English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (8 milliseconds)
English Persian
physical مادی جسمانی
material مادی جسمانی
materials مادی جسمانی
earthen مادی جسمانی
Search result with all words
worldly جسمانی مادی
Other Matches
objectivism ادبیات و هنر مادی مادی گرایی
fleshly جسمانی
carnal جسمانی
physical جسمانی
corporeal جسمانی
fleshpot لذایذ جسمانی
bodily harm صدمه جسمانی
somatization جسمانی کردن
incorporating غیر جسمانی
incorporate غیر جسمانی
fleshpots راحتی جسمانی
sensual شهوانی جسمانی
temporal جسمانی زمانی
bodily واقعا جسمانی
physical handicap معلولیت جسمانی
corporality هستی جسمانی تن
physical fitness امادگی جسمانی
physical movement حرکت جسمانی
in the f. بصورت جسمانی
marasmus پژمردگی جسمانی
incorporates غیر جسمانی
outworld دنیای جسمانی
sensuousness پیروی جسمانی
sentience حساسیت جسمانی
corporeality جسمانی بودن
somatoform disorder اختلال جسمانی شکل
sensuous مبنی بر لذات جسمانی
carnally بطور جسمانی یا شهوانی
somatization disorder اختلال جسمانی کردن
physical aptitude test ازمون استعداد جسمانی
physical fitness امادگی عمومی جسمانی
physical anthropology انسان شناسی جسمانی
profaneness وابستگی بچیزهای جسمانی
dysaesthesia اختلال حواس جسمانی
anthropometry انسان سنجی جسمانی
sensuously مبنی بر لذات جسمانی
tussles مسابقه جسمانی کشمکش
tussled مسابقه جسمانی کشمکش
tussle مسابقه جسمانی کشمکش
rough up <idiom> حمله وصدمه جسمانی
substantiating ماهیت جسمانی دادن به
substantiates ماهیت جسمانی دادن به
substantiated ماهیت جسمانی دادن به
tussling مسابقه جسمانی کشمکش
incarnate دارای شکل جسمانی
stress تنش جسمانی- روانی
substantiate ماهیت جسمانی دادن به
the outward man ادم جسمانی جسم
stresses تنش جسمانی- روانی
stressing تنش جسمانی- روانی
infantilism کندی رشد جسمانی وعقلانی
habitus وضعیت ساختمان جسمانی هیکل
materials مادی
physical مادی
canal مادی
canals مادی
material مادی
rain worm مادی
hylic مادی
irrigation channel مادی
so matic مادی
materialists مادی
materialist مادی
worldling مادی
fleshly مادی
catch feeder مادی
corporeal مادی
hard as nails <idiom> ازلحاظ جسمانی قوی درشت وسخت
tangible property دارائی مادی
overseer of irrigation channel مادی سالار
physical device ابزار مادی
physical coercion اجبار مادی
physical dimension بعد مادی
physical connection اتصال مادی
tangible assets دارائیهای مادی
physicism حکمت مادی
physical science دانش مادی
physical record مدرک مادی
natural philosopher حکیم مادی
immaterial غیر مادی
idiographic مجازی مادی
hylozoism فلسفه مادی
materialized مادی کردن
spiritually غیر مادی
materializes مادی کردن
materialize مادی کردن
materialising مادی کردن
materialises مادی کردن
materialised مادی کردن
materializing مادی کردن
incorporeal غیر مادی
material mass جرم مادی
incorporal غیر مادی
material incentives محرکهای مادی
material incentives انگیزههای مادی
material damage خسارت مادی
matter wave موج مادی
materialization مادی سازی
zombiism اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
valor ارزش مادی اهمیت
primary masses نقاط مادی اولیه
valour ارزش مادی اهمیت
strict liability offence جرم مادی صرف
materiality جنبه مادی ضرورت
substantiating شکل مادی بخشیدن به
substantiates شکل مادی بخشیدن به
substantiated شکل مادی بخشیدن به
spiritusoity عالم غیر مادی
substantiate شکل مادی بخشیدن به
superphysical ماورای عالم مادی
physical element of crime عنصر مادی جرم
superempirical خارج از جهان مادی
incorporeally بطور غیر مادی
immaterialize غیر مادی کردن
dialectical materialism اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
spiritual غیر مادی بطور روحانی
transcendentalism فلسفه خارج جهان مادی
autism عدم توجه بعالم مادی
objectivism عین گرایی فلسفه مادی
materiel قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
syupersubstantial مافق وجود یا جوهر مادی روحی
corpus delicti عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
objectify بنظر اوردن بصورت مادی و خارجی مجسم کردن
advantaged کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
dialectic materialism دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
atomism عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
lysenkoism نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
bourgeois <adj.> از ویژگی های این طبقه متوسط، به طور معمول با اشاره به ارزشهای مادی ادراک شده و یا نگرش مرسوم
spiritism اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
antimateriel ammunition مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
pork barrel برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com