Total search result: 83 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
victory stele |
لوح پیروزی |
|
|
Search result with all words |
|
score |
پیروزی |
scored |
پیروزی |
scores |
پیروزی |
pewter |
جام پیروزی جایزه |
success |
پیروزی نتیجه |
successes |
پیروزی نتیجه |
trophies |
یادگاری پیروزی |
trophies |
نشان پیروزی |
trophy |
یادگاری پیروزی |
trophy |
نشان پیروزی |
conquest |
پیروزی |
conquests |
پیروزی |
victories |
پیروزی |
victory |
پیروزی |
beat |
پیروزی |
beats |
پیروزی |
die |
ماندن در پایگاه در پایان بازی بیس بال دو سرعت جنگ تا پیروزی |
edge |
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت |
edges |
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت |
paean |
پیروزی نامه |
paean |
پیروزی نامه نوشتن |
paeans |
پیروزی نامه |
paeans |
پیروزی نامه نوشتن |
achievement |
پیروزی |
achievements |
پیروزی کار بزرگ |
steal |
پیروزی غیرمنتظره |
steals |
پیروزی غیرمنتظره |
conquer |
پیروزی یافتن بر |
conquering |
پیروزی یافتن بر |
conquers |
پیروزی یافتن بر |
take |
پیروزی |
takes |
پیروزی |
triumph |
پیروزی |
triumphed |
پیروزی |
triumphing |
پیروزی |
triumphs |
پیروزی |
brush |
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی |
brushes |
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی |
palm |
نخل خرما نشانه پیروزی |
palms |
نخل خرما نشانه پیروزی |
triumphant |
فاتحانه فریاد پیروزی |
triumphantly |
فاتحانه فریاد پیروزی |
triumphal |
حاکی از پیروزی |
win |
پیروزی برد |
win |
پیروزی |
wins |
پیروزی برد |
wins |
پیروزی |
streak |
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی |
streaked |
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی |
streaking |
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی |
streaks |
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی |
outrun |
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه |
outrunning |
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه |
outruns |
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه |
garrison finish |
پیروزی غیرمنتظره |
head hunt |
بریدن سردشمن وبردن ان بعنوان غنیمت ونشانه پیروزی |
jiujitsu |
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو |
jiujutsu |
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو |
jujitsu |
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو |
long shot |
شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد |
nike |
الهه پیروزی |
occupation authority |
اقتدار ناشی از فتح و پیروزی |
pull it out |
پیروزی در واپسین لحظات |
pyrrhic victory |
پیروزی ای که بی اندازه گران تمام شد |
secure of victory |
مطمئن به پیروزی |
shut out |
مانع پیروزی حریف شدن |
sudden victory |
پیروزی در وقت اضافی |
to overcrow one's rival |
از پیروزی بر حریف شادی کردن |
triumphal cloumn |
برج پیروزی |
v day |
روز پیروزی |
victoriously |
با پیروزی |
victoriousness |
پیروزی |
victory day |
روز پیروزی |
win by knockout |
پیروزی با ناک اوت |
win by retirement |
پیروزی با کنار رفتن حریف |
win on points |
پیروزی با امتیاز |
winnable |
شایسته پیروزی |
V-sign |
علامت پیروزی |
V-signs |
علامت پیروزی |
Vistory was dearly bought . |
پیروزی بقیمت گرانی بدست آمد ( تلفات جانی فراوان ) |
save the day <idiom> |
به پیروزی وموفقیت دست یافتن |
turn the tide <idiom> |
چیزی که بنظر شکست خورده بود به پیروزی رساندن |
Partial phrase not found. |