English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
soya لوبیای روغن لوبیای ژاپنی
Other Matches
pigeon pea لوبیای سودانی
French bean لوبیای سبز
French beans لوبیای سبز
green bean لوبیای سبز
scarlet runner نوعی لوبیای سبز
chilies خوراک لوبیای پر ادویه
cowpea لوبیای چشم بلبلی
chili خوراک لوبیای پر ادویه
Chile خوراک لوبیای پر ادویه
chilli خوراک لوبیای پر ادویه
chillies خوراک لوبیای پر ادویه
navy bean لوبیای چشم بلبلی سفید
prayer beads لوبیای گیاه چشم خروس
marrow bean لوبیای تخم درشت باغی
haricot دانههای رسیده یانارس لوبیای سبز
haricots دانههای رسیده یانارس لوبیای سبز
baked beans لوبیای قرمز پخته شده و گوشت خوک
soy سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
beansprouts جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
beansprout جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
oil dent شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
oil روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling روغن کاری کردن روغن ساختن
oils روغن کاری کردن روغن ساختن
nipponese ژاپنی
Japanese ژاپنی
satsumas سفالینهی ژاپنی
satsuma سفالینهی ژاپنی
buddleia بودله ژاپنی
kimonos جامه ژاپنی
japan clover شبدر ژاپنی
kimono جامه ژاپنی
japanization ژاپنی شدن
lac varnish لاک ژاپنی
air cooled oil cooler نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
japanize بسبک ژاپنی در اوردن
bonsais درخت کوچک ژاپنی.
bonsai درخت کوچک ژاپنی.
shinai خیزران شمشیربازی ژاپنی
kamikaze هواپیماهای خودکشی ژاپنی
creosoted روغن قیر روغن قطران
creosotes روغن قیر روغن قطران
creosote روغن قیر روغن قطران
oil can حلب روغن , روغن دان
creosoting روغن قیر روغن قطران
cutting oil روغن سردکننده روغن برش
hai ku شعر بی قافیه سه سطری ژاپنی
kamikaze خلبان ازجان گذشته ژاپنی
kendo شمشیربازی ژاپنی باخیزران و با هر دو دست
fusuma [چارچوب متحرک در خانه های ژاپنی]
chigi [سنتوری پشت بام های ژاپنی]
a comparison between European and Japanese schools مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
wide arm handstand بالانس ژاپنی با دستهای فاصله دار
gobang یکجوربازی ژاپنی که روی صفحه شطرنجی بازی میشود
jinrikisha درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinriki درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jujitsu مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
jiujutsu مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
jiujitsu مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
Japonaiserie [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
greased روغن
oil روغن
greasing روغن
oiling روغن
clurified or run butter روغن
oils روغن
lubricants روغن
dope روغن
dopes روغن
brilliantine روغن مو
ointments روغن
bandoline روغن مو
bandolin روغن مو
ghi روغن
unction روغن
pomade روغن سر
ghee روغن
lubricant روغن
sebaceous humour روغن
butter روغن
oil can روغن زن
greaser روغن زن
grease روغن
oil groove روغن رو
butters روغن
unguent روغن
buttering روغن
ointment روغن
buttered روغن
inunction روغن مالی
colza oil روغن منداب
illinition روغن مالی
engine sump تشتک روغن
engine sump کارتل روغن
motor oil روغن موتور
lubricating oil روغن موتور
engine oil روغن موتور
emulsion lubricant روغن امولسیون
emulsion lubricant روغن عصاره
dripping pan روغن گیر
compressor oil روغن کمپرسور
wild rocket oil روغن منداب
colve oil روغن میخک
palmachristi روغن کرچک
cold drawn oil روغن کرچک
codfish ماهی روغن
volatile oil روغن اساسی
filterpress روغن گیر
flench روغن گرفتن
hydrolic pump پمپ روغن
hydraulic oil روغن رانش
heavy oil روغن سنگین
essential oil روغن اساسی
grnish رنگ و روغن
grease box روغن دان
neapolitan ointment روغن خاکستری
mercurial unguent روغن خاکستری
grey unguent روغن خاکستری
gray or mercurial unguent روغن خاکستری
graphite lubricant روغن گرافیت
gear lubricant oil روغن گیربکس
garlic oil روغن سیر
fusel oil روغن فوزل
in grease روغن دار
oscillating lubricator روغن ده نوسانی
tung oil روغن چرب
transformer oil روغن مبدل
train oil روغن نهنگ
train oil روغن بالن
tar oil روغن قطران
sweet oil روغن شیرین
sweet oil روغن زیتون
sunflower oil روغن افتابگردان
soluble oil روغن حل شونده
soluble oil روغن قابل حل
siccative oil روغن سیکاتیو
rub with ointment روغن مالیدن
replenisher نافم روغن
pomade روغن مالیدن
picamar روغن قیر
turpentine oil روغن تریانتین
unction روغن مالی
olive oil روغن زیتون
brake fluid روغن ترمز
cooking oil روغن آشپزی
cod-liver oil روغن ماهی
wash oil روغن شستشو
paraffin oil روغن پارافین
palmoil روغن خرما
oil level سطح روغن
oil guage درجه روغن
oil groove شیار روغن
oil gage گیج روغن
oil flow جریان روغن
oil filter صافی روغن
oil container فرف روغن
oil channel مجرای روغن
oil change تعویض روغن
oleaginous شبیه روغن
oil bath حمام روغن
mineral oil روغن معدنی
machine oil روغن ماشین
oil mist تیرگی روغن
oil of roses روغن سبز
palm oil روغن نخل
palm oil روغن خرما
oleometer روغن سنج
oilman روغن فروش
oiler روغن کار
oil squirt اب دزدک روغن
oil sludge رسوب روغن
oil seal ring رینگ روغن
oil retaining ring رینگ روغن
oil residue ته نشست روغن
oil pump پمپ روغن
oil pressure فشارسنج روغن
oil plug پیچ روغن
oil passage عبور روغن
lanoline روغن پشم
coconut oil روغن نارگیل
oils روغن زدن به
oiling روغن زدن
oiling روغن زدن به
oil روغن زدن
oil روغن زدن به
varnishing رنگ روغن
grease روغن اتومبیل
varnishing روغن جلا
varnishes رنگ روغن
varnishes روغن جلا
varnished رنگ روغن
varnished روغن جلا
varnish رنگ روغن
varnish روغن جلا
oils روغن زدن
florence oil روغن زیتون
oil paints رنگ روغن
oil paint رنگ روغن
drabbest رنگ و روغن
drab رنگ و روغن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com