English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
constrictor ماهیچه جمع کننده
Other Matches
fillets ماهیچه
triceps ماهیچه سه سر
fillet ماهیچه
filleted ماهیچه
torus ماهیچه
muscle ماهیچه
haunch ماهیچه
muscles ماهیچه
core ماهیچه
brawn ماهیچه
filleting ماهیچه
cores ماهیچه
haunches ماهیچه
muscular strength وی ماهیچه
taenia ماهیچه
muscularly با نیروی ماهیچه
striate muscle ماهیچه مخطط
popliteus ماهیچه پس زانو
haunches ماهیچه طاق
buccinal muscle ماهیچه شیپوری
haunch ماهیچه طاق
buccinator ماهیچه شیپوری
obturator ماهیچه مسدود
myography شرح ماهیچه
rectus ماهیچه راست
muscling نمایش ماهیچه ها
myologist ماهیچه شناس
myology ماهیچه شناسی
myonicity انقباض ماهیچه
muscled ماهیچه دار
myositis اماس ماهیچه
myalgia درد ماهیچه
core box قالب ماهیچه
myopathy ناخوشی ماهیچه
myoclonus تشنج ماهیچه
jerks انقباض ماهیچه
myocardium ماهیچه قلب
gluteus ماهیچه سرین
jerk انقباض ماهیچه
dystaxia رعشه در ماهیچه ها
smooth muscle ماهیچه صاف
jerked انقباض ماهیچه
rotator ماهیچه گردنده
jerking انقباض ماهیچه
myasthenia سستی ماهیچه
quadriceps ماهیچه چهارسر
psoas ماهیچه کمر
unstriped muscle ماهیچه صاف
splenius ماهیچه سر جنبان
pronator ماهیچه مکب
bradyarthria کندگویی عصبی- ماهیچه یی
thewed ماهیچه دار نیرومند
core print تکیه گاه ماهیچه
myomatous وابسته به اماس ماهیچه
myoma غده بافت ماهیچه
lumbrical ماهیچه انگشت یا پنجه
emg برق نگاری ماهیچه
electromyography برق نگاری ماهیچه
myogenic وابسته به ریشه ماهیچه
myograph واکنش نگار ماهیچه
rhomboid muscle ماهیچه چهارگوش معین
inotropic موجب انقباض ماهیچه
myocarditis اماس ماهیچه قلب
unstriped muscle ماهیچه غیر مخطط
psittacine parvus ماهیچه کوچک کمر
brawny گوشتالو ماهیچه دار
hyperkinesia or sis تشنج کش واکش ماهیچه
d.muscle ماهیچه انبساط دهنده
sarcology گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
corrugator ماهیچه چین دهنده
bicipital مربوط به ماهیچه دوسر
bicipital دارای ماهیچه دوسر
psittacine magnus ماهیچه بزرگ کمر
sphincter ماهیچه باسطه چلانه
triceps extension تمرین تقویت ماهیچه سه سر
mussculature بخش یا ترتیب ماهیچه هادربدن
charley horse سختی وگرفتگی دردناک ماهیچه
musculation بخش یا ترکیب ماهیچه هادربدن
myoscope الت دیدن انقباض ماهیچه
kinesalgia دردی که ازجنبش ماهیچه پیداشود
d. muscle ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
musculature وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
masseter ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
cramps گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramp گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
interspinalis ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
cringing چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringes چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringe چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringed چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
myocarditis اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
calf نرمه ساق پا ماهیچه ساق پا
calves نرمه ساق پا ماهیچه ساق پا
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com