English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
slicks لاستیک بدون طرح روی ان
Other Matches
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
india rubber لاستیک
rubbers لاستیک
india rubbers لاستیک
tires لاستیک
tireless بی لاستیک
tire لاستیک
tiring لاستیک
rubber لاستیک
caoutchouc لاستیک
inflated guiding tyre لاستیک
elastic کش لاستیک
tyre لاستیک
pneumatic لاستیک بادی
pneumatic tube لاستیک اتومبیل
crepe rubber لاستیک کرپ
tiring لاستیک زدن به
tiring لاستیک چرخ
pneumatic tire لاستیک بادی
tyros لاستیک چرخ
tyros لاستیک اتومبیل
tyre لاستیک اتومبیل
tyre لاستیک چرخ
vulcanite لاستیک سخت
tires لاستیک زدن به
dual tire لاستیک دوبل
doorstops لاستیک پای در
doorstop لاستیک پای در
latex لاستیک خام
india rubber لاستیک هندی
hevea rubber لاستیک طبیعی
india rubbers لاستیک هندی
spare tire لاستیک زاپاس
spare tyre لاستیک زاپاس
spare tyres لاستیک زاپاس
natural rubber لاستیک طبیعی
rubbery لاستیک مانند
hard rubber لاستیک سخت
foam rubber لاستیک متخلخل
rubberize با لاستیک پوشاندن
rubber bitumen لاستیک قیری
tyres لاستیک اتومبیل
tires لاستیک چرخ
cold rubber لاستیک سرد
butyl rubber لاستیک بوتیل
synthetic rubber لاستیک همگذاشت
synthetic rubber لاستیک ساختگی
synthetic rubber لاستیک مصنوعی
baloon tire لاستیک اتومبیل
shoe لاستیک چرخ
tyres لاستیک چرخ
shoes لاستیک چرخ
combat tire لاستیک جنگی
shoeing لاستیک چرخ
tire لاستیک زدن به
tire لاستیک چرخ
coral rubber لاستیک کورال
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
india rubber ساخته شده از لاستیک
sidewall کناره لاستیک اتومبیل
The tyre is punctured (flat). لاستیک سوراخ شده
tire rolling mill دستگاه نورد لاستیک
tire mill دستگاه نورد لاستیک
life belt لاستیک نجات غریق
tire lever اهرم نصب لاستیک
tire pressure فشار هوای لاستیک
tire inflation فشار هوای لاستیک
re tread روکش کردن لاستیک
india rubbers ساخته شده از لاستیک
retread روکش کردن لاستیک
retreads روکش کردن لاستیک
crepe rubber لاستیک تخت کفش
recap روکش کردن لاستیک
recapped روکش کردن لاستیک
recapping روکش کردن لاستیک
recaps روکش کردن لاستیک
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
bead tire لاستیک با لبههای گرد شده
balloon tire لاستیک بادی عاج دار
to have a flat tire [tyre] پنچر بودن [لاستیک اتومبیل ]
bites کشش لاستیک روی زمین
inner tubes لاستیک تویی اتومبیل و غیره
inner tube لاستیک تویی اتومبیل و غیره
bite کشش لاستیک روی زمین
let down باد [لاستیک را] خالی کردن
whitewall لاستیک دوره سفید اتومبیل
to mend a puncture لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
to repair a flat tire لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
flattest درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
flat درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
vulcanite لاستیک سخت و جوش خورده ولکانیت
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
vulcanization حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
footprints قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
footprint قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
tubes لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tube لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
butyl نوعی لاستیک مصنوعی که ازپلیمریزاسیون ایزوبوتیل بدست می اید
Would you change the tyre please? آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
snow tire لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
contraband of war قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
vulcanize لاستیک را بوسایل شیمیایی جوش دادن و محکم کردن جوش برقی زدن
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
doubtlessly بدون شک
to a certainty بدون شک
unstressed بدون مد
ex بدون
sans بدون
undoubtedly بدون شک
ex- بدون
obtrusively بدون حق
undoubted بدون شک
not nearctic بدون
bottomless بدون ته
wanting بدون
and no mistake بدون شک
i'll warrant بدون شک
acheilous بدون لب
acheilos بدون لب
indubitable بدون شک
without بدون
but بدون
goalless بدون گل
undue بدون مداخله
toothless بدون دندانه
dealated بدون بال
blankly بدون مقصودیامعنی
exclusive of بدون در نظرگرفتن
vainly بدون نتیجه
cordless بدون سیم
consistently بدون تناقض
by rote بدون فکر
soilless بدون خاک
failure free بدون خرابی
flavorless بدون مزه
continuously بدون توقف
unresponsive بدون احتیاط
diamensionless بدون اندازه
anechoic بدون انعکاس
discontinuously بدون اتصال
disconnectedly بدون ارتباط
dimensionless بدون بعد
diamensionless بدون بعد
unfurnished بدون اثاثیه
confidently بدون شبهه
inoffensive بدون زنندگی
deice بدون یخ کردن
degas بدون گازکردن
expired بدون اعتبار
stemless بدون ساقه
stemless بدون تنه
avirulent بدون شدت
acold بدون احساسات
free trader بدون گمرک
acranial بدون کاسهء سر
air dry بدون رطوبت
asymptomatic بدون علامت
ametabolous بدون دگردیسی
ametabolic بدون دگردیسی
constantly بدون تغییر
unceasing بدون وقفه
toeless بدون پنجه
unadvised بدون اطلاع
terrorless بدون ترس
termless بدون شرط
tenantless بدون مستاجر
unalloyed بدون الیاژ
adrift بدون هدف
unselfish بدون خودخواهی
bloodlessly بدون خونریزی
acarpous بدون میوه
bareheaded بدون کلاه
achlamydeous بدون پوشش
strikeless بدون ضربت
achromatic بدون ترخیم
achromic بدون ترخیم
acid free بدون اسید
awless بدون بیم
unaligned بدون صف ارایی
intolerantly بدون بردباری
ingenuously بدون تزویر
endless بدون پایان
pathless بدون جاده
inaction بدون فعالیت
unattended بدون متصدی
warless بدون جنگ
inelastic بدون کشش
indolently بدون درد
guilelessly بدون تزویر
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com