English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (3 milliseconds)
English Persian
gun bore قسمت خان دار لوله توپ
Search result with all words
barrel قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
barrels قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
tube قسمت خاندار لوله
tubes قسمت خاندار لوله
bayonet exhaust pipe قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
breech جان لوله قسمت پیچ کولاس
hindgut قسمت خلفی لوله گوارش
screen pipe لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
Other Matches
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
section قسمت قسمت کردن برش دادن
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
sockets بست لوله دوراهی لوله
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
throttle عبور قسمت به قسمت
throttled عبور قسمت به قسمت
to sell in lots قسمت قسمت فروختن
throttles عبور قسمت به قسمت
shuttled راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle بمباران قسمت به قسمت
shuttled بمباران قسمت به قسمت
shuttles راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles بمباران قسمت به قسمت
p.p.m قسمت در یک میلیون قسمت
parts per million قسمت در میلیون قسمت
throttling عبور قسمت به قسمت
forward overlap پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
angle of traverse زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
skag قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
blast main لوله دم
hosed لوله
valves لوله
tube cutter لوله بر
tubulation لوله
duct لوله اب
clips لوله
clippings لوله
clipped لوله
hose لوله
pipelines خط لوله
tubes لوله
pipeline خط لوله
blast pipe لوله دم
plumber لوله کش
plumbers لوله کش
tube لوله
hoses لوله
cannons لوله
cannon لوله
hosing لوله
hickey لوله خم کن
roll لوله
conduits لوله
pipe لوله
stave لوله اب
sequacious لوله شو
pipe fitter لوله کش
valve لوله
spouted لوله
cylinder لوله
cylinders لوله
chimney لوله
chimneys لوله
pipe cutter لوله بر
piped لوله
conduit لوله
rolled لوله
rolls لوله
fire hose لوله اب
water pipe لوله اب
spouts لوله
spouting لوله
spout لوله
bore لوله
bores لوله
clip لوله
rouleau لوله
pipe layer لوله کش
ductile لوله شو
pipe line خط لوله
hosepipe لوله
discharge head سر لوله
drain pipe لوله
downtake لوله
nozzles سر لوله اب
nozzle سر لوله اب
nose سر لوله
noses سر لوله
vacuum tube لوله خلاء
pipelike لوله مانند
pipe clip گیره لوله
pipe connection اتصال لوله
pipe straightner لوله راستکن
pipe cutter لوله قطع کن
petrol pipe لوله بنزین
pipe bending device لوله خمکن
vinyl tube لوله وینیلی
pitot tube لوله پیتو
tubule لوله کوچک
tun لوله بخاری
pezometer tube لوله فشارسنج
flanges پیوند لوله
air channel لوله هوا
pipeline trench معبر خط لوله
pezometer tube لوله پیزومتری
pipe reticulation لوله کشی
tubulation لوله سازی
flange پیوند لوله
gun لوله توپ
guns لوله توپ
pipehead انتهای خط لوله
pipe wrench لوله گیر
nozzles لوله خرطومی
pipe fitter لوله نصب کن
barrels لوله توپ
venturi لوله ونتوری
nozzle لوله خرطومی
vent pipe لوله هواکش
vent pipe لوله تهویه
pipe wrench اچار لوله
pipeage لوله کشی
pipe fitting لوله کشی
unit tube لوله واحد
pipehead مقصدخطوط لوله
adopter لوله اتصالی
barrel لوله توپ
absorption tube لوله جذب
plumbing work لوله کشی
pipe tongs لوله گیر
vas لوله معبر
pipe vice لوله گیر
pipage لوله کشی
tuyere دهانه لوله
pipe laying لوله کشی
absorption countertube لوله جذب
subcaliber لوله جوفی
pipe cleaner لوله پاک کن
stovepipe لوله بخاری
stoneware pipe لوله سفالینه
stoneware pipe لوله سرامیکی
windpipe لوله هوا
windpipes لوله هوا
suction pipe لوله مکش
rubber tube لوله لاستیکی
tail pipe لوله اگزوز
piping لوله کشی
reducer لوله رابط
swob لوله پاک کن
supply pipe لوله ابرسانی
suction pipe لوله مکنده
return pipe لوله برگشت
exhausts لوله اگزوز
exhaust لوله اگزوز
screw barrel لوله خاندار
steering column tube لوله فرمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com