apricot color
رنگ زرد و قرمز روشن
cardinal
سهره کاکل قرمز امریکایی
cardinals
سهره کاکل قرمز امریکایی
rust
رنگ قرمز مایل به قهوه ای
redorange
<adj.>
<noun>
رنگی میان قرمز و نارنجی
cedars
رنگ قرمز مایل به زرد
lurid
رنگ زرد مایل به قرمز
scaup duck
اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
shell pink
رنگ قرمز مایل به زرد
glow
تاب امدن قرمز شدن
bloods hot eyes
چشمان قرمز و خون گرفته
glowed
تاب امدن قرمز شدن
see red
<idiom>
ازشدت خشم قرمز شدن
paprika
میوه رسیده فلفل قرمز
glows
تاب امدن قرمز شدن
luridly
رنگ زرد مایل به قرمز
Redviolet
رنگی میان بنفش و قرمز
pansy
رنگ قرمز مایل به ابی
red green blue monitor
مانیتور قرمز- سبز- ابی
red flag
پرچم قرمز اتومبیل رانی
carmine
ماده رنگی قرمز دانه
red green blindness
رنگ کوری سبز- قرمز
hematoblast
گویچه قرمز نارس خون
mikado
رنگ زرد مایل به قرمز
red zone
دایره قرمز صفحه هدفگیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com