Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
automata
ماشینهای خودکار
Search result with all words
automatic
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatics
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
pedrail
اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
Other Matches
cannibalises
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
auxiliary machinery
دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
automating
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
synchroreceiver
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
automatic error correction
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
contractors plant
ماشینهای ساختمانی
business mechines
ماشینهای تجاری
smart machines
ماشینهای هوشمند
box section bed
جعبه ماشینهای ابزار
direct connected
ماشینهای بهم پیوسته
topology
طراحی ماشینهای شبکه
scraper
یکی از ماشینهای عملیات خاکی
mechanical powers
نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
autoloader
اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
submachinegun
مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatic check
کنترل خودکار بررسی خودکار
digital sorting
روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
automatic pilots
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
big blue
ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
homogeneous computer network
شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
milking machine
ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking
سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
automated teller machine
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
Luddites
هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddite
هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
gyro pilot
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic toss
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
automatic coding
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
automatics
خودکار
self acting
خودکار
automatic
خودکار
mechnical
خودکار
unattended
خودکار
preset
خودکار
ballpoint pens
خودکار ها
auyomated
خودکار
automaticity
خودکار
unmanned
خودکار
ballpens
خودکار ها
ball pens
خودکار ها
ballpoints
خودکار ها
self-starters
خودکار
pen
خودکار
self-starter
خودکار
autonomic
خودکار
automatic pipet
پی پت خودکار
automotive
خودکار
automatous
خودکار
autofeather
فدر خودکار
automated office
دفتر خودکار
automatic throttle
ساسات خودکار
automatic titrator
تیترکننده خودکار
cutout
فیوز خودکار
crane track
جرثقیل خودکار
auto starter
استارت خودکار
autogenous welding
جوشکاری خودکار
automatization
خودکار کردن
automatic treatment
تسویه خودکار
automatization
خودکار شدن
autotrace
اثر خودکار
robots
دستگاه خودکار
fully automatic
کاملا" خودکار
robot
دستگاه خودکار
automatic weapon
سلاح خودکار
automatic machine
دستگاه خودکار
automatic tuning
میزانساز خودکار
full automatic
تماما" خودکار
automatism
بطور خودکار
automatize
خودکار کردن
automatic testing
ازمایش خودکار
automatic aiming
تعقیب خودکار
ball point pen
قلم خودکار
automatic control
کنترل خودکار
automatic controller
مراقب خودکار
automatic cutout
قطع خودکار
automatic door switch
کلید خودکار در
door switch
کلید خودکار در
automatic drop
اتصال خودکار
automatic record changer
گرام خودکار
automatic mechanism
مکانیزم خودکار
automatic loader
بارکن خودکار
automatic interrupt
وقفه خودکار
automatic interrupt
قطع خودکار
autosave
ضبط خودکار
automatic fire
اتش خودکار
automatic fire
تیراندازی خودکار
automatic flasher
چشمکزن خودکار
automatic computer
کامپیوتر خودکار
automatic regulation
تنظیم خودکار
automatic rifle
توپ خودکار
autotrack
تعقیب خودکار
automatic telephone system
تلفن خودکار
automatic telephone
تلفن خودکار
automatic steering device
سکان خودکار
auyomated
خودکار شده
autotype
چاپ خودکار
automatic balance
ترازوی خودکار
automatic rifle
تفنگ خودکار
automatic bass compensation
بمرسان خودکار
automatic behavior
رفتار خودکار
automatic buret
بورت خودکار
automatic carriage
تعویض خودکار
automatic check
مقابله خودکار
automatic check
ازمایش خودکار
automatic circuit breaker
مدارشکن خودکار
coach screw
پیچ خودکار
automatic focusing
تمرکز خودکار
sub-machine gun
تیربار خودکار
semi automatic
نیم خودکار
player piano
پیانو خودکار
automates
خودکار کردن
automatic tracking
تعقیب خودکار
mechanically
بطور خودکار
automating
خودکار کردن
self destroying
منفجرشونده خودکار
mechanical sawmill
اره خودکار
automation
خودکار کردن
self test
ازمایش خودکار
power steering
فرمان خودکار
sub-machine guns
تیربار خودکار
automatically
بطور خودکار
repeating firearm
اسلحه خودکار
self loading
پرشونده خودکار
push botton
وسایل خودکار
automate
خودکار کردن
automated
خودکار کردن
semiautomatic
نیمه خودکار
automation
خودکار سازی
automaton
ماشین خودکار
automatons
ماشین خودکار
automatics
دستگاه خودکار
flashguns
فلاش خودکار
automatic
دستگاه خودکار
systematic
خودکار سیستماتیک
automation
اتوماسیون خودکار
flashgun
فلاش خودکار
ballpoint pen
خودکار
[نوشت افزار]
automatic gain control
نافم خودکار فزونسازی
automatic punching machine
دستگاه منگنه خودکار
central exchange
مرکز تلفن خودکار
automatic phase control
نافم خودکار فاز
automation
بطور خودکار کارکردن
automatic message switching
انتخاب خودکار پیام
automation
دستگاه تنظیم خودکار
automatic hyphenation
خط تیره گذاری خودکار
automatic milling machine
دستگاه فرز خودکار
blowback
عقب نشینی خودکار
telephone exchange
مرکز تلفن خودکار
automatic grinder
چرخ سمباده خودکار
built in stabilizers
تثبیت کنندههای خودکار
automatic recalculation
محاسبه مجدد خودکار
automatic reel
قرقره خودکار ماهیگیری
ballpoint
خودکار
[نوشت افزار]
automatic frequency control
نافم خودکار بسامد
automatic typesetting
حروف چینی خودکار
automatic voice network
شبکه صوتی خودکار
automatic volume control
نافم خودکار صدا
automatic volume expansion
گسترش خودکار صدا
automatic water level recorder
تراز اب نگار خودکار
automatic weapon
جنگ افزار خودکار
automatic welding machine
دستگاه جوشکاری خودکار
autosyn
هماهنگ کننده خودکار
autostart routine
روال اغازگر خودکار
ballpen
خودکار
[نوشت افزار]
automatic tipper
تخلیه کننده خودکار
automatic timing advance
تنظیم کننده خودکار
automatic release
قطع کننده خودکار
axis of control
محورکنترل خودکار هواپیما
automatic sawing machine
دستگاه اره خودکار
automatic screw machine
دستگاه پیچ خودکار
automatic send/reciever
ارسال و دریافت خودکار
automatic spark advance
میزان کردن خودکار
automatic stabilizer
تثبیت کننده خودکار
automatic supply
سیستم اماد خودکار
automatic supply
روش خودکار اماد
automatic telephone system
سیستم تلفن خودکار
biro
[British]
خودکار
[نوشت افزار]
ball pen
خودکار
[نوشت افزار]
automatic timer
زمان سنج خودکار
autorepeat key
کلید تکرار خودکار
telephone exchanges
مرکز تلفن خودکار
exchange office
مرکز تلفن خودکار
pluviograph
باران سنج خودکار
autographic
مربوط به ثبات خودکار
autoloading
باری نیم خودکار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com