English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
pilulous مانند حبهای کوچک
Other Matches
pilular مانند حبهای ریز
spicular مانند خوشه کوچک
bead polymwerization بسپارش حبهای
single base باروت یک حبهای
dual granulation باروت دو حبهای
double base powder باروت دو حبهای
chips وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chip وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin لیوان کوچک پیمانه کوچک
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
davit جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
gypsiferous گچ مانند
incomparable بی مانند
similar مانند
arundinaceous نی مانند
without an e. بی مانند
womanlike زن مانند
argillaceous رس مانند
unique بی مانند
capitate مانند سر
blotchy لک مانند
uniquely بی مانند
plumose پر مانند
argillaceous گل مانند
etc و مانند آن
vide مانند
inimitable بی مانند
floriform گل مانند
nears مانند
simulant مانند
encephaloid مخ مانند
similiar مانند
nearing مانند
nearest مانند
etcetera و مانند ان
nearer مانند
neared مانند
near- مانند
near مانند
as مانند
filiform نخ مانند
foggy مانند مه
foggiest مانند مه
unprecedented بی مانند
unprecedentedly بی مانند
reedy نی مانند
reediest نی مانند
reedier نی مانند
unequaled بی مانند
capillaceous مانند نخ
goatish بز مانند
thready نخ مانند
threadlike نخ مانند
tendinous بی مانند
fulidal اب مانند
castellated دژ مانند
foggier مانند مه
fluty نی مانند
feathery پر مانند
liplike لب مانند
lambdoid مانند
impish جن مانند
analogue مانند
analogous مانند
string نخ مانند
plumelike پر مانند
mammilliform مانند
toughest پی مانند
mammilary مانند
icily یخ مانند
tough پی مانند
penniform پر مانند
frothy کف مانند
analogues مانند
pipelike نی مانند
anthoid گل مانند
tougher پی مانند
unparalleled بی مانند
aquiform اب مانند
analog مانند
and so on و مانند ان
inapproachable بی مانند
myrtle formed اس مانند
unequalled بی مانند
after the example of مانند
unapproachable بی مانند
fusiform دوک مانند
liliaceous یاس مانند
lipomatous چربی مانند
foveiform حفره مانند
lateritious اجر مانند
fringent ریشه مانند
furfuraceous سبوس مانند
rhizomorphous ریشه مانند
gappy چاک مانند
fungiform قارچ مانند
fruticose مانند بوته
funnelform قیف مانند
frutescent بوته مانند
frondose برگ مانند
froggy غوک مانند
yeasty مخمر مانند
foveate گودال مانند
lithoid سنگ مانند
mastoid پستان مانند
mercurous جیوه مانند
flagelliform تازیانه مانند
metalliform فلز مانند
metalloid فلز مانند
mitral مانند تاج
mummiform مومبا مانند
disclike صفحه مانند
foliaceous برگ مانند
shadowy سایه مانند
mattery ماده مانند
manlike مرد مانند
foveal گودال مانند
fossate گودال مانند
forficate قیچی مانند
maddish دیوانه مانند
foliate برگ مانند
leaflike برگ مانند
malty مالت مانند
flannelly فلانل مانند
foliar برگ مانند
muscoid خزه مانند
cadaverous لاشه مانند
haematoid خون مانند
lamblike بره مانند
avuncular مانند دایی
guttiform قطره مانند
ligniform چوب مانند
unrivalled بی مانند بی نظیر
without a rival بی مانند بی نظیر
lamblkin بره مانند
without comparison بی مانند بی نظیر
without example بی مانند بی نظیر
haemoid خون مانند
hamiform قلاب مانند
herbescent گیاه مانند
inimitably بطوربی مانند
insectile حشره مانند
in his own similitude مانند خودش
januslike جانوس مانند
scaly فلس مانند
hyaline شیشه مانند
ke lighning مانند برق
hoggish خوک مانند
herby مانند بوته
herblike گیاه مانند
without parallel بی مانند بی نظیر
plantlike گیاه مانند
gladiate شمشیر مانند
giantlike غول مانند
ghosty روح مانند
ghosty شبح مانند
ghostlike روح مانند
ghostlike شبح مانند
gemmy گوهر مانند
lanceolate نیشتر مانند
gelatiniform دلمه مانند
gasiform بخار مانند
lam dacism مانند لام
lactescent شیر مانند
godlike خدا مانند
gummiferous صمغ مانند
granitic خارا مانند
granuliform دانه مانند
graniform دانه مانند
pasties چسب مانند
grasslike علف مانند
pasty چسب مانند
graminaceous علف مانند
stringy نخ مانند چسبناک
nightmarish کابوس مانند
gasiform گاز مانند
flamy شعله مانند
bursiform کیف مانند
arborescent شاخه مانند
resembles مانند بودن
aphthoid برفک مانند
apelike میمون مانند
anthracoid مانند گنده
annular حلقه مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com