English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
boring pipe لوله حفاری
Search result with all words
boring tubes لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
jetting tube لوله تزریق در حفاری
kelly قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
Other Matches
drill extractor التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
pioneer tools وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
drilling mud گل حفاری
drilling حفاری
excavation حفاری
diggings حفاری
dig حفاری
digs حفاری
sappers قسمت حفاری
sapper قسمت حفاری
inclined drilling حفاری مایل
mud flush rotary حفاری اورانی
drillship کشتی حفاری
earth excavating حفاری زمین
drilling pipe سوزن حفاری
drilling capacity فرفیت حفاری
drilling bit مته حفاری
digger الت حفاری
earth excavating حفاری زمین
excavated حفاری کردن
back hoe بیل حفاری
crowed shevel بیل حفاری
unearths حفاری کردن
back shovel بیل حفاری
unearthing حفاری کردن
unearthed حفاری کردن
unearth حفاری کردن
excavating حفاری کردن
excavates حفاری کردن
excavate حفاری کردن
scoops ماشین حفاری
scooping ماشین حفاری
rotary drilling حفاری دورانی
outfit تجهیزات حفاری
outfits تجهیزات حفاری
trench excavator ماشین حفاری
scoop ماشین حفاری
scooped ماشین حفاری
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
sockets بست لوله دوراهی لوله
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
hoes کج بیل حفاری یا خاکبرداری
cores نمونه مواد حفاری
hoeing کج بیل حفاری یا خاکبرداری
pool tool حفاری با میله توپر
common excavation of structure حفاری عمومی ساختمان
adamantine drilling حفاری با مته ساچمهای
open cut حفاری در فضای باز
archeological dig حفاری باستان شناسی
navvy کارگرحفار ماشین حفاری
navvies کارگرحفار ماشین حفاری
hoe کج بیل حفاری یا خاکبرداری
hoed کج بیل حفاری یا خاکبرداری
core نمونه مواد حفاری
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
grab بیل حفاری دندانه دار
grabbed بیل حفاری دندانه دار
grabs بیل حفاری دندانه دار
grabbing بیل حفاری دندانه دار
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
workings همه بخشهای حفاری شده معدنی
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
bored well چاهی که بوسیله مته حفاری شده باشد
trepanation مته حفاری معدن وجراحی بامته سوراخ کردن
jars این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jarred این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jar این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
king pile تیری که قبل از شروع حفاری به منزله شمع در وسط شیارمیکوبند
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
kelly drive bushing اتصال کلی که بصورت استوانه بوده و مابین کلی وسوزن حفاری وجود دارد
angle of traverse زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
cylinders لوله
nose سر لوله
conduits لوله
clipped لوله
hosing لوله
clippings لوله
clips لوله
cylinder لوله
fire hose لوله اب
rouleau لوله
tubes لوله
hickey لوله خم کن
noses سر لوله
conduit لوله
spouting لوله
spouted لوله
blast pipe لوله دم
pipe لوله
blast main لوله دم
spout لوله
piped لوله
spouts لوله
hose لوله
pipe cutter لوله بر
tubulation لوله
rolled لوله
pipe fitter لوله کش
roll لوله
hosed لوله
hoses لوله
pipe layer لوله کش
tube cutter لوله بر
pipe line خط لوله
rolls لوله
cannon لوله
chimney لوله
chimneys لوله
stave لوله اب
hosepipe لوله
sequacious لوله شو
nozzles سر لوله اب
nozzle سر لوله اب
ductile لوله شو
cannons لوله
duct لوله اب
valve لوله
valves لوله
pipelines خط لوله
bores لوله
drain pipe لوله
downtake لوله
plumber لوله کش
water pipe لوله اب
pipeline خط لوله
tube لوله
bore لوله
clip لوله
discharge head سر لوله
plumbers لوله کش
feed pipe لوله تغذیه
precession فرسایش لوله
pression pipe لوله فشاری
pipeage لوله کشی
standpipes لوله شاغولی
pump dale لوله تلمبه
pipehead مقصدخطوط لوله
pipehead انتهای خط لوله
hoses لوله خرطومی
gun لوله توپ
reducer لوله مبدل
pipe wrench اچار لوله
reducer لوله رابط
point bland از دهانه لوله
hydrants لوله ابکش
standpipe لوله شاغولی
applicator سر لوله شیپوری
pipeline لوله کشی
adopter لوله اتصالی
pipeline trench معبر خط لوله
air inlet pipe لوله هواگیر
pipy لوله دار
pitot tube لوله پیتو
plumbery لوله کشی
air pipe لوله هوا
tuyere دهانه لوله
air tube لوله هوا
fallopian tube لوله فالوپ
air channel لوله هوا
absorption tube لوله جذب
plumping لوله کشی
hydrant لوله ابکش
hoses لوله پلاستیکی
guns لوله توپ
hosing لوله خرطومی
absorption countertube لوله جذب
axis of the bore محور لوله
pipelike لوله مانند
articulated pipe لوله تاشو
hosing لوله پلاستیکی
pipelines لوله کشی
air vessel لوله تنفسی
copper tube لوله مسی
ductule لوله کوچک
earth ware لوله سفالی
earthenware pipe لوله سفالین
education pipe لوله تخلیه
inductile لوله نشو
electric lead pipe لوله برکمن
electron tube لوله الکترون
end plug درپوش لوله
enteron لوله هاضمه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com