English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
English Persian
watch bill لوحه نگهبانی ناو
Search result with all words
duty roster لوحه نگهبانی
Other Matches
sentinels دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
sentinel دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
duty roster دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
brede لوحه
signboard لوحه
tablets لوحه
tablet لوحه
plaques لوحه
plaque لوحه
plates لوحه
signboards لوحه
slabs لوحه
slab لوحه
plate لوحه
slab ingot شمش لوحه
sign writer لوحه نویس
plates لوحه روکش
plate لوحه روکش
maneuvering board لوحه مانور
maneuvering board لوحه سینماتیک
organization chart لوحه سازمان
gravestone لوحه قبر
gravestones لوحه قبر
slabbing mill دستگاه نورد لوحه
ingots slab mill دستگاه نورد لوحه
battle bill لوحه جنگی ناو
test chart لوحه بینایی سنجی
slats لوحه سنگ باریک
pallette لوحه ارایش پالت
traffic sign لوحه نشانه گذاری
slat لوحه سنگ باریک
billet slip لوحه اسکان افراد
enamel plaque لوحه فلزی میناکاری شده
memorials لوحه یادبود وابسته به حافظه
memorial لوحه یادبود وابسته به حافظه
memorialist نویسنده یاد بود یا لوحه
pax لوحه تمثال عیسی ومریم
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
woodcut گراوور چوبی حکاکی بر لوحه چوبین
abacuses گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacus گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
tricked نگهبانی
trick نگهبانی
protectorship نگهبانی
watches نگهبانی
tricking نگهبانی
watched نگهبانی
watch نگهبانی
wardenship نگهبانی
watching نگهبانی
out post نگهبانی
palette لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
palettes لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
chaperon نگهبانی کردن
second dog watch نگهبانی دوم
set the watch تنظیم نگهبانی
middle watch نگهبانی نیمه شب
to nount guard به نگهبانی رفتن
stand guard نگهبانی دادن
to stand sentinel نگهبانی کردن
watchtowers برج نگهبانی
on sentry مامور نگهبانی
radar quardship نگهبانی رادار
orderly officen افسر نگهبانی
cavalier سکوی نگهبانی
first watch نگهبانی شامگاه
first dog watch نگهبانی اول
watchtower برج نگهبانی
chaperone نگهبانی کردن
relieve تعویض نگهبانی
relieves تعویض نگهبانی
relieving تعویض نگهبانی
watch پاس نگهبانی
watch نگهبانی دادن
watched پاس نگهبانی
watched نگهبانی دادن
watches پاس نگهبانی
watches نگهبانی دادن
watching پاس نگهبانی
escorts نگهبانی کردن
escorting نگهبانی کردن
chaperones نگهبانی کردن
chaperons نگهبانی کردن
sentinel نگهبانی کردن
sentinels نگهبانی کردن
sentries قراول نگهبانی
sentry قراول نگهبانی
guard نگهبانی دادن
guarding نگهبانی دادن
guards نگهبانی دادن
escort نگهبانی کردن
escorted نگهبانی کردن
rosters صورت نگهبانی
tricking نوبت نگهبانی
sentry boxes اتاقک نگهبانی
tricked نوبت نگهبانی
roster صورت نگهبانی
off duty خارج از نگهبانی
trick نوبت نگهبانی
watching نگهبانی دادن
sentry box اتاقک نگهبانی
off duty مرخصی راحتی نگهبانی
watch and ward حق نگهبانی روزانه و شبانه
main guard پست نگهبانی اصلی
port watch پست نگهبانی بندر
duty ماموریت خدمت نگهبانی
first dogwatch نوبت نگهبانی عصر
look out نگهبانی کردن موافب بودن
tricked مدت زمان پست نگهبانی
fixed post system سیستم پستهای نگهبانی ثابت
trick مدت زمان پست نگهبانی
watchdogs نگهبانی دادن نگهبان بودن
tricking مدت زمان پست نگهبانی
watchdog نگهبانی دادن نگهبان بودن
sentry box سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
sentry boxes سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
relief مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
scout پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
point duty نگهبانی مامور راهنمایی عبورومرورکه درنقطهای می ایستد
scouts پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
call book دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
scouted پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
monument لوحه تاریخی اثر تاریخی
monuments لوحه تاریخی اثر تاریخی
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
sentry go فرمان نگهبانی را عوض کنیدنگهبانان عوض کنید
rotas صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rota صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
anchor watch گروه نگهبانی لنگر نگهبان لنگر
listening watch پست به گوش رادیویی نگهبانی به گوش
guard محافظت کردن نگهبانی کردن
guarding محافظت کردن نگهبانی کردن
guards محافظت کردن نگهبانی کردن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com