Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
inulin |
ماده نشاستهای که ازریشه زنجبیل شامی وبرخی گیاهان مرکب می گیرند |
|
|
Other Matches |
|
elf dock |
زنجبیل شامی |
inula |
زنجبیل شامی |
arrowroot |
نشاستهای که ازریشه اوروت گرفته میشود |
inula |
جنس زنجبیل شامی |
elecampane |
زنجبیل شامی راسن |
inulaceous |
وابسته به جنس زنجبیل شامی |
fecula |
ماده نشاستهای |
alizarin |
ماده نارنجی یا قرمز رنگ که از ریشه روناس می گیرند |
compounds |
ماده مرکب |
compound |
ماده مرکب |
compounded |
ماده مرکب |
binary explosive |
ماده منفجره مرکب |
pseudocompound |
شبه ماده مرکب |
lyddite |
ماده منفجره نیرومندی که قسمت اعظم ان مرکب از اسیدپیکریک میباشد |
centner |
وزنهای درالمان وبرخی کشوران دیگراروپابرابر50کیلوگرم |
dye-stuff |
ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند] |
decomposing |
تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب |
farinaceous |
نشاستهای |
amyloid |
نشاستهای |
amylaceous |
نشاستهای |
library paste |
چسب نشاستهای |
water pepper |
زنجبیل سگ |
ginger |
زنجبیل |
preserved ginger |
زنجبیل پرورده |
amylose |
مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد |
ginger |
زنجبیل زدن به تحریک کردن |
swiss steak |
شامی |
damascene |
شامی |
radically |
ازریشه |
root and branch |
ازریشه |
girgerbread |
نوعی نان شیرینی که زنجبیل دارد |
alpha canis minoris |
شعرای شامی |
asatabacca |
اسارون شامی |
pitch resin |
لبان شامی |
precycon |
شعرای شامی |
daman |
ونک شامی |
rose of sharon |
بامیه شامی |
hazelwort |
ارسارون شامی |
eradicated |
ازریشه کندن |
eradicate |
ازریشه کندن |
uproot |
ازریشه کندن |
uprooting |
ازریشه کندن |
extirpator |
ازریشه دراورنده |
uproots |
ازریشه کندن |
eradicates |
ازریشه کندن |
uprooted |
ازریشه کندن |
ginger beers |
نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد |
ginger beer |
نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد |
gingersnap |
نوعی نان شیرینی ترد زنجبیل دار |
to pull up a plant |
گیاهی را ازریشه دراوردن |
elf dock |
شیرینی که اززنجبیل شامی سازند |
displant |
ازریشه کندن ازبن دراوردن |
soddy |
پوشیده ازریشه یاکلوخ چمنی |
corona borealis |
کاسه یتیمان فکه اکلیل شامی |
coronae borealis |
کاسه یتیمان فکه اکلیل شامی |
combined influence mine |
مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب |
blade twist |
تغییر نامطلوب گام ملخ ازریشه تا نوک |
mosfet |
می گیرند |
permanent mold |
قرار می گیرند |
thermite |
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا |
antiset |
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده |
photoresist |
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود |
materialism |
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است |
kettle holder |
کهنهای که با ان کتری داغ رادردست گیرند |
dopes |
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده |
gunk |
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب |
female connector |
دوشاخه ماده متصل کننده ماده |
coolant |
ماده سرماساز ماده خنک کننده |
dope |
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده |
coolants |
ماده سرماساز ماده خنک کننده |
This car can hold 6 persons comefortably. |
دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند |
unwarned exposed |
یکانهایی که در معرض غافلگیری تک اتمی قرار می گیرند |
polypidom |
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند |
pin compatible |
تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند |
polypary |
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند |
planimeter |
دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند |
pigments |
ماده رنگی ماده ملونه |
fueled |
ماده انرژی زا ماده کارساز |
fuelled |
ماده انرژی زا ماده کارساز |
fuels |
ماده انرژی زا ماده کارساز |
fuel |
ماده انرژی زا ماده کارساز |
fuelling |
ماده انرژی زا ماده کارساز |
pigment |
ماده رنگی ماده ملونه |
Wise men learn by other mens mistakes;fools by the. <proverb> |
مردم عاقل از اشتباهات دیگران درس مى گیرند جاهلان از خطاهاى خود . |
suprapermafrost |
ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند |
lengths |
تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند. |
length |
تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند. |
trapezoidal distortion |
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند |
interword spacing |
فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند |
ball printer |
چاپگری که از توپ فلزی کوچک روی سط حی که حروف شکل می گیرند تشکیل شده است |
grubbed |
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن |
grub |
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن |
grubs |
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن |
phytobentos |
گیاهان ته زی |
flora |
گیاهان |
pyramiding |
سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند |
half |
مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند |
click art |
صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند |
alpha pegasi |
مرکب الفرس متن الفرس مرکب |
combined operations |
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب |
phytoplankton |
گیاهان شناور |
potentilla |
گیاهان پنجهای |
cereal |
گیاهان گندمی |
cereals |
گیاهان گندمی |
rugger |
گیاهان گل سرخ |
phanerogamia |
گیاهان پیدازا |
dicoty |
گیاهان دو لپه |
herbaceous |
گیاهان علفی |
rampant vegetation |
گیاهان فراوان |
herbs |
گیاهان [در عطاری] |
herbicidal |
کشنده گیاهان |
luxuriant vegetation |
گیاهان انبوه |
halophytes |
گیاهان شورپسند |
dicot |
گیاهان دو لپه |
dicotyledon |
گیاهان دو لپه |
luxuriant vegetation |
گیاهان فراوان |
dicotyledones |
گیاهان دولپه |
rampant vegetation |
گیاهان انبوه |
phytology |
علم گیاهان |
priority |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
priorities |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
expansion unit |
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند |
dead hedge |
پرچین گیاهان خشک |
saltbush |
خانواده گیاهان قازایاغی |
understory vegetation |
گیاهان زیر درختی |
herbalists |
فروشنده گیاهان طبی |
chromogen |
دانههای رنگی گیاهان |
canopies |
تاج پوشش گیاهان |
canopy |
تاج پوشش گیاهان |
chromogen |
رنگ پذیری گیاهان |
herbalist |
فروشنده گیاهان طبی |
herbist |
فروشنده گیاهان طبی |
herbs |
شاخ وبرگ گیاهان |
antiplant agent |
عامل ضد رویش گیاهان |
nurseryman |
پرورنده گیاهان زارع |
trash |
خاکروبه زوائد گیاهان |
trashed |
خاکروبه زوائد گیاهان |
trashes |
خاکروبه زوائد گیاهان |
trashing |
خاکروبه زوائد گیاهان |
greenery |
گیاهان سبز گلخانه |
mold |
قارچ انگلی گیاهان |
loggerhead |
گیاهان جنس قنطوریون |
lobelia |
خانواده گیاهان لوبلیا |
magnolia |
ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا |
magnolias |
ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا |
gypso halophytes |
گیاهان شوراگچی شوراگچیان |
herborist |
فروشنده گیاهان طبی |
herb |
شاخ وبرگ گیاهان |
halophytes |
گیاهان شوری پذیر |
indigofera |
گیاهان نیل دارsnake |
fleabane |
گیاهان پیر بهاروبرنجاسف |
phytopathologic |
وابسته به اسیب شناسی گیاهان |
feverweed |
دستهای از گیاهان خانواده بوقناق |
vegetable kingdom |
جهان گیاهان مولود نباتی |
pteridophyta |
گیاهان اوندی خانواده سرخس |
slash and burn |
بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی |
pteridophyte |
گیاهان اوندی خانواده سرخس |
ratsbane |
گیاهان سمی قاتل موش |
heterophyte |
گیاه انگل گیاهان دیگر |
biota |
زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه |
cutin |
پوشش خارجی بعضی گیاهان |
hock |
گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی |
guava |
گیاهان و بتههای جنس psidium |
physic garden |
باغ گیاهان طبی یا دارویی |
photodynamics |
اثر روشنایی در جنبش گیاهان |
styloipodium |
ته خامه گیاهان خانواده هویج |
grubbing |
ریشه کنی گیاهان در زمین |
aquariums |
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی |
gerbera |
گیاهان سر بره وکلب جهنم |
aquarium |
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی |
aquaria |
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی |
photodynamic |
اثر روشنایی در جنبش گیاهان |
guavas |
گیاهان و بتههای جنس psidium |
defoliation |
از بین بردن برگ گیاهان |
hemp nettle |
گیاهان جنس کله گربه |
splicing |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
splice |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
spliced |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
splices |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
gynandromorph |
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده |
anti- |
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند |
Plants store up the sun's energy. |
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند. |
planker |
گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند |
thremmatology |
علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی |
flora |
کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه |
phytoplankton |
زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا |
oligophagous |
تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی |
herbal |
مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی |
lysimiter |
دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان |
herbarium |
مجموعه گیاهان خشک گیاه دان |
styloipodium |
گرده بالای میوه گیاهان چتری |
green roof |
[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان] |
lodicule |
یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان |
snowbush |
انواع گیاهان سفید گلبرگ چای جرسی |
rush |
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه |
holophytic |
تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار |
green thumbed |
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد |
green thumb |
استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان |
rushing |
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه |
Aborigines |
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی |