English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
English Persian
cathode ray tude لوله اشعه کاتدی
Search result with all words
wave form شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
x plate صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
y plates صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
Other Matches
gun منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
cathode rays اشعه کاتدی
crt لامپ با اشعه کاتدی
cathode ray oscilloscope اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
cathode pay tube لامپ با اشعه کاتدی
cathode ray oscilloscope نوسان نمای اشعه کاتدی
phosphor برای پوشاندن درون تیوپ اشعه کاتدی . مراجعه شود به TELEVISION
cathod ray tube لوله پرتو کاتدی
dark bulb نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
deflection هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
non interlaced سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
peak cathode current جریان کاتدی
cathode spot لکه کاتدی
cathode protection حفافت کاتدی
cathode rays پرتو کاتدی
cathodoluminescence لومینانس کاتدی
cathodic pickling قطعه شوی کاتدی
peak cathode fault current جریان نابهنجار کاتدی
cathode follower فزون ساز کاتدی
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
radiolucency درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
sockets بست لوله دوراهی لوله
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
deflected یا اشعه
deflect یا اشعه
deflects یا اشعه
ray اشعه
rays اشعه ها
radiation اشعه
deflecting یا اشعه
roentgen rays اشعه رنتگن
canal rays اشعه مجرایی
silvery rays اشعه نقرهای
ultraviolet ray اشعه فرابنفش
gamma rays اشعه گاما
electron ray اشعه الکترونی
electronic beam اشعه ی الکترونیکی
cosmic rays اشعه کیهانی
laser اشعه لیزر
rays of light اشعه نور
reseau اخراج اشعه
gamma radiation اشعه گاما
lasers اشعه لیزر
X-raying اشعه ایکس
X-rayed اشعه رونتگن
microwave radiation اشعه میکروموجی
X-rays اشعه ایکس
ray اشعه تابشی
X-rayed اشعه ایکس
ion beam اشعه یونی
flashback بازتاب اشعه
flashbacks بازتاب اشعه
X-ray اشعه رونتگن
X-ray اشعه ایکس
gamma ray اشعه گاما
roentgen ray اشعه مجهول
x ray اشعه ایکس
x ray beam اشعه رونتگن
beam cutoff قطع اشعه
deflection defocusing پریشانی اشعه
x rays اشعه ایکس
xrays اشعه مجهول
xrays اشعه ایکس
radiation sickness بیماری اشعه
X-raying اشعه رونتگن
alpha rediation اشعه الفا
electron beam اشعه الکترون
alpha rays اشعه الفا
actinic rays اشعه فعال
electron beam اشعه الکترونی
beam width پهنای اشعه
x ray اشعه مجهول
gamma اشعه گاما
gammas اشعه گاما
cathode ray oscillograph اشعه کاتدیک
cosmicray اشعه کیهانی
beta rays اشعه بتا
x radiation اشعه ایکس
beta ray اشعه بتا
beta radiation اشعه بتا
density of an electron beam چگالی اشعه الکترونی
crookes tube لامپ اشعه ایکس
red, green, blue سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
black body radiation اشعه جسم سیاه
cosecant squared beam اشعه با مربع کوسکانت
density of an ion beam چگالی اشعه یونی
roentgenography پرتونگاری با اشعه ایکس
blue beam magnet مغناطیس اشعه ابی
searchlight اشعه نور افکن
searchlights اشعه نور افکن
phosphor معمولا اشعه الکترونی
x radiation تشعشع اشعه مجهول
ultraviolet اشعه مادون بنفش
electron beam cutting برش با اشعه الکترونی
ultrared انطرف اشعه قرمز
x ray therapy درمان با اشعه مجهول
electron ray tube لامپ اشعه کاتدیک
electron beam generator مولد اشعه الکترونی
welding by electron beam جوشکاری با اشعه الکترونی
electron beam welding جوشکاری با اشعه الکترونی
x ray source منبع اشعه رونتگن
infrared ray اشعه فرو سرخ
x ray equipment تجهیزات اشعه رونتگن
exposing درمعرض اشعه قرار دادن
back azimuth method گرای معکوس در اخراج اشعه
electron beam focusing تمرکز دهی اشعه الکترونی
roentgenoscopy معاینه بوسیله اشعه مجهول
expose درمعرض اشعه قرار دادن
exposes درمعرض اشعه قرار دادن
tannage قهوهای در اثر اشعه افتاب
emissivity قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
insolation در مقابل اشعه افتاب قراردادن
infrared وابسته به اشعه مادون قرمز
radiograms عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
beam current at a specified point شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
radiogram عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
beams مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
encephalogram عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
permanent magnet focusing تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
ultraviolet ray اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
beam مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
cores وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
luminous energy نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
permanent magnet centering تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
roentgenize بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
isodose دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
core وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
diathermic هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermanous هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
roentgenoscope دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
radiac کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
beam دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
roentgen واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
electron gun بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
roentgenography عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
internal magnetic focus tube لامث اشعه کاتدیک با سیستم فوکوس مغناطیسی
radial line plot روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
beams دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
scan حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
differential laser gyro دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند
line flyback اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
ultraviolet ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
penetrameter الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
ultraviolet light MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
flame cleaning تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
scanned حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scans حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
luminescence پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
roentgenogram عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
roentgenology شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
rem مقدار دوزتشعشعی که اثرش برابر یک رونتگن اشعه ایکس باشد
tomography فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
flyback اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
electron beam recording ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی
dosimeter وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
EBR ضبط خروجی از کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترون
detector گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
frequencies تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequency تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
detectors گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
phosphor اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
whiter چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
whitest چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
soft fails فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
yoke هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر
white چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
lasers اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
laser اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
CD وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
CDs وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
horizontal مدت زمانی که اشعه تصویر در صفحه نمایش به اول خط بعد برمی گردد از آخر خط قبل
angle of traverse زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
black writer چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
scanner وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
RGB display سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com