English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
heriot مالیات یاحقی که پس از مرگ تیولدار به لرد یا امیرپرداخته میشده
Other Matches
feudary تیولدار
feudal تیولدار
feudatory زیردست تیولدار
thane تیولدار ازاده
the rear vassals اتباع تیولدار
thegn تیولدار ازاده
plowhead چارچوبی که گاو اهن بدان متصل میشده
liege man هم بیعت نسبت به تیولدار وفادار
gris gris طلسم یا افسونی که اکثراتوسط سیاهان افریقااستعمال میشده است
scarlet letter حرف A برنگ سرخ که روی سینه زناکاران نصب میشده
gradus فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
diptych دولوحی که باهم بوسیله لولایی متصل شده و برای نوشتن بکار می رفته و تاه میشده
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessment ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
levies اخذ مالیات مالیات
levy اخذ مالیات مالیات
levying اخذ مالیات مالیات
taxation مالیات بندی مالیات
levies مالیات بندی مالیات
levied اخذ مالیات مالیات
levy مالیات بندی مالیات
levying مالیات بندی مالیات
levied مالیات بندی مالیات
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
impost مالیات
tithing مالیات ده یک
Scot مالیات
taxes مالیات
gabel مالیات
taxation مالیات
tax مالیات
sess مالیات
cess مالیات
taxed مالیات
gabelle مالیات
quint مالیات پنج یک
regressive tax مالیات نزولی
occupation tax مالیات شغل
regressive taxation مالیات کاهنده
real estate tax مالیات بر مستغلات
regressive taxation مالیات نزولی
rental tax مالیات مستغلات
occupation tax مالیات اصناف
excise tax مالیات بر مصرف
octroi مالیات دم دروازه
proportional tax مالیات نسبی
proportional tax مالیات تناسبی
property tax مالیات دارایی
property tax مالیات مستقلات
progressive taxation مالیات تصاعدی
progressive tax مالیات تصاعدی
profit tax مالیات بر سود
proportional taxation مالیات تناسبی
per head tax مالیات سرانه
profits tax مالیات بر سود
nuisance tax مالیات پردردسر
neutral tax مالیات خنثی
taxless <adj.> معاف از مالیات
gabelle مالیات نمک
gabel مالیات نمک
free of tax بدون مالیات
export tax مالیات بر صادرات
exemption from taxation معافیت از مالیات
excise taxes مالیات بر فروش
estate tax مالیات مستغلات
estate tax مالیات بر املاک
estate duty مالیات ارث
estate duty مالیات بر ارث
duty free معاف ار مالیات
double taxation مالیات مضاعف
deductible مالیات پذیر
death tax مالیات بر ارث
compulsory levies مالیات اجباری
gift tax مالیات برهبه
highway user tax مالیات حق عبور
impost مالیات بر واردات
neutral tax مالیات بی طرف
mise مالیات خرج
liable to tax مشمول مالیات
levying of taxes وضع مالیات
levy tax وضع مالیات
levier مالیات وصول کن
leviable وضع مالیات
leviable مالیات بستنی
land tax مالیات بر زمین
land tax مالیات ارضی
land tax مالیات زمین
kiln tax مالیات فخاری
inheritance tax مالیات بر ارث
incidence of taxation اثر مالیات
incidence of taxation انتقال مالیات
commercial tax مالیات بازرگانی
sale tax مالیات بر فروش
free from taxes <adj.> معاف از مالیات
free from taxes <adj.> بدون مالیات
non-assessable <adj.> معاف از مالیات
non-taxable <adj.> معاف از مالیات
tax-exempt <adj.> معاف از مالیات
tax-free <adj.> معاف از مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
zero-rated <adj.> بدون مالیات
tax-free <adj.> بدون مالیات
zero-rated <adj.> معاف از مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> معاف از مالیات
taxless <adj.> بدون مالیات
non-assessable <adj.> بدون مالیات
non-taxable <adj.> بدون مالیات
tax-exempt <adj.> بدون مالیات
sales tax مالیات فروش
tax effect اثر مالیات
tax equation معادله مالیات
tax exempt معاف از مالیات
tax farmer مستاجر مالیات
tax free بخشوده از مالیات
tax free معاف از مالیات
tax function تابع مالیات
tax in kind مالیات جنسی
tax deduction کاهش مالیات
tax cuts کاهش مالیات
tax base ماخذ مالیات
sales tax مالیات بر فروش
scatt مالیات عوارض
shift of a tax انتقال مالیات
tax shifting انتقال مالیات
single tax مالیات انفرادی
single tax مالیات واحد
succession duties مالیات برارث
tax incidence عارضه مالیات
tax increase افزایش مالیات
ratepayers مالیات دهنده
tax year مالیات سالانه
ratepayer مالیات دهنده
yield tax مالیات بر عایدی
wealth tax مالیات بر ثروت
tax load بار مالیات
tax rate نرخ مالیات
tax refund بازپرداخت مالیات
taxation of monopoly مالیات بر انحصار
taxes in kind مالیات جنسی
the rear vassals مالیات دهندگان
total tax load کل بار مالیات
wage tax مالیات بر مزد
assessing مالیات بستن به
assessing مالیات بستن بر
assesses مالیات بستن به
assesses مالیات بستن بر
income taxes مالیات بر درامد
assessed مالیات بستن به
assessed مالیات بستن بر
assess مالیات بستن به
income taxes مالیات برعایدات
assess مالیات بستن بر
poll tax مالیات سرانه
stressing مالیات زیادبستن
Scot مالیات بستن بر
income tax مالیات بر درامد
death duties مالیات بر ارث
death duty مالیات بر ارث
imposes مالیات بستن بر
income tax مالیات برعایدات
impose مالیات بستن بر
levy مالیات بندی
excise duties مالیات غیرمستقیم
levy وصول مالیات
indirect taxation مالیات غیرمستقیم
levy وضع مالیات
levied وضع مالیات
levies مالیات بندی
levied وصول مالیات
levies وصول مالیات
levies وضع مالیات
excise مالیات بستن بر
assessment تعیین مالیات
assessment وضع مالیات
assessment براورد مالیات
assessments تعیین مالیات
assessments وضع مالیات
assessments براورد مالیات
levying مالیات بندی
scot free معاف از مالیات
scot-free معاف از مالیات
direct tax مالیات مستقیم
direct taxation مالیات مستقیم
levying وضع مالیات
levied مالیات بندی
basis of tax ماخذ مالیات
capital levy مالیات بر سرمایه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com