Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
flocculous
مانند دستههای پشم بهم چسبیده
Other Matches
flocculose
مانند دسته پشم بهم چسبیده کرکی
the masses
دستههای پایین تر
interspecific
واقع در بین دستههای خاصی
floccose
دارای دستههای کرک یا پشم
interspecies
واقع در بین دستههای خاصی
battalia
بسیج دستههای نظامی ونیروهای مسلح
wing chair
مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
islets of langerhans
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
conglutinate
به هم چسبیده
sessile
چسبیده
skin-tight
چسبیده
coherent
چسبیده
close aboard
چسبیده به
adhesive
چسبیده
stickit
چسبیده
adhesives
چسبیده
adnascent
چسبیده
clung
چسبیده
adherents
بهم چسبیده
impacted
بهم چسبیده
seried
بهم چسبیده
serried
بهم چسبیده
sealed
محکم چسبیده
adherent
بهم چسبیده
concrete
بهم چسبیده
skintight
بپوست چسبیده
incompact
بهم چسبیده
syndacty
چسبیده انگشت
adnate
بهم چسبیده
coadunate
بهم چسبیده
syndactylism
چسبیده انگشتی
skintight
چسبیده بتن
gomerulus
توده بهم چسبیده
hidebound
پوست بتن چسبیده
adhering
بهم چسبیده بودن
parabiotic twins
دوقلوهای بهم چسبیده
Siamese twins
دوقلوهای بهم چسبیده
adheres
بهم چسبیده بودن
adequateness
بهم چسبیده بودن
hide bound
پوست بتن چسبیده
adhere
بهم چسبیده بودن
adhered
بهم چسبیده بودن
syndactyle
دارای دو یا چندانگشت بهم چسبیده
jerkin
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
siamese twin
یکی از دو قلوهای بهم چسبیده
systylous
دارای خامههای بهم چسبیده
jerkins
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
syndactyl
دارای دو یاچند انگشت بهم چسبیده
plectognath
ماهی ای که ارواره زبرینش بکاسه سر چسبیده است
gyrus
لبه بهم چسبیده بین شیارهای مغز
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
grape shot
گلولههای بهم چسبیده چون خوشه انگورکه یکباردرتوپ گذارند
back slide
شناورشدن روی اب به پشت با بازوهای چسبیده به بدن وحرکت به عقب با فشار پا
spread eagle
سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
key
کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
musub duchi
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
myrtle formed
اس مانند
impish
جن مانند
simulant
مانند
reedy
نی مانند
fluty
نی مانند
after the example of
مانند
liplike
لب مانند
mammilary
مانند
mammilliform
مانند
filiform
نخ مانند
anthoid
گل مانند
analog
مانند
and so on
و مانند ان
inapproachable
بی مانند
inimitable
بی مانند
analogue
مانند
floriform
گل مانند
similiar
مانند
frothy
کف مانند
argillaceous
گل مانند
fulidal
اب مانند
pipelike
نی مانند
lambdoid
مانند
plumose
پر مانند
unprecedentedly
بی مانند
feathery
پر مانند
incomparable
بی مانند
goatish
بز مانند
tough
پی مانند
tougher
پی مانند
gypsiferous
گچ مانند
similar
مانند
analogous
مانند
penniform
پر مانند
reediest
نی مانند
reedier
نی مانند
plumelike
پر مانند
toughest
پی مانند
argillaceous
رس مانند
unprecedented
بی مانند
capitate
مانند سر
analogues
مانند
neared
مانند
nearer
مانند
nearest
مانند
nearing
مانند
nears
مانند
unapproachable
بی مانند
etc
و مانند آن
vide
مانند
near-
مانند
string
نخ مانند
capillaceous
مانند نخ
foggy
مانند مه
unequaled
بی مانند
icily
یخ مانند
as
مانند
near
مانند
without an e.
بی مانند
foggier
مانند مه
encephaloid
مخ مانند
etcetera
و مانند ان
foggiest
مانند مه
unique
بی مانند
uniquely
بی مانند
tendinous
بی مانند
unparalleled
بی مانند
arundinaceous
نی مانند
unequalled
بی مانند
thready
نخ مانند
womanlike
زن مانند
castellated
دژ مانند
blotchy
لک مانند
threadlike
نخ مانند
aquiform
اب مانند
ghosty
روح مانند
gummiferous
صمغ مانند
guttiform
قطره مانند
ghosty
شبح مانند
ctenoid
شانه مانند
granitic
خارا مانند
giantlike
غول مانند
ke lighning
مانند برق
godlike
خدا مانند
grasslike
علف مانند
rhizomorphous
ریشه مانند
graniform
دانه مانند
graminaceous
علف مانند
cucullated
مانند خودیاباشلق
cryptand
حجره مانند
gladiate
شمشیر مانند
granuliform
دانه مانند
crinoid
زنبق مانند
haematoid
خون مانند
corneous
شاخ مانند
leatheroid
چرم مانند
coriaceous
چرم مانند
coralloid
مانند مرجان
coralline
مرجان مانند
columniform
ستون مانند
collective goods
مانند جاده
januslike
جانوس مانند
lamblike
بره مانند
lamblkin
بره مانند
saddlebacked
زین مانند
lactescent
شیر مانند
lam dacism
مانند لام
coroniform
تاج مانند
insectile
حشره مانند
haemoid
خون مانند
hamiform
قلاب مانند
herbescent
گیاه مانند
herblike
گیاه مانند
plantlike
گیاه مانند
herby
مانند بوته
cowish
گاو مانند
corvine
کلاغ مانند
hoggish
خوک مانند
hyaline
شیشه مانند
in his own similitude
مانند خودش
corpuscular
گویچه مانند
inimitably
بطوربی مانند
ghostlike
روح مانند
culicoid
پشه مانند
ferny
سرخس مانند
elephantoid
پیل مانند
eburnian
عاج مانند
drossy
تفاله مانند
dreamful
خواب مانند
dollish
عروسک مانند
foliaceous
برگ مانند
foliar
برگ مانند
leaflike
برگ مانند
foliate
برگ مانند
forficate
قیچی مانند
fossate
گودال مانند
foveal
گودال مانند
foveate
گودال مانند
ensample
مانند نظیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com