English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
pneumatic لاستیک بادی
pneumatic tire لاستیک بادی
Search result with all words
balloon tire لاستیک بادی عاج دار
Other Matches
air bedding لایههای لاستیکی بادی بالشتکهای بادی
rubber لاستیک
tiring لاستیک
tire لاستیک
tires لاستیک
elastic کش لاستیک
rubbers لاستیک
india rubber لاستیک
caoutchouc لاستیک
inflated guiding tyre لاستیک
tyre لاستیک
tireless بی لاستیک
india rubbers لاستیک
dual tire لاستیک دوبل
crepe rubber لاستیک کرپ
coral rubber لاستیک کورال
combat tire لاستیک جنگی
cold rubber لاستیک سرد
india rubber لاستیک هندی
butyl rubber لاستیک بوتیل
baloon tire لاستیک اتومبیل
foam rubber لاستیک متخلخل
synthetic rubber لاستیک همگذاشت
hard rubber لاستیک سخت
india rubbers لاستیک هندی
pneumatic tube لاستیک اتومبیل
hevea rubber لاستیک طبیعی
rubberize با لاستیک پوشاندن
natural rubber لاستیک طبیعی
synthetic rubber لاستیک مصنوعی
synthetic rubber لاستیک ساختگی
rubber bitumen لاستیک قیری
latex لاستیک خام
vulcanite لاستیک سخت
shoes لاستیک چرخ
tire لاستیک زدن به
tyros لاستیک اتومبیل
tire لاستیک چرخ
tyros لاستیک چرخ
rubbery لاستیک مانند
shoeing لاستیک چرخ
shoe لاستیک چرخ
spare tyre لاستیک زاپاس
spare tyres لاستیک زاپاس
spare tire لاستیک زاپاس
doorstop لاستیک پای در
tires لاستیک چرخ
tires لاستیک زدن به
doorstops لاستیک پای در
tyre لاستیک اتومبیل
tyre لاستیک چرخ
tyres لاستیک اتومبیل
tyres لاستیک چرخ
tiring لاستیک زدن به
tiring لاستیک چرخ
flatuous بادی
body shirt بادی
blowy بادی
pneumatic بادی
recapped روکش کردن لاستیک
recapping روکش کردن لاستیک
recaps روکش کردن لاستیک
retread روکش کردن لاستیک
retreads روکش کردن لاستیک
sidewall کناره لاستیک اتومبیل
tire inflation فشار هوای لاستیک
tire pressure فشار هوای لاستیک
crepe rubber لاستیک تخت کفش
tire lever اهرم نصب لاستیک
tire mill دستگاه نورد لاستیک
tire rolling mill دستگاه نورد لاستیک
recap روکش کردن لاستیک
life belt لاستیک نجات غریق
india rubbers ساخته شده از لاستیک
The tyre is punctured (flat). لاستیک سوراخ شده
re tread روکش کردن لاستیک
india rubber ساخته شده از لاستیک
running sand ماسه بادی
airguns تفنگ بادی
airguns سلاح بادی
air rifles تفنگ بادی
pneumatic riveting پرچکاری بادی
blowtube تفنگ بادی
air rifle تفنگ بادی
wind current جریان بادی
blowgun تفنگ بادی
airgun سلاح بادی
airgun تفنگ بادی
dune sand ماسه بادی
marine sand ماسه بادی
wind corrosion ساییدگی بادی
pneumatic hammer چکش بادی
pop gun تفنگ بادی
pneumatic press پرس بادی
wind generator مولد بادی
wind erosion فرسایش بادی
pneumatic tools اسبابهای بادی
fly ash خاکستر بادی
pneumatic fender دفرای بادی
blow pipe تفنگ بادی
blow gun تفنگ بادی
air operated horn شیپور بادی
air hammer چکش بادی
air gun تفنگ بادی
air blast transformer مبدل بادی
hurricane lamp چراغ بادی
air brake ترمز بادی
air brakes ترمز بادی
quicksand ماسه بادی
air bed تشک بادی
aeromotor موتور بادی
lantern چراغ بادی
windmills اسیاب بادی
hurricane lamps چراغ بادی
at first blush در بادی امر
lanterns چراغ بادی
sailboat قایق بادی
sailboats قایق بادی
air pump تلمبهء بادی
windmill اسیاب بادی
to have a flat tire [tyre] پنچر بودن [لاستیک اتومبیل ]
whitewall لاستیک دوره سفید اتومبیل
bead tire لاستیک با لبههای گرد شده
inner tube لاستیک تویی اتومبیل و غیره
inner tubes لاستیک تویی اتومبیل و غیره
bite کشش لاستیک روی زمین
let down باد [لاستیک را] خالی کردن
slicks لاستیک بدون طرح روی ان
bites کشش لاستیک روی زمین
sailings شراع کشتی بادی
schooners نوعی قایق بادی
schooner نوعی قایق بادی
sailing قایقرانی با قایق بادی
sail arm پره اسیاب بادی
self moved دارای حرکت بادی
sail مسافرت با قایق بادی
square rigger نوعی کشتی بادی
sailed مسافرت با قایق بادی
wind instrument الات موسیقی بادی
wind instruments الات موسیقی بادی
sail شراع کشتی بادی
sailed شراع کشتی بادی
sailings مسافرت با قایق بادی
vane of windmill پره اسیاب بادی
riveting hammer چکش بادی پرچ
euphonium یکجورالت موسیقی بادی
reed الت موسیقی بادی
fresh breeze بادی که ساعتی 23 کیلومتربوزد
chipping hammer چکش بادی اهن بر
eolation سنگ فرسایی بادی
popgun تفنگ بادی بچگانه
chipping hammer چکش بادی اهنبر
air operated press پرس بادی پنوماتیکی
auxiliary sailing vessel کشتی بادی موتوردار
air operated pendulum type screen wiper بادامک پاندولی بادی
to repair a flat tire لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
flattest درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
vulcanite لاستیک سخت و جوش خورده ولکانیت
to mend a puncture لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
flat درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
primafacie در بادی امر قابل قبول
windmill هر چیزی شبیه اسیاب بادی
fugues نوعی الت بادی موسیقی
yaghtman's anchor لنگر قایقهای بادی کوچک
fugue نوعی الت بادی موسیقی
to go for a sail با کشتی بادی سفریاگردش کردن
reed organ یکنوع الت موسیقی بادی
quartering بادی که با زاویه کج بطرفی می وزد
an off shore wind بادی که از سوی دریا بوزد
windmills هر چیزی شبیه اسیاب بادی
saxophone نوعی الت موسیقی بادی
saxophones نوعی الت موسیقی بادی
peabody picture vocabulary test ازمون واژگان مصور پی بادی
ophicleide یکجور ساز بادی برنجین
footprints قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
footprint قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
tubes لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tube لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
vulcanization حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
to sail [for] با کشتی بادی آغاز به سفر کردن [به]
yachts کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
meter rule مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
reed stop کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
yacht کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
woodwind موسیقی برای سازهای بادی چوبی
reed pipe لوله یا نای الات موسیقی بادی
aeolian harp آلت موسیقی بادی شبیه به جعبه
butyl نوعی لاستیک مصنوعی که ازپلیمریزاسیون ایزوبوتیل بدست می اید
Would you change the tyre please? آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
snow tire لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
fresh gale بادی که با سرعت ساعتی 93تا 64 میل بوزد
contraband of war قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
fishtail wind بادی که مداوما به چپ وراست یا جلو و عقب تغییرجهت میدهد
chutes سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chute سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
english horn نوعی ساز بادی چوبی انگلیسی که دارای دوزبانه است
open jet tunnel تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
closed jet tunnel تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است
vulcanize لاستیک را بوسایل شیمیایی جوش دادن و محکم کردن جوش برقی زدن
pneumaticity خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com