Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (7 milliseconds)
English
Persian
champ
قهرمان مزرعه
champed
قهرمان مزرعه
champing
قهرمان مزرعه
champs
قهرمان مزرعه
Other Matches
victor
قهرمان
champions
قهرمان
hero
قهرمان
heroes
قهرمان
world beater
قهرمان
championess
زن قهرمان
victors
قهرمان
championed
قهرمان
championing
قهرمان
champion
قهرمان
plantations
مزرعه
plantation
مزرعه
stead
مزرعه
farms
مزرعه
corn field
مزرعه
farmed
مزرعه
crofts
مزرعه
croft
مزرعه
farm
مزرعه
former shampion
قهرمان سابق
heroic
قهرمان وار
hero worship
قهرمان پرستی
title-holder
قهرمان کنونی
dynasties
قهرمان چندساله
dynasty
قهرمان چندساله
title-holders
قهرمان کنونی
knighted
قهرمان شوالیه
knights
قهرمان شوالیه
athlete
قهرمان ورزش
athletes
قهرمان ورزش
sprinters
قهرمان دوسرعت
sprinter
قهرمان دوسرعت
gymnasts
قهرمان ژیمناستیک
knight
قهرمان شوالیه
gymnast
قهرمان ژیمناستیک
knighting
قهرمان شوالیه
planter
صاحب مزرعه
homesteads
مزرعه رعیتی
homestead
مزرعه رعیتی
farming
مزرعه داری
planters
صاحب مزرعه
family farm
مزرعه خانوادگی
farm yard
حیاط مزرعه
collective farm
مزرعه اشتراکی
farm yields
بازده مزرعه
farmhand
کارگر مزرعه
dry farm
مزرعه دیم
farmstead
مزرعه وابنیه ان
farmyards
محوطه مزرعه
farmyard
محوطه مزرعه
farmers
مزرعه داران
farm hands
کارگر مزرعه
farm hand
کارگر مزرعه
paddies
مزرعه شالیکاری
paddy
مزرعه شالیکاری
farm-yard
حیاط مزرعه
contenders
مدعی دربرابر قهرمان
contender
مدعی دربرابر قهرمان
absolute champion
قهرمان مطلق شطرنج
planform
قهرمان یونانی جنگ تروا
heroize
قهرمان وپهلوان شدن
outfield
مزرعه دور افتاده
poor farm
مزرعه اردوی کار
kibbutz
مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzim
مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzes
مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
theseus
قهرمان یونانی فاتح امازون ها
ace
ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
aces
ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
breasts
برخورد سینه قهرمان دو به نوار
breast
برخورد سینه قهرمان دو به نوار
heroically
زنی که قهرمان داستان باشد
heroines
زنی که قهرمان داستان باشد
heroine
زنی که قهرمان داستان باشد
picaresque
داستاینکه قهرمان ان رذل است
ajax
قهرمان یونانی جنگ تروا
tragic flaw
نقیصه یاخدشه در زندگی قهرمان
hennery
مزرعه یا محل پرورش مرغ
farmstead
مزرعه و حوالی ان علاقجات رعیتی
dairy farm
مزرعه یا کارخانه لبنیات سازی
hamlet
نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
hamlets
نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
anti-hero
نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-heroes
نقش اول منفی مخالف قهرمان
toreador
قهرمان گاو باز سوار بر اسب
pans
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pan-
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
communes
مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
pan
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
communed
مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
commune
مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communing
مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
ranches
مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
ranch
مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
playoffs
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
achilles
اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
playoff
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
gin-case
[ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-rink
[ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-house
[ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gingang
[ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
heroize
خود را پهلوان وانمود کردن قهرمان وپهلوان وانمودکردن
pick wickian
شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
adventure game
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
splits
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com