English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
corporation tax مالیات بر شرکتها
Search result with all words
corporation income tax مالیات بر درامد شرکتها
Other Matches
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise tax مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
excise مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
stockholder سهامدار شرکتها
merges ادغام شرکتها
conglomerations اختلاط شرکتها
conglomeration اختلاط شرکتها
merge ادغام شرکتها
stockholders سهامدار شرکتها
trusts اتحادیه شرکتها ائتلاف
trusted اتحادیه شرکتها ائتلاف
trust اتحادیه شرکتها ائتلاف
net business saving پس انداز خالص شرکتها
liquidation of company تصفیه امور شرکتها
amalgamation ادغام یا اختلاط شرکتها
stockbrokers دلال سهام شرکتها
stockbroker دلال سهام شرکتها
company law قوانین مربوط به شرکتها
undistributed corporate profit سود تقسیم نشده شرکتها
share list صورت بهای سهام شرکتها
assessments ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment ممیزی مالیات وضع مالیات
visitations اداره بازرسی ونظارت بر کار شرکتها
visitation اداره بازرسی ونظارت بر کار شرکتها
holding company شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
arm's length مستقل و برابر بودن طرفها [یا شرکتها] در معامله ای [اقتصاد]
low-tech وابسته به شرکتها و نظام های بازرگانی متکی به کم فنآوری
visitors بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
visitor بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
couriers نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
courier نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
levied مالیات بندی مالیات
levied اخذ مالیات مالیات
levies مالیات بندی مالیات
levies اخذ مالیات مالیات
levy مالیات بندی مالیات
taxation مالیات بندی مالیات
levying مالیات بندی مالیات
levying اخذ مالیات مالیات
levy اخذ مالیات مالیات
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
gabelle مالیات
gabel مالیات
sess مالیات
impost مالیات
Scot مالیات
cess مالیات
tithing مالیات ده یک
taxed مالیات
taxation مالیات
tax مالیات
taxes مالیات
tax-free <adj.> بدون مالیات
neutral tax مالیات بی طرف
land tax مالیات بر زمین
zero-rated <adj.> بدون مالیات
mise مالیات خرج
levying of taxes وضع مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
leviable مالیات بستنی
leviable وضع مالیات
levier مالیات وصول کن
levy tax وضع مالیات
proportional tax مالیات نسبی
liable to tax مشمول مالیات
tax-exempt <adj.> بدون مالیات
progressive tax مالیات تصاعدی
progressive taxation مالیات تصاعدی
property tax مالیات مستقلات
property tax مالیات دارایی
proportional tax مالیات تناسبی
proportional taxation مالیات تناسبی
quint مالیات پنج یک
profits tax مالیات بر سود
profit tax مالیات بر سود
neutral tax مالیات خنثی
octroi مالیات دم دروازه
non-taxable <adj.> بدون مالیات
nuisance tax مالیات پردردسر
occupation tax مالیات اصناف
non-assessable <adj.> بدون مالیات
per head tax مالیات سرانه
taxless <adj.> بدون مالیات
real estate tax مالیات بر مستغلات
land tax مالیات ارضی
exemption from taxation معافیت از مالیات
excise taxes مالیات بر فروش
excise tax مالیات بر مصرف
estate tax مالیات مستغلات
estate tax مالیات بر املاک
estate duty مالیات ارث
estate duty مالیات بر ارث
duty free معاف ار مالیات
double taxation مالیات مضاعف
deductible مالیات پذیر
death tax مالیات بر ارث
compulsory levies مالیات اجباری
commercial tax مالیات بازرگانی
export tax مالیات بر صادرات
free of tax بدون مالیات
land tax مالیات زمین
kiln tax مالیات فخاری
inheritance tax مالیات بر ارث
free of tax [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
incidence of taxation اثر مالیات
incidence of taxation انتقال مالیات
impost مالیات بر واردات
tax rate نرخ مالیات
highway user tax مالیات حق عبور
gift tax مالیات برهبه
gabelle مالیات نمک
gabel مالیات نمک
occupation tax مالیات شغل
free of tax [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
tax year مالیات سالانه
ratepayers مالیات دهنده
ratepayer مالیات دهنده
free from taxes <adj.> بدون مالیات
yield tax مالیات بر عایدی
wealth tax مالیات بر ثروت
wage tax مالیات بر مزد
total tax load کل بار مالیات
the rear vassals مالیات دهندگان
taxes in kind مالیات جنسی
free from taxes <adj.> معاف از مالیات
taxation of monopoly مالیات بر انحصار
tax refund بازپرداخت مالیات
non-taxable <adj.> معاف از مالیات
tax shifting انتقال مالیات
shift of a tax انتقال مالیات
tax-exempt <adj.> معاف از مالیات
scatt مالیات عوارض
sales tax مالیات بر فروش
tax-free <adj.> معاف از مالیات
sales tax مالیات فروش
sale tax مالیات بر فروش
rental tax مالیات مستغلات
zero-rated <adj.> معاف از مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
regressive taxation مالیات نزولی
regressive taxation مالیات کاهنده
regressive tax مالیات نزولی
single tax مالیات انفرادی
single tax مالیات واحد
succession duties مالیات برارث
taxless <adj.> معاف از مالیات
tax load بار مالیات
tax increase افزایش مالیات
tax incidence عارضه مالیات
tax in kind مالیات جنسی
tax function تابع مالیات
tax free معاف از مالیات
tax free بخشوده از مالیات
tax farmer مستاجر مالیات
tax exempt معاف از مالیات
tax equation معادله مالیات
tax effect اثر مالیات
tax deduction کاهش مالیات
tax cuts کاهش مالیات
tax base ماخذ مالیات
non-assessable <adj.> معاف از مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
assessments وضع مالیات
impose مالیات بستن بر
assessing مالیات بستن به
assessing مالیات بستن بر
assesses مالیات بستن به
assesses مالیات بستن بر
taxation وضع مالیات
assessed مالیات بستن به
direct taxation مالیات مستقیم
assessed مالیات بستن بر
death duty مالیات بر ارث
taxable مشمول مالیات
poll tax مالیات سرانه
assessments براورد مالیات
stressing مالیات زیادبستن
stresses مالیات زیادبستن
Scot مالیات بستن بر
taxable مالیات بردار
scot free معاف از مالیات
scot-free معاف از مالیات
death duties مالیات بر ارث
assess مالیات بستن به
assess مالیات بستن بر
levying مالیات بندی
excise duties مالیات غیرمستقیم
levying وصول مالیات
levying وضع مالیات
levies وضع مالیات
levy مالیات بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com